bato-adv
کد خبر: ۱۹۱۱۱۴

عفو قاتل ناموسی

مردی که در پی خیانت همسرش، جوانی را که با او رابطه داشت به قتل رسانده ‌بود با رضایت اولیای‌دم از قصاص نجات یافت و به‌لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه ‌شد.
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۲ - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳
مردی که در پی خیانت همسرش، جوانی را که با او رابطه داشت به قتل رسانده ‌بود با رضایت اولیای‌دم از قصاص نجات یافت و به‌لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه ‌شد. به گزارش خبرنگار ما، مردی چهار اردیبهشت سال 88 به پلیس مراجعه کرد و گفت فرزندش به‌نام هوشنگ گم شده‌است. او گفت: «پسرم سوار بر ماشین از خانه بیرون رفت چون با ماشین کار می‌کرد نپرسیدم کجا می‌رود اما در آخرین تماسی که با او داشتیم، گفت ماشین خراب شده و باید آن را درست کند بعد از آن هم دیگر نه تلفنش را جواب داد و نه به خانه برگشت.» ماموران تحقیقات خود را روی ردیابی خودرو هوشنگ متمرکز کردند و این اتومبیل را در حالی‌که هر چهار چرخ آن پنچر شده بود، پیدا کردند.

پلیس متوجه ‌شد گزارشی درخصوص این خودرو توسط مردی به‌نام علی به پلیس ارایه و وی مدعی شده صاحب ماشین قصد داشت از خانه‌اش دزدی کند به همین دلیل او چرخ‌هایش را پنچر و بعد هم ماموران را باخبر کرد. علی در جریان تحقیقات مدعی شد مرد سارق فرار کرده این در حالی بود که پدر هوشنگ گفت فرزندش نیاز مالی نداشت. به این ترتیب علی به‌عنوان مظنون بازداشت شد. او گفت: من و همسرم در طبقه پایین خانه پدرم زندگی می‌کنیم. روز حادثه خواهرم با من تماس گرفت و پرسید منتظر میهمان هستی؟

 جواب منفی دادم و او گفت شخصی در خانه‌ات است، بلافاصله به خانه‌ آمدم. برادرم هم چهار چرخ ماشین را پنچر کرد تا سارق نتواند فرار کند، وقتی وارد خانه ‌شدم سعی کردم دزد را بگیرم اما او فرار کرد و نفهمیدم به کجا رفت، حتی کفش‌هایش را هم نپوشید.کارآگاهان در گام بعدی تلفن همراه هوشنگ را بررسی کردند و متوجه ‌شدند او با زنی ارتباط داشت و دقایقی قبل از گم شدنش نیز با آن زن تماس گرفته‌ بود. بررسی شماره تلفن فاش کرد این زن فرشته نام دارد و همسر علی است.

 فرشته در بازجویی‌ها به رابطه با هوشنگ اعتراف کرد و گفت: «یکبار وقتی داشتم از شهرستان به تهران می‌آمدم سوار ماشین هوشنگ شدم و او شماره تلفن‌ام را خواست، من هم به‌دلیل اختلافاتی که با شوهرم داشتم شماره را به او دادم. فکر نمی‌کردم تماس بگیرد اما او مرتب تماس می‌گرفت و سراغم می‌آمد. روز حادثه به من گفت مقابل در خانه ‌است. ترسیدم و گفتم پدرشوهرم خانه ‌است، تو را می‌بیند و بدبخت می‌شوم، گفت نترس من تو را دوست دارم و اگر لازم باشد به شوهرت هم خواهم گفت. او در حیاط بود که شوهرم وارد خانه‌ شد. هوشنگ فرار کرد اما چند دقیقه ‌بعد دوباره برگشت و خواست با علی صحبت کند که علی او را زد و بعد هم کشت و جسد را از خانه بیرون برد، من دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد».

علی یک‌بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت. او این دفعه اتهام قتل را قبول کرد و گفت: وقتی خواهرم گفت دزد به خانه‌ات آمده من بلافاصله به سمت منزل حرکت و فرد غریبه را دنبال کردم اما نتوانستم او را بگیرم به پلیس خبر دادم و دوباره به خانه برگشتم. سپس هوشنگ با کلید در خانه‌ام را باز کرد و وارد شد. ما با هم درگیر شدیم، گفتم تو چرا با زن من رابطه برقرار کردی. بعد او را زدم و به قتل رساندم. سپس جسدش را داخل ماشین گذاشتم و به بیرون از شهر بردم و آتش زدم.

 جسد با توجه به آدرسی که علی داده ‌بود پیدا و پرونده بعد از تکمیل تحقیقات به شعبه 74 دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده ‌شد. متهم بعد از محاکمه به اتهام قتل به قصاص و به جرم جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم شد. با تایید رای قصاص در دیوان عالی کشور خانواده متهم تلاش گسترده‌ای را برای جلب رضایت انجام دادند و موفق شدند با پرداخت دیه رضایت اولیای‌دم را جلب کنند.


متهم روز گذشته به‌لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت و بعد از اینکه نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند و متهم در جایگاه حاضر شد اتهام را قبول کرد و گفت: از همسرم جدا شده‌ام و سال‌هاست که در زندان هستم درخواست دارم با توجه به اینکه زندانی خوبی بودم، آزادم کنید تا بتوانم دوباره به زندگی عادی برگردم. بنابر این گزارش قضات بعد از پایان جلسه دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین