bato-adv
کد خبر: ۱۶۷۹۷۸

اسکناس فرسوده بلای جان خیریه‌ها!

شما با اسكناس‌هاي كهنه‌تان چه مي‌كنيد ؟ دور مي‌اندازيد؟ به بانك تحويل مي‌دهيد؟ به متكديان مي‌دهيد؟ در صندوق‌هاي موسسات خيريه مي‌اندازيد؟ فكر مي‌كنيد بقيه مردم با اين اسكناس‌ها چه مي‌كنند؟
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۵ - ۱۴ آبان ۱۳۹۲
شما با اسكناس‌هاي كهنه‌تان چه مي‌كنيد ؟ دور مي‌اندازيد؟ به بانك تحويل مي‌دهيد؟ به متكديان مي‌دهيد؟ در صندوق‌هاي موسسات خيريه مي‌اندازيد؟ فكر مي‌كنيد بقيه مردم با اين اسكناس‌ها چه مي‌كنند؟ يك عكس كه با تلفن همراه و از فاصله دور گرفته شده و كيفيت مطلوبي هم ندارد و در اختيار «اعتماد» قرار گرفته، مي‌گويد كه بعضي اوقات ممكن است يك موسسه خيريه اسكناس‌هاي كهنه‌يي كه شما در صندوقش انداخته‌ايد را آتش بزند چون نمي‌داند كه چطور و كجا بايد آنها را تعويض كند يا صرفه اقتصادي آمد و رفت به مركز تعويض اسكناس برايش آنقدر نيست كه نيت شما را ارزشگذاري كرده و سالي يك‌بار زحمت حمل صندوق بزرگي از اسكناس‌هاي فرسوده اهدايي مردم را بر خود هموار كند.

 اگر شما از آن گروهي هستيد كه مي‌خواهيد با انداختن اسكناس‌هاي پاره و كهنه و نيمه‌كاره‌تان از شر اين كاغذهاي آلوده كه البته بخشي از دارايي شما را شامل مي‌شود خلاص شويد يادتان باشد كه شايد دارايي تان قرباني شعله آتشي شود كه محصول اهمال است. يك سوال ديگر. چرا اسكناس كهنه؟ چرا وقتي مي‌خواهيد كمك كنيد، كهنه‌ترين اسكناس و مستعمل‌ترين لباس تان را براي شاد كردن يك نيازمند گزينش مي‌كنيد؟ چون او مستحق بيش از اين نيست؟ چون مي‌خواهيد با خلاص شدن از شر اسكناس‌هايي كه رغبتي به تملك آنها نداريد «وظيفه»تان را در قبال همنوع انجام داده باشيد؟


يك سند معتبر

23مرداد 91، مسوولان موسسه خيريه حمايت از كودكان سرطاني محك، هزاران قطعه اسكناس كپك زده و فرسوده و پاره و نيمه‌يي را كه از قلك‌هاي سفالي اهدايي اين موسسه درآمده بود در يك و نيم بشكه ساختماني سوزاندند. مراسم اسكناس‌سوزي در حضور آراسب احمديان؛ مديرعامل موسسه خيريه حمايت از كودكان سرطاني محك انجام شد و احمديان يك سال پس از اين اتفاق به «اعتماد» گفت: «اين اسكناس‌ها در هيچ بانكي قابل تعويض نبود.»


گفتند پاره و كپك زده ممنوع

وقتي قرار شد كه «محك» درباره علت آتش‌ سوزان اسكناس‌هاي اهدايي مردم به «اعتماد» جواب بدهد، مديران موسسه به اين صرافت افتادند كه صحت گفته‌هايشان مبني بر نبود امكان تعويض اسكناس‌هاي كهنه و فرسوده درآمده از قلك‌ها سفالي را با اظهارات كارمندان بانك‌هاي ملي مستند كنند. پس صبح روز 21 مهر ماه 92 كه خبرنگار «اعتماد» آماده مي‌شد تا پرشيب‌ترين سربالايي زندگي‌اش را به سمت بيمارستان محك طي كند، مديرعامل محك هم «مهدي جوزي»، كارمند موسسه را با يك كيسه پلاستيكي انباشته از اسكناس‌هاي كهنه و كپك‌آلود به بانك ملي شعبه مركزي - فردوسي – فرستاد. آقاي جوزي اما سرعت عمل بيشتري داشت و قبل از ساعت 11 ظهر به محك بازگشت و به آقاي مديرعامل گفت: «مسوول باجه از دريافت اسكناس‌ها خودداري كرده و گفته كه بايد اسكناس‌هاي پاره در كنارهم قرار گرفته و به صورت يك اسكناس كامل درآيد.

بايد تميز باشد و اسكناس كپك زده به دليل آلوده بودن موجب بيماري‌هاي قارچي مي‌شود. اسكناس‌هاي كمتر از مبلغ 500 ريال هم فاقد ارزش است.»احمديان در نمونه ديگري هم از مراجعه محمد بيات، سرپرست صندوق‌هاي محك به بانك ملي شعبه كاشف و شعبه بنفشه براي تعويض اسكناس‌هاي فرسوده، ناقص و كپك زده براي خبرنگار «اعتماد» تعريف كرد: «كارمند بانك اعلام كرده كه اسكناس‌ها از مبلغ 2000 ريال به بالا در صورت وجود حداقل نيمي از آن قابل دريافت است. اسكناس‌هاي تميز قابل دريافت است. اسكناس‌هاي كپك زده به دليل آلودگي موجب بيماري‌هاي قارچي مي‌شود و قابل دريافت نيست.»به گفته احمديان كارمند بانك همچنين گفته كه دستور العمل‌هاي مربوط به تعويض يا امحاي اسكناس‌هاي فرسوده، داخلي بوده و قابل ارائه به مراجعه‌كنندگان نيست.


همه را پس مي‌گيريم

مديرعامل موسسه خيريه حمايت از كودكان سرطاني محك مي‌گويد كه بارها تلاش كرده‌اند و هربار شكست خورده‌اند. خبرنگار «اعتماد»، به اصرار آقاي مديرعامل، حدود دو هفته بعد از گفت‌وگوي حضوري، روز 4 آبان ماه 92 با محمد بيات، سرپرست صندوق‌هاي موسسه خيريه حمايت از كودكان سرطاني محك براي پيگيري تعويض اسكناس‌هاي فرسوده همراه مي‌شود. (مسوولان بانك‌هاي اقتصاد نوين و ملت؛ شعبه ميدان هروي به كارمند موسسه محك مي‌گويند كه نزديك‌ترين شعبه تعويض اسكناس‌هاي فرسوده بانك ملي شعبه زبر جد – خيابان پاسداران – است.) بيات يك كيسه پلاستيكي حاوي اسكناس‌هاي پاره و كهنه و نيمه را به كارمند بانك ملي- شعبه زبرجد - نشان مي‌دهد: «اين اسكناس‌ها قابل تعويض است؟»كارمند بانك نگاهي به اسكناس‌ها مي‌اندازد «اگر كمتر از 60 درصد اسكناس باقي مانده باشد قابل تعويض نيست. اسكناس‌هاي 10 توماني و 20 توماني هم قابل تعويض نيست.»

«تكليف ما با اين اسكناس‌هاي فرسوده چيست؟» كارمند محك مي‌پرسد. رييس بانك ملي شعبه زبرجد بعد از چند تماس تلفني به «مسوول اسكناس‌هاي فرسوده بانك مركزي» مي‌رسد. همان مردي كه در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌خواهد نامش محفوظ بماند و مي‌گويد: «بخشنامه تعويض اسكناس‌هاي فرسوده، جديد نيست. مطابق اين بخشنامه اگر شماره سريال و امضاي اسكناس، باقي مانده و اسكناس، ابطال نشده باشد با هر ميزان فرسودگي و كهنگي قابل تعويض است. اما حتي اگر قابل تعويض هم نبود بايد در اختيار بانك مركزي قرار بگيرد تا ما براي امحاي آن اقدام كنيم.»رييس بانك هم به «اعتماد» مي‌گويد: «بايد تمام اسكناس‌ها و قطعات باقي مانده به ترتيب ارزش ريالي دسته‌بندي شود. ساعت 9 صبح به اداره نشر بانك مركزي واقع در خيابان فردوسي مراجعه كنيد. آنها جدولي در اختيار دارند كه به 100 قسمت تقسيم شده و باقيمانده اسكناس كه امضا و شماره سريال بر آن باشد روي اين جدول قرار مي‌گيرد و به ازاي آن وجه رايج كشور پرداخت مي‌شود. حتي اسكناس‌هاي 10 توماني و 20 توماني هم قابل تعويض هستند و فقط اسكناس‌هاي ابطال شده و خارج از رده، غيرقابل تعويض است. البته تمام شعب بانك ملي هم موظف به دريافت اسكناس‌هاي فرسوده هستند. ما به اداره نشر تحويل مي‌دهيم و تعويض البته كمي زمانبر است.»

گفتند پول‌ها قابل تعويض نيست

عليرضا مقدم؛ پيمانكار بخشي از ساختمان محك كه تابستان 91 شاهد اين آتش سوزي بوده به «اعتماد» مي‌گويد: «مشغول كار ساختماني بوديم و از ما بشكه خالي خواستند. چند كيسه زباله آوردند و مديرعامل موسسه هم آمد و كيسه‌ها را باز كردند. پول كهنه بود. پرسيدم چرا پول را آتش مي‌زنيد. گفتند كاري نداشته باشيد و دست نزنيد اسكناس‌هاي كپك زده و كثيف و پاره و از رده خارج است. گفتم بانك اين اسكناس‌ها را تحويل مي‌گيرد. اين اسكناس‌ها پشتوانه اقتصاد مملكت است. من به ازاي هر قطعه آن به شما اسكناس 500 توماني مي‌دهم. گفتند به بانك مراجعه كرديم و تحويل نگرفتند. انباردار موسسه اسكناس‌ها را با بيل در يك و نيم بشكه فشرد و اسكناس‌ها را آتش زدند.»احمديان مي‌گويد: «در سايت بانك مركزي و بانك ملي درباره استعلام دستور العمل امحا و تعويض اسكناس‌هاي فرسوده فقط اين جمله آمده كه عزيزان مي‌توانند به اتاق مبادلات بانك مركزي يا بانك ملي شعبه مركزي در فردوسي و در مراكز استان به بانك‌هاي شعبه مركزي بانك ملي مراجعه كنند.»


اسكناس‌ها سالم است

موسسه خيريه حمايت از كودكان سرطاني محك- طبقه 02 منفي: در يكي از اتاق‌ها، دو زن و يك مرد با دستكش‌هاي پلاستيكي و ماسك بر دهان مشغول شكستن قلك‌ها و شمارش و تفكيك محتويات آن هستند. اغلب اسكناس‌ها بالاي 500 تومان است. اسكناس‌ها بر حسب ارزش ريالي روي هم چيده مي‌شود و در قبضي كه به صاحب قلك تحويل مي‌دهند گزارشي از محتويات شمارش شده درج مي‌شود. تقريبا تمام اسكناس‌هايي كه روي ميز پخش شده سالم است.


يك ميليون و 900 هزار تومان اسكناس معدوم مي‌شود

در اطاق كنفرانس موسسه خيريه حمايت از كودكان سرطاني محك يك صندوق بزرگ پلاستيكي گذاشته‌اند. صندوقي به اندازه 12 جعبه كفش. با حجمي معادل 47 هزار و 250 سانتيمتر مكعب كه به گفته‌ احمديان مي‌تواند محتواي 24 قلك سفالي محك را در خود جا دهد. اين صندوق پر از خرده اسكناس است. اسكناس‌هايي كه 99 درصدشان نيمه‌پاره و كپك زده و كمتر از 50 درصد يك اسكناس كامل هستند اما 99 درصدشان، هنوز شماره سريال و امضاي رييس كل بانك مركزي را بر خود دارند. احمديان مجموع ارزش ريالي اسكناس‌هايي كه به گفته وي «غيرقابل تعويض» بوده و توسط موسسه محك امحا شده را يك ميليون و 900 هزار تومان برآورد مي‌كند و به «اعتماد» مي‌گويد: «در سال 91 از محل جمع‌آوري بالغ بر 81 هزار و 385 قلك سفالي، عوايد خيريه‌يي معادل 6 ميليارد و 299 ميليون و 800 هزار تومان جمع‌آوري و براي تامين هزينه‌هاي دارو و درمان 8500 كودك مبتلا به سرطان در سراسر ايران صرف شده است.

از اول شهريور 91 تا اول شهريور 92، ارزش ريالي اسكناس‌هاي پاره، مخدوش و كپك زده جمع‌آوري شده از 81 هزار و 385 قلك سفالي كه كارمندان بانك آنها را غيرقابل تعويض اعلام كرده‌اند حداكثر حدود يك ميليون و 900 هزار تومان بوده است. اين پول‌هاي غيرقابل مبادله به دليل ماهيت آنها قابل شمارش ريالي نيست زيرا يك‌سوم و يك‌چهارم و يك دوم از اسكناس، باقي مانده و حجم اين مجموعه حدود 3 صدم درصد كل عوايد قلك‌هاست كه عمدتا هم اسكناس‌هاي با ارزش كمتر از 200 تومان و به ندرت، 500 توماني و 1000 توماني هستند.»

«دستورالعملي براي معدوم كردن آنها از بانك دريافت كرده‌ايد؟»
مديرعامل محك براي معدوم كردن اسكناس‌هاي فرسوده هيچ دستورالعملي از بانك دريافت نكرده است. او فقط به مندرجات مكاتبه‌يي مربوط به 6 يا 7 سال قبل اشاره مي‌كند كه حالا هم در دسترسش نيست و زمان مي‌خواهد تا از بايگاني موسسه پيدا شود. اين مكاتبه هم فقط تكليف موسسه در قبال سكه‌هاي خارج از رده يا غيرايراني را روشن كرده و اين سكه‌ها هر سال از قلك‌ها جمع‌آوري و به بانك تحويل مي‌شود. در اين استعلام اشاره‌يي به چگونگي امحاي اسكناس‌هاي كهنه و فرسوده نشده و احمديان مدعي است كه «ما تمام كانال‌هاي ممكن را براي تعويض اسكناس‌هاي فرسوده طي كرديم اما مراجعات ما به بانك نتيجه نداد زيرا دستورالعملي درباره رفتار با پول معيوب وجود ندارد و اين پول معيوب هم كه عملا اسكناس فرسوده محسوب نمي‌شود زيرا بانك هم آن را تحويل نمي‌گيرد و روي دست ما مانده است. ما هم نمي‌توانيم تا ابد اين اسكناس‌ها را نگه داريم بنابراين چاره‌يي جز امحاي اسكناس نداريم. بخشي را با دستگاه كاغذخوردكن خورد مي‌كنيم و حجمي را هم از طريق سوزاندن معدوم مي‌كنيم.»

مديرعامل محك مي‌گويد كه در اين موسسه هيچ كاري بدون مجوز انجام نمي‌شود. «ما در اينجا هيچ كاري را بدون مجوز انجام نمي‌دهيم. حتي وقتي مي‌خواهيم كمك‌هاي نقدي خيرين مقيم امريكا را دريافت كنيم، موافقت وزارت اطلاعات و OFAC - دفتر كنترل دارايي‌هاي خارجي امريكا، زير مجموعه اداره خزانه داري فدرال امريكا – را هم كسب مي‌كنيم.»با اين حال محك براي سوزاندن اسكناس‌ها هيچ مجوزي دريافت نكرده و احمديان صرفا به گزارش 27 دي ماه 91 «ايران اكونوميست» درباره شيوه‌هاي معدوم كردن اسكناس در بانك مركزي استناد مي‌كند كه به گفته احمديان در اين گزارش درباره نحوه معدوم‌سازي اسكناس‌هاي فرسوده در «بانك مركزي» آمده است: «سابق بر اين بانك مركزي اسكناس‌هاي فرسوده را در كوره‌هاي مخصوص مي‌سوزاند اما حالا يك دستگاه خورد كن مدرن خريده‌اند و اسكناس‌هاي با آلودگي زياد را مي‌سوزانند و بخش ديگر با آلودگي كمتر را خورد كرده و با شيوه مخصوص دفن زباله دفن مي‌كنند.» اين گزارش در حالي مورد استناد مديرعامل محك است كه 5 ماه بعد از سوزاندن اسكناس‌ها منتشر شده است.

 احمديان مي‌گويد: «مي‌پرسيد چرا اسكناس‌ها سوزانده مي‌شود؟ مي‌پرسيد براي سوزاندن اسكناس‌ها مجوز داريد؟ پاسخ من اين است كه مجوز ندارم. اما چه كار كنم؟ اگر بانك اين اسكناس‌ها را تحويل گرفت و پذيرفت كه در ازاي آن وجه رايج به ما بدهد آن زمان اين اسكناس‌ها فرسوده محسوب مي‌شود. در حالي كه اسكناس‌هاي در اختيار ما فرسوده نيست زيرا بانك حاضر به دريافت آنها نيست. مي‌پرسيد كه آيا براي تبديل اين اسكناس‌ها تلاش كرده‌ايم؟ پاسخ من اين است كه اين كار، اقتصادي به نظر نمي‌رسد. ما براي وجوهي كه بانك از ما تحويل نمي‌گرفته تصميم به امحا به همان روش بانك مركزي گرفتيم. جرمي هم مرتكب نمي‌شويم زيرا من نمي‌دانم كه اگر يك نفر در خيابان اسكناس 5 يا 10 هزار توماني را آتش بزند آيا نيروي انتظامي او را بازداشت مي‌كند يا خير. اما اگر مي‌گوييد جرم است من مي‌گويم نمي‌دانستم و هر جرمي هم مجازات و جريمه‌يي دارد.»

اسكناس‌هاي فرسوده قابل تعويض‌اند

رضا شورگشتي، مدير اداره نشر اسكناس و خزانه بانك مركزي در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گويد: «انتشار و امحاي اسكناس توسط بانك مركزي و زير نظر هيات نظارت اندوخته اسكناس انجام مي‌شود. تمام اسكناس‌هاي فرسوده در شعب بانك ملي قابل تعويض است. اما اگر اسكناس‌هاي فرسوده ناقص باشد بخشي از ارزش اسمي آن با توجه به ميزان فرسودگي قابل پرداخت است. در حال حاضر به طور معمول اسكناس‌هاي بالاي 1000 ريال جهت تعويض به بانك‌ها ارائه مي‌شود. احتمالا اسكناس‌هاي نابودشده توسط موسسه مزبور داراي مبلغ اسمي پايين بوده و براي موسسه مزبور صرف اقتصادي نداشته كه آنها را تعويض كند. چنانچه اسكناس‌ها به بانك ارائه مي‌شدند وجه آنها قابل پرداخت بود. امحاي اسكناس‌هاي توليدشده توسط بانك مركزي با توجه به هزينه گزاف توليد آنها آسيب رساندن به بيت‌المال است و اشكال شرعي و قانوني دارد.»


نمي دانيم با اين كاغذها چه كنيم

اسكناس‌هاي فرسوده مشكلي است كه گريبان تمام نهادهاي خيريه صاحب قلك و صندوق صدقات را گرفته است. قاسم فاميلي؛ معاون ارتباطات بنياد امور بيماري‌هاي خاص به «اعتماد» مي‌گويد: «پول‌هاي فرسوده يك اتفاق اجتناب‌ناپذير است. مردم بهترين جا براي اسكناس‌هاي فرسوده و پاره‌يي كه تمايلي به خرج آن ندارند يا در مبادلات روزمره قابل معاوضه نيست و روي دست‌شان مي‌ماند را همين صندوق‌هاي خيريه و صدقات مي‌دانند. فكر مي‌كنند ما مي‌توانيم اين وجوه را به پول نقد تبديل كرده و براي بيماران و نيازمندان خرج كنيم. ما هم در زمان تخليه صندوق‌هاي كمك‌هاي نقدي با حجم انبوهي از اسكناس‌هايي مواجه مي‌شويم كه به طور معمول قابل استفاده نيست چون نصفه يا پاره است. آن بخش از اسكناس‌هايي كه كامل اما فرسوده است را به بانك تحويل مي‌دهيم و اسكناس سالم تحويل مي‌گيريم. آن بخش هم كه نصفه يا به‌شدت كهنه است را جمع‌آوري كرده و سالي يك‌بار به بانك مي‌بريم تا طبق جدول تعيين فرسودگي اسكناس، ارزشگذاري شده و وجه معادل آن به ما برگردد يا با مطابقت شماره سريال‌شان تعويض يا توسط خود بانك از رده خارج شود.»

سعيد ستاري؛ معاون مشاركت‌هاي مردمي كميته امداد به «اعتماد» مي‌گويد: «طبيعت كار نهادهاي خيريه وجود اسكناس‌هاي فرسوده است زيرا اسكناس‌ها در جيب افراد يا داخل همين صندوق‌هاي صدقات دچار آسيب مي‌شود يا حتي بر اثر سرما يا گرماي هوا، چسب اسكناس متلاشي مي‌شود. چندي قبل، بانك مركزي يكي از نيروهاي كميته امداد را آموزش داد و كليشه‌يي در اختيار او قرار داد كه همكار ما هم بر اساس آن كليشه اسكناس‌هاي فرسوده را ارزشگذاري مي‌كند و بانك هم بر مبناي آن، وجه رايج را به كميته امداد عودت مي‌دهد. اسكناس سرمايه ملي در چرخه مبادلات است و در فرآيند كاري، تحت هيچ شرايطي هيچ قطعه‌يي از اسكناس، حتي اسكناس‌هاي خارج از رده يا متعلق به ساير كشورها را دور نمي‌ريزيم و تا امروز هم از بانك نشنيده‌ايم كه از دريافت اسكناس‌هاي فرسوده‌مان خودداري كرده باشد.»احمد قويدل؛ مديرعامل سابق كانون هموفيلي ايران به «اعتماد» مي‌گويد: «ما 5 كيسه از اين اسكناس‌ها در كمدهاي كانون داريم و نمي‌دانيم با آنها چه كنيم. اما قطعا آنها را آتش نمي‌زنيم. پول مملكت را كه آتش نمي‌زنند.»نيمه دوم مهر ماه امسال مجيد صنيعي؛‌ رييس سازمان توليد اسكناس و مسكوك بانك مركزي اعلام كرد كه «سال 90 حدود يك ميليارد قطعه اسكناس و سال 91 حدود 500 ميليون قطعه اسكناس در كشور امحا شد و بر اساس برنامه‌ريزي‌ها قرار است در سال 92 حدود 600 ميليون قطعه اسكناس فرسوده را امحا كنيم.»اسكناس فرسوده انگار بخشي از رفتار فرهنگي مردم ايران شده است. فرهنگي كه با كار خير هم گره مي‌خورد.


اسكناس اموال عمومي است

كامبيز نوروزي، حقوقدان در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گويد: مستفاد از مقررات پولي بانكي كشور، اسكناس و مسكوكات، اموال عمومي محسوب مي‌شود و به همين دليل از بين بردن آن حتي توسط دارنده پول، عمل قانوني نيست. مطابق با مقررات و رويه‌هاي جاري، همه ساله بانك مركزي اسكناس‌هايي را كه دچار فرسودگي شده و قابل استفاده نيست جمع‌آوري مي‌كند و آنها را طي تشريفات خاص امحا مي‌كند و معادل مقدار امحا شده، پول جديد به بازار پولي كشور وارد مي‌كند. از آنجا كه مساله به اقتصاد عمومي مربوط است موضوع نگهداري از پول در زمره موارد نظم عمومي قرار مي‌گيرد يعني از بين بردن پول ممكن است به اقتصاد كل كشور ضربه وارد كند. با سوزاندن پول توسط يك فرد يا موسسه، مقاديري پول از چرخه اقتصادي كشور خارج مي‌شود و ممكن است آثار نامطلوبي بر كل اقتصاد بگذارد. به همين دليل حتي وقتي خود بانك مركزي مي‌خواهد مقاديري اسكناس فرسوده را از گردش خارج كند، تشريفات بسيار مفصل و دقيق و پيچيده است.»

به نظر مي‌رسد كه موسسه كودكان سرطاني محك آسان‌ترين راه را براي خلاصي از اسكناس‌هاي فرسوده پيدا كرده است. حداقل، مراجعه همزمان كارمند موسسه محك و خبرنگار «اعتماد» و شنيدن پاسخ رييس بانك ملي شعبه زبرجد شاهد مورد اعتمادي است كه راه‌هاي ديگري هم براي تبديل اسكناس‌هاي فرسوده و اهدايي مخاطبان محك وجود داشته است. راه‌هايي كه مربوط به ديروز و هفته گذشته نيست و رويه جاري كشور بوده است. اما در اين ميان هم يك نكته مي‌تواند مورد توجه باشد. نكته‌يي كه حتي مي‌تواند به سوال تبديل شود. چرا و چگونه يك نيكوكار كه با قصد كمك به نيازمندان و محرومان و داوطلبانه، از بخشي از درآمد و سرمايه خود چشمپوشي كرده و آن را به صندوق‌هاي صدقات اهدا مي‌كند، اسكناس‌هاي هرچه كهنه‌تر و فرسوده‌تر و ناكارآمدتر را به فهرست اعمال نيكوكارانه خود ضميمه مي‌كند؟ آيا اين عمل كه زحمت مضاعفي بر دوش انجمن‌هاي خيريه هموار كرده و حتي برخي موسسات مانند محك را به اقداماتي كه هنوز تكليف قانوني آن نامعلوم است هدايت مي‌كند هم مي‌تواند در زمره اعمال خير به شمار بيايد؟ مديرعامل محك مخالف است كه مردم از انداختن اسكناس‌هاي فرسوده و پاره كهنه شان به صندوق‌هاي خيريه و صدقات منع شوند.

«بهتر است مردم اين اسكناس‌ها را هم در قلك محك بيندازند چون من نمي‌دانم فردي كه اين اسكناس را در قلك من مي‌اندازد چه كسي است. نمي‌دانم چقدر پول دارد. نمي‌دانم منابع مالي‌اش چقدر است. شايد يك كارگر است كه اين اسكناس، گوشه‌يي از حقوقش بوده است. اگر فردي با انداختن همين اسكناس فرسوده در قلك محك احساس آرامش مي‌كند، اجازه بدهيم اين آرامش را داشته باشد. فرد نيكوكار براي بخش مشاركت‌هاي مردمي ما ران 5 كيلويي گوسفند مي‌آورد و مي‌خواهد به محك اهدا كند. اين گوشت مهر دامپزشكي ندارد زيرا ذبح عادي است. نمي‌دانيم در چه شرايطي و چه وقت كشتار شده. بوي بدي هم دارد. ما اين گوشت اهدايي را تحويل مي‌گيريم چون اهدايي مردم است اما آن را امحا مي‌كنيم. مردم الزاما با عقل به موسسات خيريه كمك نمي‌كنند بلكه با احساسات‌شان كمك مي‌كنند. ايجاد محدوديت براي مردم در نيت‌هاي خيرشان مي‌تواند منجر به ايجاد احساس نامناسب نسبت به موسسه خيريه شود. چون توجيه مردم اين است كه كار خير قانون و مقررات ندارد.»


تصميم بگيريد

حالا اين‌بار شايد وقتي با يك صندوق خيريه چشم در چشم شديد، لرزي بر تن‌تان بنشيند از اينكه بخواهيد اسكناس پاره و كهنه‌تان را در دل صندوق رها كنيد. بعيد است آنقدر دست شسته از مال دنيا باشيد كه بفهميد پول‌هايتان، بدون آنكه به دست نيازمند همنوع رسيده باشد سوزانده مي‌شود و هيچ خمي به ابرويتان نيايد. حتي اگر براي يك‌بار هم دنيادوستي‌تان مانع از انداختن پول كهنه به داخل صندوق خيريه شود، يعني گزارش «اعتماد» نتيجه‌بخش بوده است.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند