bato-adv
کد خبر: ۱۹۳۸۰۷

(تحلیل خارجی)آمریکا در دام برنامه‌های روسیه و چین

روسیه و چین برنامه ای را اجرایی می کنند که آمریکا به قیمت به خطر انداختن خود، آن را نادیده گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۳ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۳
فرارو- روسیه و چین برنامه ای را اجرایی می کنند که آمریکا به قیمت به خطر انداختن خود، آن را نادیده گرفت.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از امریکن تینکر، بیش از دو دهه پیش اتحاد جماهیر شوروی زیر فشار سیاست های اقتصادی غلط و فشارهای سیاسی خارجی سقوط کرد. این خرس مثال زدنی به خواب زمستانی رفت و رهبری اش به دست مردانی افتاد که موقعیت تازه از دست رفته خود در عرصه جهانی را درک کرده بودند و تلاش کردند روسیه را از میراث استبدادی شوروی سابق دور کنند.

شخصیتی مانند ولادیمیر پوتین به عنوان رییس سابق کا.گ.‌ب با بلندپروازی تبدیل کردن دوباره روسیه به یک قدرت جهانی در سال 2000 وارد دفتر نخست وزیری شد. پوتین طی 14 سال گذشته زرادخانه نظامی روسیه را گسترش داد، صنعت نفت این کشور را ملی کرد، محدودیت های رسانه ای را تشدید کرد و اقدامات زشتی را برای ساکت کردن مخالفان سیاسی خود اجرایی کرد. با این حال تا همین یک سال پیش جامعه جهانی دلایل اندکی برای نگرانی در این زمینه داشت و روسیه را به عنوان یک تهدید بالقوه در آینده برای ثبات منطقه نادیده گرفت.

این حس بی اعتنایی با ورود نیروهای روس به اوکراین و ایجاد بی ثباتی موقت، یک شبه از بین رفت. کریمه پس از اقدامات خرابکارانه و عملیات لباس شخصی ها به بی ثباتی کشیده شد و در شب هجدهم مارس 2014 پوتین الحاق کریمه به کشورش را اعلام کرد. کریمه امکان افزایش کنترل دریای سیاه را به روسیه می دهد. برای پوتین تصرف این شبه جزیره یک پیروزی منطقه ای مهم بود. عوامل و نیروهای روسیه همچنان در حال پراکنده شدن در شرق اوکراین هستند و ترس از الحاق سومین شهر بزرگ اقمار شوروی سابق یعنی اودسا را تشدید می کنند. شرق اوکراین که از مداخله خارجی در امان بوده، ممکن است تا پایان سال جاری میلادی به دست روسیه بیافتد و در ادامه باقی مناطق این کشور نیز جزو خاک روسیه شود.

پوتین نیز مانند هیتلر که وارد منطقه غیرنظامی راینلند شد، در ورود به اوکراین خطر کرد و باز هم مانند هیتلر در تصرف راینلند، پوتین نیز با مخالفت جدی از سوی جامعه جهانی روبرو نشد، تنها تنبیهی که صورت گرفت تذکرات و الفاظ دیپلماتیکی بود که متوجه نخست وزیری روسیه شد.

در شرایطی که حواس جهان پرت اقدامات روسیه در مرزهای غربی است، باید به دوستی رو به رشد این کشور که در غرب شکل می گیرد، توجه کنیم. دوستی که با بنیان های اقتصادی و همکاری های نظامی شکوفا شده و شامل قرارداد چند میلیاردی گاز طبیعی نیز می شود، با تمایل متقابل برای گسترش این همکاری ها همراه است و تنفری آشکار از آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی دارد.

مسیر چین طی دو دهه گذشته به شکل قابل توجهی شبیه به مسیر روسیه است. این کشور از یک کشور جهان سومی که از ثروت بازارهای آزاد دور بود به ترکیبی از یک حکومت سرمایه داری و استبدادی تبدیل شده که اقتصادی شکوفا درد و سریعا در حال توسعه توانمندی نظامی خود است، به شدت رسانه ها را سانسور می کند و سوابق بدی در زمینه حقوق بشر دارد.

این ببر جسور به برای فتوحات بیشتر به شرق چشم دوخته؛ اهداف کوتاه مدت این کشور کسب کنترل کامل بر تایوان و دریای جنوبی چین است. و زمانیکه رهبر چین نیز مانند روسیه باور دارد که هیچ یک از این اقدامات پیامدی نخواهد داشت، به راحتی آن را اجرایی می کند. چین همچنان فرآیند آرام اعمال فشار بر کشتی های فیلیپینی، ویتنامی و ژاپنی از منطقه مورد مناقشه را ادامه خواهد داد و با این تفکر که مداخله بین المللی غیرقابل دفاع است، به گسترش نیروهای خود در تنگه تایوان ادامه خواهد داد؛ سپس تایوان را زودتر از آنچه تصورش را می کنیم به خاک خود ملحق خواهد کرد و درهمین نقطه نیز متوقف نخواهد شد.

و در حالیکه جهان به محکومیت شفاهی چین و روسیه خواهد پرداخت و هیچ گونه تنبیهی برای آنها در نظر گرفته نخواهد شد؛ این دو کشور دست نشانده های خود را تا حیاط خلوت ما پیش خواهند آورد. به نظر می رسد این ببر و خرس با انتقال نیروهای خود به نیکاراگوئه اقدامات پیشگیرانه ای را برای مقابله با قدرت ارتش آمریکا انجام می دهند. چین و روسیه در پروژه کانالی در این کشور که ممکن از رقیب کانال پاناما شود، همکاری می کنند.

برچسب ها: روسیه آمریکا چین
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین