bato-adv
کد خبر: ۱۴۹۲۹۲

رقیب من کواکبیان است/ بعضی کارهای احمدی‌نژاد خیلی زشت است

وثوقی که می گوید به عشق بازیگر نام آشنای سینمای ایران نام خود را تغییر داده است. عاشق بهروز وثوقی ، علی کریمی و... است. وی می گوید اگر رئیس جمهور شود حرف دل مردم را خواهد زد. مهمان اين هفته سين جيم براي خودم هم جذابيت داشت.
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۰ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲
از همان روزهای نخست انقلاب اسلامی و نخستین انتخاباتی که در اواخر دهه 50 انجام شد، حضور افراد بی نام و نشان برای نامزدی در انتخابات صورت گرفت و در تمام سی و اندی انتخاباتی که تاکنون نیز برگزار شده، تکرار شده است. افرادی که خود را به شمایل مختلف در می‌آورند، کفن می‌پوشند، نام‌های عجیب و غریب انتخاب کرده و به هر طریقی در ستادهای ثبت نام انتخابات، دنبال چهره شدن شد. چرایی حضور این افراد و اینکه این حضور مثبت است یا منفی، با آسیب شناسان بررسی شده که دکتر«رضا مظاهری» روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه از این افراد به عنوان «خودشیفته» یاد می‌کند که حضورشان در عرصه انتخابات، به سخره گرفتن جامعه است.
 
خودشیفته‌ها ، خلأهای روحی بسیاري دارند
 مظاهری با اشاره به حضور افراد عامی وعادی جامعه و نیز حضور افرادی که حتی از ظواهر آنها می‌توان تشخیص داد که صلاحیت لازم برای نامزد شدن در انتخابات و حتی ثبت نام را نداشته و نه تنها در این عرصه، بلکه در سایر امور اداری نیز قدرت پذیرفتن مسئولیت‌های دیگر را ندارند تاکید می‌کند: اکثر افراد فاقد صلاحیت و با شخصیت‌های عجیب که نمونه آن در زمان ثبت نام نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری حاضر می‌شوند، قصد پوشش دادن به کمبود‌های درونی خود را دارند که هرگز کسی به آنها توجه و حساسیت نشان نداده است.

این افراد، به نوعی قصد مطرح کردن خودشان را دارند تا به این واسطه مرکز توجه و واکنش‌هاي دیگران و افراد جامعه قرار بگیرند.آنها با توجه به خلاء‌های عاطفی و اجتماعی شدید خود می‌خواهند تا «من» وجودی‌شان را اثبات کرده و خودشان را جلوی دوربین مطرح و مشهور کنند.

این استاد دانشگاه یادآور می‌شود: به این نمونه از افرادی که قصد اثبات خود به دیگران را دارند، «نارسیسم» یا خود شیفته گفته می‌شود که دچار نوعی اختلال هویتی و شخصیتی بوده و این اختلال در نتیجه نبود توجه کافی، سرکوب یا سرزنش همیشگی آنها و نیاز هایشان در خانواده و جامعه ایجاد می‌شود. نوع دیگرخودشیفتگی در این افراد به گونه ای بروز می‌کند که خود را افراد نابغه، دست بالا و اندیشمند فرض کرده و به دلیل همین حس نابغه بودن به خودشان فرصت حضور در انتخابات و حتی رقابت‌های بالاتر را می‌دهند.

درحالی که با مطالعه زندگی این افراد خودشیفته، متوجه خلاء‌های روحی آنها خواهیم شد.این روانشناس اجتماعی با اشاره به راه کارهای پیش رو برای کاهش این قبیل اتفاقات خاطر نشان می‌کند: کاهش حضور افراد فاقد صلاحیت در زمان ثبت نام کاندیداهای انتخابات، دو نوع راهکار اجتماعی و تربیتی در جامعه می‌طلبد تا بتوان از تبعات آن هم جلوگیری کرد به طوریکه لازم است با استفاده از برخی ابزارهای اجتماعی و قوانین محکم شرایط خاصی را برای ثبت نام اولیه نامزدها منظور کرد تا حضور در زمان ثبت نام به سادگی و راحتی امکان‌پذیر نباشد و افراد هدفمند برای ثبت نام اولیه مراجعه کنند.
 
تمسخر انتخابات
 در عین حال دکتر «مصطفی اقلیما»، رئيس کانون مددکاری اجتماعی ایران نیز معضل حضور برخی افراد فاقد صلاحیت در زمان ثبت نام نامزدهای انتخاباتی را از زاویه دیگری بررسی کرده و می‌گوید:برخی افراد به دلیل داشتن کمبود هایی در زندگی شخصی و اجتماعی، قصد مطرح شدن در میان افراد خانواده، فامیل محله و گروه‌های اجتماعی را دارند به همین دلیل به قصد مطرح شدن و کسب شهرت، به خودشان این اجازه را می‌دهند که با اطمینان کامل و بدون داشتن صلاحیت و تصور پذیرفتن مسئولیت اداره یک کشور، پا به میدان گذاشته و برای حضور در رقابت انتخابات ثبت نام کنند.

این افراد برای راضی نگاه داشتن خودشان یا کسب محبوبیت‌های موقت در مقابل دوربین‌های متعدد، اخبار وبرنامه‌های تلویزیونی برای انتخابات ثبت نام می‌کنند در حالی که باید از ثبت نام افراد خودنما در این قبیل عرصه‌ها جلوگیری کرد. رئیس کانون مددکاری اجتماعی ایران با ارائه نمونه ای از ثبت‌نام شدگان اخیر در وزارت کشور خاطرنشان می‌کند: به عنوان نمونه از خانمی که برای ثبت نام کاندیداتوری انتخابات مراجعه کرده بود، سوال شد که چه چیزی باعث حضور شما در این عرصه شد که در پاسخ اینگونه اعلام کرد که از من سوال سیاسی نکنید؛ حالا جای سوال دارد که چه‌طور این خانم می‌خواهد درآینده پاسخ مسائل‌سیاسی کشور را بدهد که برای چنین وظیفه مهمی در کشور اقدام کرده است.به اعتقاد وی، حضور این قبیل افراد در رقابت‌های انتخاباتي، ایجاد طنز و تمسخر در اتفاق ملی و کشوری است و باید سوال کرد که چه طور افراد به خودشان اجازه می‌دهند که برای خودنمایی این کاررا انجام دهند.دکتراقلیما یادآور می‌شود: اگر برای ثبت نام نامزدهای انتخابات اصول و قوانین مشخص وضع شود، افراد طناز و خودنما از حضور در این عرصه خودداری کرده و مسائل کلان کشور به تمسخر و بازی نیز گرفته نمی شود. در حال حاضر حتی برای استخدام یک کارگر ساختمانی نیز سوابق خاص و تجربه کاری منظورمی شود در حالی که کدام وظیفه و مسئولیت سنگین و مهمتر از ریاست جمهوری در کشور وجود دارد که البته برای حضور در این مسئولیت اولیه شرایط خاصی منظور نشده و به راحتی از افراد فاقد‌صلاحیت ثبت نام به عمل می‌آید.
 
استفاده از رانت‌های سیاسی برای جبران خلأهای مالی
 مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی نیز ، با بررسی ابعاد دیگری از حضور برخی افراد عامی جامعه در زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات تصریح می‌کند: انتخابات یکی از روش‌های گزینش مدیران اجرایی جامعه بوده و با این روش مردم می‌توانند بهترین گزینه را برای اداره جامعه انتخاب کنند اما متاسفانه به دلیل اینکه برای این فرآیند مهم سیاسی و اجتماعی، آموزش‌های لازم داده نشده است، هنگام ثبت‌نام مشاهده می‌شود که هرکس با هر ظرفیت علمی، اجتماعی، فکری و سیاسی برای ثبت نام وارد وزارت کشور شده و خود را در حدو اندازه مسئولیت سنگین ریاست جمهوری ارزیابی می‌کند.

وی با اشاره به نمونه هایی از افراد فاقد‌صلاحیت برای ثبت نام در انتخابات همچون فردی که نام این مسئولیت را به خوبی نتوانست جلوی دوربین ادا کند ویا فردی که کفن پوش به ستاد ثبت نام وزارت کشور آمده و فردی که با ظاهر و هیبت مخملی‌های دهه چهل برای ثبت نام اقدام کرده بود یادآور می‌شود: این گونه افراد از نگاه رفتار شناسی اجتماعی متشکل از سه گروه هستند و سه هدف مشخص را دنبال می‌کنند.

گروه اول برای مطرح کردن خود در میان دوستان، خانواده، فامیل و ... و محک زدن شانس خود کاندیدا می‌شوند در حالی که نه از صلاحیت سیاسی و علمی لازم برای این وظیفه برخوردار هستند و نه ظاهر آنها برای این مسئولیت مناسب است، به همین دلیل خوراک تبلیغاتی خوبی برای شبکه‌های بیگانه تهیه می‌کنند؛ گروه دوم نیز به هر دلیل مسئولیت یا جایگاهی در سیستم اجرایی و اداری کشور داشته یا هنرپیشه هستند و این گروه نیز برای محک زدن شانس و میزان محبوبیت خود ثبت نام می‌کنند در حالی که خودشان هم به خوبی می‌دانند که آرای مثبت آنها بیش تر از هزار تن نخواهد شد.

ابهری با اشاره به دسته دیگری از افراد فاقد صلاحیت و با اشاره به هدف آنها از ثبت‌نام برای انتخابات تاکید می‌کند:این گروه برای تمسخر و به بازی گرفتن سیستم انتخابات، با اطمینان قلبی وارد ستاد ثبت نامی وزارت کشورمی شوند درحالیکه نه‌تنها صلاحیت آنها تایید نخواهد شد و در صورت تایید صلاحیت، بیش تر از 100 رای را به نام خود نخواهند کرد.

وی با اعلام اینکه در هر دوره از انتخابات مجلس، شورای شهر و ریاست جمهوری حوادث تلخ این چنینی تکرار شده است به هدف دسته ای دیگر از افراد فاقد صلاحیت و شایستگی لازم برای انتخابات ریاست جمهوری و پذیرفتن این مسئولیت اشاره کرده و یادآور می‌شود: برخی از این مسئولیت‌ها به عنوان سراب رشد مالی و اقتصادی قلمداد می‌شود، به طوری که تصور می‌کنند برای عضویت در آن می‌توانند از رانت‌های اجرایی و سیاسی آن نهاد استفاده کنند اما این گروه باید بدانند که ممکن است در کوتاه مدت ودر برخی از موارد انگشت شمار بهره هایی را به دست آورند اما نهادهای نظارتی و مراکز ارزیابی ناطر بر رفتار و عملکردهایشان بوده و بعد از آن مردم نیز به خوب از فعل و انفعالات رفتاری مسئولان آگاه می‌شوند.

اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی افراد جامعه قبل از ثبت نام این‌گونه افراد یکی از گام‌های اساسی بوده و باید در این زمینه بسترسازی فکری شود در عین حال، نهاد‌های قانونی نیز برای پیشگیری از این‌گونه حوادث تلخ باید از ثبت نام افراد معلوم‌الحال در فرآیند انتخابات ریاست جمهوری خودداری کنند ویا آزمون‌های مقدماتی سنگینی در این زمینه برگزار کنند تا هرکس به خود اجازه ندهد که نهادهای عالی سیاسی و اجرایی کشور را با تمسخر به بازی بگیرند.
 
ثبت نام از کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به روز پایانی رسید و احساس تکلیف بر بسیاری از شخصیت های سیاسی کشور مستولی شده و ثبت نام کردند. اما در این بین چندین چهره متفاوت هم رسما کاندیداتوری خود را اعلام و در ستاد انتخابات کشور نام خود را ثبت کردند.

از کسانی که با «الهام غیبی»آمده بودند تا بهروز وثوقی! وثوقی که می گوید به عشق بازیگر نام آشنای سینمای ایران نام خود را تغییر داده است. عاشق بهروز وثوقی ، علی کریمی و... است. وی می گوید اگر رئیس جمهور شود حرف دل مردم را خواهد زد. مهمان اين هفته سين جيم براي خودم هم جذابيت داشت.
 
ما: خودتان را معرفي مي‌كنيد؟
 او: من بهروز وثوقي راد هستم. عاشق بهروز وثوقي بازيگر ايراني كه از بزرگان سينماي ايران است. من وثوقي را الگوي خودم قرار دادم. درست است كه چهره‌ام شبيه او نيست اما سعي كرده‌ام راه و مرام وي را ادامه دهم و احساس مي‌كنم در جلد او هستم.
 
ما: سعي مي‌كنيد صحبت كردن و راه رفتن خود را هم شبيه وي كنيد؟
او: تا حدودي. به هر حال سعي مي‌كنم مانند او زندگي كنم.
 
ما: نام واقعي شما بهروز وثوقي بوده يا تغيير داده‌ايد؟
 او: نام واقعي من خدارحم است. اما نامم را به بهروز وثوقي راد تغيير دادم.
 
ما: پس اين راد از كجا آمده است؟
او: زماني كه من مي‌خواهم نام شما را براي خودم انتخاب كنم بايد از شما اجازه بگيرم. اگر شما اجازه ندهيد مجبورم تفاوتي ايجاد كنم.
 
ما: تا حالا بهروز وثوقي را ديده‌ايد؟
 او: نه. اما با ايشان تماس تلفني داشتم.
 
ما: خب ايشان چه چيزي به شما گفتند؟
او: برايش جالب بود كه كسي در ايران هست كه عاشق ايشان و راه و مرامش هست. فيلم هایش را اين قدر عاشقانه دوست دارد. او متولد 26 اسفند 1316 است و اهل خوي. خب برايش جالب است كه يك نفر متولد 1360 در خرم آباد تا اين حد وي را دوست دارد. من متولد ماه مهر هستم. سلطان علي پروين هم متولد مهر است. عادل خان فردوسي پور هم متولد ماه مهر است. من صادقانه و عاشقانه مردم ايران را دوست دارم.
 
ما: آقاي وثوقي، چرا تصميم گرفتيد كانديدای رياست جمهوري شويد؟
او: حقيقتا دوستان و هوادارانم خيلي تقاضا كردند از من كه كانديدا شوم. هواداران فوتبال و سينما همه خواستند. البته در وجود خودم هم بود. مرحوم ناصر حجازي يك دوره كانديداي رياست جمهوري شد. با خودم گفتم از جامعه ورزش من دومين نفر باشم. با توجه به تقاضاهاي دوستان در خودم احساس تكليف كردم. البته برخي از ورزشكاران در گذشته به شوراي شهر رفتند اما به خودم گفتم مشتي تو جايگاهت خيلي بالاتر از شوراست و مردم دوستت دارند. ديدم همه به من احترام مي‌گذارند و جذاب هستم. من 20 سال توي سكوهاي ورزشگاه زجر كشيدم و حرف شنيدم. ديدم الان وقتشه كه خودم را به جامعه ايران معرفي كنم. آمدم و كانديداي رياست جمهوري شدم.
 
ما: فكر مي‌كنيد شرايط كلي احراز صلاحيت را داريد كه ثبت نام كرده ايد؟
 او: استرس داشتم اما با تمام قدرت آمدم. چند تا از همكارهاي مشتي شما هم آمدند مصاحبه كردند و من را به مردم معرفي كردند و مردم هم خيلي استقبال كردند.
 
ما: تحصيلات تان را تا چه مقطعي دنبال كرديد؟
او: عرض كنم تا اول دبيرستان. اما من تجربه كسب كردم. اگر امكانات داشتم خيلي در ايران سر و صدا به پا مي‌كردم.
 
ما: شما ليدر راه آهن بوديد؟
 او: هم استيل آذين و هم راه آهن.
 
ما: بابك زنجاني را مي‌شناسيد؟
او: نه. كي هست.
 
ما: بگذريم. من فرض را بر اين مي‌گذارم كه صلاحيت شما توسط شوراي نگهبان تاييد شود. چه كسي را رقيب انتخاباتي خود مي‌دانيد؟
او: آقاي مصطفي كواكبيان. البته اگر مزاحم او نشوند و بگذارند راحت تبليغ كند. بالاخره او طرفدار اصلاحات است و بعضي هم خوششان نمي‌آيد.
 
ما: پس حاضري به نفع كواكبيان كنار بكشي؟
 او: من نفع كسي كه عاشقانه و صادقانه و مانند قيصر پر قدرت كار كند كنار مي‌كشم.
 
ما: اگر آقاي هاشمي‌كانديدا شود چكار مي‌كنيد؟

او: من به فكر مي‌كنم آقاي هاشمي‌نمي‌آيد.
 
ما: شما مثلا آقاي قاليباف شهردار فعلي تهران را رقيب خودتان نمي‌دانيد؟
او: به نظر من ايشان اول بايد شهر تهران را مانند دسته گل بيارايد. شهر را تميز كند. همين الان چهار راه وليعصر پر از آشغال است. شهردار بايد براي دل مردم پر قدرت كار كند.
 
ما: مشايي را مي‌شناسيد؟
او: بله رفيق احمدي نژاده.
 
ما: نظرتان درباره او چيست؟
او: نظر خاصي ندارم. به هر حال احمدي نژاد از او حمايت مي‌كند.
 
ما: نگران نيستي كه رقيب قدري باشد؟
او: من رك به شما مي‌گويم. اگر سواد زيادي داشتم از همه آنها بيشتر راي مي‌آوردم. چون من مردم را مي‌شناسم و حرف آنها را مي‌زنم. من اگر سواد داشتم بزرگتر از اين ها را هم مغلوب مي‌كردم.
 
ما: با توجه به اينكه كانديداي رياست جمهوري هستيد مي‌خواهم نظر شما را درباره روساي جمهور قبلي بدانم؟
او: بعضي از كارهاي احمدي نژاد را دوست ندارم. اينكه براي تشييع جنازه يك نفر مي‌رود آن سر دنيا بعد به مردم زلزله زده ورزقان و بوشهر سر نمي‌زند خيلي زشت است. اصلا خيلي از كارهاي احمدي نژاد به دلم نيست. خاتمي‌براي كساني كه در كار هنر بودند خيلي خوب بود. دوره آقاي رفسنجاني بد نبود. از لحاظ اقتصادي خوب بود.
 
ما: اگر راي بياوريد اولين اقدامتان چيست؟

او: سعي مي‌كنم كساني را كه در خيابان بيكار مي‌بينم را كمك كنم. اين بچه هايي كه در خيابان كار مي‌كنند را كمك مي‌كنم. دخانيات را نابود مي‌كنم. مواد مخدر را از بين مي‌برم. امكانات را در همه جا پخش مي‌كنم. در تمام شهرها كارخانه مي‌سازم. كسي هم خلاف كرد مانند عربستان دستش را قطع مي‌كنم. مشروبات الكلي را حذف مي‌كنم. اگر كسي خلاف كرد بركنارش مي‌كنم.
 
ما: از انتخابات چه تصوير واضحي داريد؟
او: واقعا بايد همه چيز عين حقيقت باشد. همان چيزي كه مردم انتخاب مي‌كنند كامل‌ترين است. بعضي ها كانديدا مي‌شوند و فقط دروغ مي‌گويند كه سر مردم كلاه بگذارند و مردم را فريب دهند. با مردم بازي نكنيم. آن كسي هم كه انتخاب مي‌شود بايد حرف دل مردم را بزند. حرف دل آن پير زني كه در يك ده زندگي مي‌كند. حرف آن كسي كه شهيد داده است. آيا جواني كه بيكار است احتياج به كار ندارد. بايد به داد مردم ايران برسيم. چرا پول‌هاي ما به بيرون از كشور مي‌رود. به قول آقا تختي به جمالت نناز به يه شب بند است، به پولت نناز به يه تب بند است.
 
ما: فلسفه اين تسبيح به اين بزرگي چيست؟ آيا قرار است مانند كاپشن احمدي نژاد معروف شود؟
او: من تسبيح از اين بزرگ تر هم داشته ام. قديم اين مسلك رسم بوده است. براي روزي و بركت انگشتر عقيق دست مي‌كردند. همين كلاه در ايران رسم بوده است. اما مدهاي اروپايي الان به درد نمي‌خورد. اما من با اين مسلك قدرت دارم. اعتماد به نفس دارم. كننده كار هستم. من كمبود امكانات دارم. جوان‌هاي امروز اينترنت دارند.
 
ما: شما از اينترنت استفاده مي‌كنيد؟
او: من ياهو دارم. فيس بوك دارم.
 
ما: واقعا فيس بوك داري؟
او: البته دوستان زحمت كشيدند و براي من درست كردند.
 
ما: به چه اسمي؟
او: به نام خودم.
 
ما: خب با بهروز اصلي اشتباه نمي‌گيرند؟
 او: نه اصلا. البته من در اين سيستم ها نيستم.
 
ما: خب اگر رئيس جمهور شدي بايد توجه كنيد و از اين طريق هم با مردم ارتباط داشته باشيد؟

او: من مخلص مردم هستم. من در اين چند سال اصلا با اينترنت ارتباط نداشتم.
 
ما: چون مردم با اينترنت سر و كار دارند بعد از رياست جمهوري نمي‌خواهيد فيلترينگ را رفع كنيد؟

او: راستش من از بعضي مسائل ترس دارم. مثلا ديشب صداي آمريكا تصوير مرا پخش كرده است. راجع به من صحبت كرده اند. گفتند قيصر فوتبال ايران كانديداي رياست جمهوري شده است.
 
ما: بالاخره كانديدا شديد. نمي‌خواهيد ريسك كنيد؟
او: ما جوان‌هايي داريم كه خارج از كشور به آنها مي‌نازند. مانند مرحوم تختي. من عاشقشم. به جوان‌ها كمك مي‌كرده است. به نوچه هايش دستور مي‌داده است كه به مردم كمك كنند. هيچ كس هم نمي‌فهميد. مثل همين علي كريمي‌خودمان. به همه كمك مي‌كند و هيچكس نمي‌فهمد. اما الان خيلي ها هر كاري مي‌كنند در بوق و كرنا مي‌كنند. ما بايد اگر كاري مي‌كنيم براي رضاي خدا انجام دهيم.
 
ما: الان ناراحتيد رسانه هاي خارجي به شما پرداخته اند؟
او: بله، چون آنها هميشه مخالفند.
 
ما: حرف آخر؟
او: كاش هر كس رئيس جمهور مي‌شود مثل مرحوم تختي باشد. مثل علي كريمي‌باشد. حرف مردم را بزند. مثل امام محبوب باشد تا راه امام علي(ع) را برود.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
فقط متاسفم
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
چقدر تحقیر آمیز!!!!
بهرام
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
خدا وکیلی از خیلی ها رو راست تره . حداقلش اینه که مرام ایرانی داره .
ساسان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
مملكته داريم؟؟؟!!!!!!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
این آدم درسته مدرک نداره ولی درک داره، کاش رد صلاحیت نشه!!!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۸
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۷:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
دمش گرررررم
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
بنده خدا بیسواده اما حرفاش ساده تر از کاندیداهای پر زرق و برق و باسواده.
poya
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
آفرين ؛ صرف نظر از صلاحيتش براي مقام اول اجرايي كشور ولي با كمي تعمق در نفس كلامش در حدود قابل ملاحظه اي كليت مشكلات جامعه را بيان نمودند . بسيار موافق اصول نگرش ايشان هستم.
مجله فرارو