فرارو- مدافعان دولت نهم در حالي به مدح و ثناي دولت در عرصه اقتصادي پرداختهاند که نگاهي به شاخصهاي اقتصادي طي سالهاي گذشته حکايت از افول رتبه ايران در توسعه و توليد و اشتغال دارد.
مدافعان دولت نهم که با ارائه آمارهايي بدون تحليل سعي بر سرپوش گذاشتن بر سوء مديريتهاي دولتي دارند، سعي ميکنند عملکرد دولت نهم را در هزينه کرد درآمدهاي نفتي موجه جلوه دهند، اما آمارها حکايت ديگري دارند.
بر اساس اين گزارش، ميزان واردات کشور آنهم براي کشوري مانند ايران که حجم بيشتر واردات آن را کالاهاي مصرفي تشکيل ميدهد، ميزان واردات و رشد آن بيانگر عملکرد اقتصادي دولت در مکانيسم تنظيم بازار و حمايت از توليد داخل و ميزان رواج مصرفگرايي است.
آمارهاي رسمي واردات کشور از روند افزايشي واردات طي سه سال اخير حکايت دارد. بر اساس آمار موجود، ميزان واردات کشور در دولت هشتم (دولت قبل) در سال 80 معادل 18.1 ميليارد دلار، در سال 81 معادل 22 ميليارد دلار، در سال 82 معادل 29.5 ميليارد دلار و در سال 83 معادل 38.1 ميليارد دلار بوده و مجموعاً دولت قبل 108 ميليارد دلار طي 4 سال صرف واردات کرد اما آمار واردات طي مدت 3 سال در دولت نهم 150 ميليارد دلار بوده است.
بر اساس اين آمارها، در 3 ساله دولت نهم آمار واردات کالا و خدمات کشور به اين شرح بوده است: سال 84 معادل 43 ميليارد دلار، در سال 85 معادل 50 ميليارد دلار و سال 86 معادل 56.8 ميليارد دلار.
به گزارش ايلنا، اين آمارها به خوبي مشخص ميسازد در 3 ساله دولت نهم حدود 150 ميليارد دلار بوده است. به طور کلي ميانگين واردات کشور در چهار ساله دولت خاتمي 27 ميليارد دلار و در 3 ساله دولت احمدينژاد 50 ميليارد دلار بوده که بيانگر 2 برابر شدن واردات ساليانه کشور طي 3 سال اخير بوده است و در واقع دولت با واردات بيرويه چوب حراج بر منابع نفت و گاز کشور زده است.
افزايش شديد درآمدهاي نفتي در دولت نهم موجب شد تا دولت به طور بيرويهاي اقدام به واردات کند. اگرچه بيان ميشد اين واردات با هدف تنظيم بازار صورت ميگرفت، اما مديريت غير صحيح واردات موجب افزايش شديد تورم در اثر واردات کالاها شده و حتي واردات بيرويه موجب زيان برخي بخشهاي توليدي مانند برنج، مرکبات و برخي صنايع شد.
اين در حالي است که به عنوان مثال رقم پيشبيني شده براي واردات در سال 1386 در قانون برنامه چهارم توسعه 537/36 ميليارد دلار بوده است که در مقايسه با عملکرد حاصله تفاوتي 9/54 درصدي را نشان ميدهد و حاصل اينکه در سال اول اجراي برنامه چهارم توسعه 25/1 برابر، در سال دوم 2/1 برابر و در سال سوم 5/1 برابر آنچه در برنامه پيشبيني شده، کشور واردات داشته است. البته علت اصلي اين رخداد را بايد در افزايش درآمد ارزي کشور ناشي از افزايش قيمت نفت دانست.
در همين حال بر اساس آمارهاي گمرکي، در سالهاي پس از 76 تا 83 (دوره دولت خاتمي) سهم عمده واردات به کالاهاي سرمايهاي و واسطهاي که نقش عمده و مستقيمي در توليد و اشتغال دارند، تعلق داشته است اما گزارشهاي اعلام شده اخير حاکي از تغيير ترکيب کالاهاي وارداتي به سمت واردات کالاهاي مصرفي در دوره دولت نهم است.
پر واضح است که دولت احمدي نژاد در موقعيتي کاملاً استثنايي به لحاظ پشتوانه مالي و اعتباري نسبت به دولتهاي پس از انقلاب قرار داشته است؛ فرصتي که از آن ميتوانست براي جهش اقتصادي کشور و دستيابي به اهداف پيشبيني شده در قانون برنامه چهارم توسعه و سند چشمانداز توسعه 20 ساله کشور استفاده کند.
بر مبناي همين گزارش، با احتساب افزايش قيمتهاي جهاني، دولت سازندگي به ازاي هر 3 ميليارد دلار واردات يك درصد رشد اقتصادي، دولت اصلاحات به ازاي هر 4 ميليارد دلار يك درصد رشد اقتصادي و دولت نهم به ازاي هر5/6 ميليارد دلار واردات يك درصد رشد اقتصادي ايجاد كردهاند. در دولت نهم، تغيير تركيب واردات به سهم بسيار بيشتر كالاهاي مصرفي موجب شده است كه افزايش حجم واردات نهتنها اثر مثبتي بر رشد اقتصادي كشور نداشته باشد، بلكه ورود كالاهاي مصرفي به كشور، بخشي از بازار توليد داخل به تصرف اجناس خارجي درآمده و عملاً توليد ناخالص داخلي و اشتغال آسيب ببيند.