bato-adv
کد خبر: ۱۶۵۴۴۸

خودتان را جای من بگذارید!

تاریخ انتشار: ۰۳:۵۷ - ۲۰ مهر ۱۳۹۲
مطلب زیر را یکی از مخاطبان سایت ارسال نموده است


سلام خدمت دست اندرکاران پایگاه خبری محبوب و پر بیننده فرارو؛
لطفا متن زیر را با عنوان نامه ای دردمندانه به وزیر بهداشت منتشر فرمائید تا بلکه از این تربیون در خیری برای جامعه زحمتکش بهورز باز شود.
از همکاریتان سپاسگزارم


سلام به همه روستازادگان و تمامی ملت شریف ایران

قصد دارم خودم را به این مردم شریف بخصوص مسئولین عزیز معرفی کنم:

روستا زاده ام، در روستا زندگی می کنم. افتخارم خدمت به روستایی است، در خط مقدم جبهه بهداشت و سلامت فعالیت می کنم. گاهاً زنان هم ولایتی دکتر صدایم می زنند. چون تمام کارهای لازم بهداشتی و درمانی آنها هرچند ساده و علائمی است انجام می دهم. آچار فرانسه روستایم هستم. از نظافت کوچه گرفته تا رعایت بهداشت عمومی و فردی و محیط و تهیه آب شرب و بهداشت مواد غذایی را من انجام می دهم، در مراسم مختلف روستا جلوتر از همه و در رفع مشکلات هم ولایتی هایم پیشگامم. در بین جماعت ده احترام دارم و در تمام روستاهای کشور بدون استثناء همکارانم حضور دارند.

دو سال از بهترین روزهای جوانی و عمرم را بابت آموزش و کارآموزی گذراندم.

گفتم که آچار فرانسه هستم و همه کاره و بیشترین بدبختی را من متحمل می شوم ۲ سال اول جوانیم بمدت ۸ ماه در آموزشگاه و ۱۶ ماه دیگر را در روستا با ریختن عرق و تحمل سرما و گرمت عملاً کار کردم.

اوایل که به ما خوابگاه و غذا ندادند ولی به همکاران جدید لطف کردند و خوابگاه و غذا دادند. اگر بیماری شایع شود، اگر خدای نکرده زن بارداری بمیرد، اگر نوزادی خدای نکرده بمیرد، اگر آب الوده شود، اگر بیماری را تشنج بگیرد و هزاران اگر دیگر… از من می پرسند و باید پاسخگو باشم.

اما برعکس دو سال دوره ام که با هزینه خودم و عمرم را صرف خدمت به همنوعانم کردم جزء هیچ چیزی به حساب نیاوردند در مقابل بنده معلم روستا در روز ۸ ساعت و در هفته ۵ روز کار می کند و در طول سال بغیر از تعطیلات هفته ای بر عکس من که باید شبانه روز آماده باشم چهار ماه بیکار و به گرفتاریهایش می رسد و چند برابرم حقوق هم دریافت می کند آموزش او با بهترین امکاناتش هم جزء سنواتش محسوب شده و هم به تحصیلش می رسد.

بنظرشما من و آن معلم هردو فرزند یک خانواده هستیم؟ آیا والدین باید بین ما فرق بگذارند؟ معلم بعد از ورود به تربیت معلم دوره خدمت سربازیش بخشیده شده ولی اول از من کارت پایان خدمت خواستند. او در تربیت معلم هم مدرک گرفت و هم جزء سنواتش قلمداد شد ولی فرق او با من چیست؟!

گفتم هر اتفاقی در روستا بیافتد از من می پرسند می گویند در بحث اتفاقات تو سهل انگاری کردی، آموزش ندادی، منبع آب را کلر نزدی، آموزش سالم سازی سبزی ندادی، باردار را خوب متوجه خطرات ناشی از حاملگی نکردی، بیماران را متوجه نبودی چرا …!؟

اما موقع دریافت حقوق هیچکدام یک از فعالیت هایم را برایم منظور نمی کنند موقعی که گروه کارشناسی به محل کارم بیایند بالغ بر چهار نفر هر کدام در یک زمینه این یکی بهداشت محیط ، آن یکی بهداشت مدارس، آن یکی فشار خون و دیگری کودکان زیر ۶ سال، مادران باردار و یا بهداشت حرفه ای و دفتر ثبت نام بیماران و؛ و؛ و را جویا می شوند وقتی بازدید تمام شد می بینم برای همین وظیفه بنده چند نفر مامور بررسی کارم بودند.

در طول سال ماموریت به من تعلق نمی گیرد مدیرانم هم هرچهار ماه بین ده تا سی هزار تومان و گاهاً یک ریال اضافه کار می دهند آنهم با هزار منت...

عزیزانی که این مطلب را می خوانند خودشان را بجای بنده و خانواده ات را به جای خانواده بنده بگذارید. این شخصی که بطور شبانه روز در کنار روستا باید حضور فیزیکی و فعال داشته باشد با این اوضاع احوال تورم چطور باید غذا، لباس و امکانات تحصیلی خوبی برای افراد تحت تکفل خود داشته باشد.

آیا انصاف این است یک نفر در تربیت معلم با همه امکانات رفاهی دوره آموزشی خود را که ضمن دریافت مدرک و ارتقا تحصیل فقط در فصل بازگشایی مدارس تا پایان سال تحصیلی مشغول است و بقیه به اختیار خود می باشد وضعیت تقریبا ۲ برابر بهتر از ما حقوق دریافت می کنند و اولین روز شروع کار خود حداقل دارای ۴ سال سابقه هست و از سربازی هم معاف شده ولی در مقابل ما بعد از دو سال سربازی ۲دو سال تمام به صورت شبانه روزی در بهترین فرصت عمر خود مشغول خدمت به مردم باشیم و هیچ به حساب نیاید!
سیامک
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
واقعا ناراحت کننده بود امیدوارم مشکلشان حل شود
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو