در سالی كه گذشت، برای بار دوم از اسدالله عسگراولادی، رییس كنفدراسیون صادرات خواستیم تا در نشستی اختصاصی به تحلیل فضای اقتصادی كشورمان بپردازد، اما این بار به گفته خودش «كار بر او دشوار آمد؛ چراكه نه تنها تیرها را به سمت چهارفصلی كه گذشت پرتاب كردیم، بلكه كمان پرسشها را به سمت آینده نیز كشیدیم.
آیندهای كه در این آشفتگی جهانی و داخلی كار پیشگویی آن تنها ممكن است از معدود كسانی بربیاید كه خود بحرانهای بسیاری را به چشم دیدهاند و اسدالله عسگراولادی خود یكی از این انگشتشمارها است. او در این گفتوگو، فضای اقتصادی كشور را دو نیمه میبیند. یكی فضای 6 ماهه نخست و دیگری فضای پاییز و زمستان. بهار و تابستانی روشن و پاییز و زمستانی تیره و مكدر. جایی كه سخن از مالیاتها میشود آن را دقیقا «بد» توصیف میكند. عسگراولادی در این دیدار بار دیگر به دولت هشدار میدهد كه «اقتصاد سیاسی خوب است و اقتصاد سیاسی دستوری، خیر».
متن گفتوگو را میخوانید:
سالی كه گذشت سال دشواری برای مردم و فعالان اقتصادی بود. آنهایی كه در عرصه تولید و كارآفرینی بودند با بحرانهای داخلی عدیدهای مواجه شدند و به ویژه در نیمه دوم سال بحران مالی جهانی هم بر آن مزید شد. تحریمهای اقتصادی از یك سو، رشد فزاینده واردات و رشد لاكپشتوار صادرات از سوی دیگر، كمبود منابع مالی داخلی و تصمیمات ناگهانی دولت همه و همه فضای اقتصادی را ناآرام كرد. در یك نگاه كلی اقتصاد ایران در سال 87 را چگونه ارزیابی میكنید؟
سال 1387 را به هفتهها و روزهای آخر رساندیم. در این سال میتوانیم اقتصاد كشورمان را به دو بخش كاملا مجزا تقسیم كنیم. در شش ماه اول شرایط خوبی داشتیم و در شش ماه دوم شرایط بسیار نگرانكننده بود. شش ماه اول شرایط خوب بود، چراكه وقتی بودجه 87 از مجلس عبور كرد ما درآمدهایمان به خاطر افزایش قیمت نفت فزونی پیدا كرد. درآمدهای پیشبینی شده بین 20 تا 30درصد افزایش یافت.
حجم واردات را به همان نسبت افزایش دادیم و رفاه جامعه را بیشتر دیدیم. صادراتمان افزایش بیشتری از سال قبل از آن داشت. پیشبینی 20میلیارد دلاری را برای صادرات سال 87 داشتیم و به طور كلی در شش ماه اول بیشتر پیشبینیها به تحقق نزدیك شد و باعث شد از اهداف برنامه چهارم در 6 ماه اول جلو بیفتیم. پرداختهای دولت نظم و نسق پیدا كرد و مشكلی نبود، اما از شهریور و مهر به تدریج سونامی یا توفانی كه از قعر اقیانوسهای غربی برای مسائل مسكن غربیها آغاز شد خود را به شكل بحران و ركود اقتصادی نشان داد و این ركود از كشورهای غربی به سمت اروپا حركت كرد و از اروپا به سمت آسیا و خاورمیانه آمده و ما هم حدود ماه مهر بود كه ناگهان نگرانیها را دیدیم. نگرانیها به این شكل بود كه اگر این توفان به كشور ما بیاید چه خواهد شد؟ دولت ما در نهایت تاسف قدر چند ماه افزایش سنگین درآمد از محل فروش نفت را برای ذخیرهسازی ندانست. دولت ما به تصور اینكه این موهبت خدادادی كه سراغ ما آمده و نفت به 130دلار رسیده ادامه پیدا خواهد كرد، آن افزایشی را كه در بودجه 86 برای 87 داشت و به راحتی میتوانست ذخیره ما را بالا ببرد، تبدیل كرد به بعضی از هزینهها.
وقتی از ماه مهر به آبان رسیدیم، نگرانی شدیدتر شد و آن زمانی بود كه صحبت از یارانهها پیش آمد یعنی صحبت از هدفمند كردن یارانهها، این صحبتها در ماههای آبان و آذر به شدت ادامه داشت.از همان وقت ما به دولت هشدار دادیم كه درآمد؛ نفتی پایدار نیست و هدفمند كردن یارانهها معنی دومش افزایش سنگین تورم در كشور است. تورم ما در ماه آبان و آذر به مرز 26-25درصد رسید و فشار به گونهای شد كه رییس بانك مركزی، ناچار به كنارهگیری شد؛ زیرا آنچه كه برنامهریزی كرد برای مهار تورم توسط گروه اقتصادی دولت پذیرفته نمیشد.
در سالی كه گذشت بخشخصوصی، اقتصادی و مردم مدتی را به انتظار برای شنیدن برنامه اقتصادی دولت گذراندند. برنامهای كه همه امیدوار بودند در نتیجه اجرای آن بشود به یك سامان اقتصادی رسید، ولی پس از اعلام آن برنامه نواقصی در آن بود كه تمامی كارشناسان بر وجود نقصان آن متفق بودند و سرانجام هم كه اجرای آن دچار اخلال شده است.
گروه اقتصادی دولت یك گروه تكنوكرات تحصیل كرده خوب غیرتجربی است و هنوز هم همین گروه هستند. از دولتمان خواستیم كه با توجه به مجموعه مسائل به گروه اقتصادی خودش بگوید كه با عاملان اقتصادی تجربی هم مشورت كند، آنهایی كه این بحرانها را در گذشته دیدهاند. اشخاص تجربی، در طول سالها بحرانها را به عین دیدهاند، ولی تیم اقتصادی دولت اینها را فقط در كتابها خواندهاند آنها میتوانستند با كسانی كه این حوادث را به عین دیدهاند مشورت كنند.
به هر حال، ما در اتاق بازرگانی همواره فریاد بخش خصوصی را میشنیدیم كه خواهان كمك به دولت برای ارائه پیشنهادهای عملی و قابلاجرا بود. حتی در زمانی كه دولت بر این باور بود كه ایران از نتایج بحران مالی جهانی مصون مانده است، فعالان بخش خصوصی اثرات مخرب آن را پیشتر هشدار داده بودند و خواهان تعریف بسته حمایتی از سوی دولت شدند. با عبور از این جریانات فضای سال آینده را چگونه میبینید؟
آنچه امروز میخواهم به عنوان نتیجه عملكرد سال 87 دولت بگویم، این است كه به هر صورت از یك اقتصاد نگرانكنندهای عبور كردیم و وارد فضای سال 88 میشویم در حالی كه نگرانیهای دنبالهدار همچنان وجود دارد.
فضای این روزهای پایانی سال فضایی است كه مجلس شورای اسلامی نقش تعیینكنندهای در سرنوشت اقتصادی كشور خواهد داشت و این شامل لایحه هدفمند كردن یارانهها و بودجه 88 نیز میشود. انتظاری كه از مجلس شورای اسلامی در این فضای بحران اقتصادی میرود، چیست؟
چهار لایحه در دستور كار قوه مقننه ما است، بودجه 88، هدفمند كردن یارانهها، برنامه پنجم و لایحه تجارت. هر 4 دستور با اهداف برنامه پنجم با توجه به چشمانداز 1404 باید شكل بگیرید. آنچه كه من الان برای لایحه هدفمند كردن یارانهها نگرانیام این است كه حتی اگر 8هزار و 500میلیارد تومان كه حالا تبدیل شده به 20هزار میلیارد تومان، تصویب شود، ما برای واحدهای تولیدیمان در 6ماه اول 88 نگرانی بسیار عمیقی داریم. من برای شما توضیح میدهم كه حتی طبق خواسته رییس دولت این عدد 20هزار میلیارد تومان باید در 3سال هدفمند شود. معنیاش این است كه در سال اول 6هزار و 600میلیارد كه از 20هزار میلیارد بایستی وصول شود، اگر بخواهد از فروردین شروع به وصول شود، تعداد زیادی از بنگاههای اقتصادی ما را فشل و فلج و ورشكست میكند.
خب در مقابلش دولت میگوید كه من آن را با پرداخت مستقیم یارانه جبران میكنم. همان طور كه پیشبینی شده پرداخت مستقیم یارانه حداقل 12 و حداكثر 40هزار تومان است. عرض من به دولت این است كه اگر یك كارگری كه 250هزار تومان دستمزد میگیرد، با ورشكستگی كارفرمایش بیكار كنی و بفرستی اداره كار مالیات بیكاری 40هزار تومانی بگیرد، چه چیزی نصیبش میشود؟ به جز اینكه زندگیاش فلج و فشل میشود؟ به شدت معتقدم لایحه هدفمند كردن كمكی به قشر پایین جامعه نمیكند. برای قشر پایین جامعه بالاترین هدف شغل ایجاد كردن باید باشد. بگذارید، برای این طیف كه میخواهید ماهی 40هزار تومان به آنها بدهید شغل ایجاد كنیم. رییس دولتمان اخیرا اعلام كرد كه من در صنایع بزرگ باید صدمیلیون تومان هزینه كنم تا یك شغل ایجاد كنم، ولی در شهرستانها و صنایع كوچك و متوسط با دومیلیون تومان میشود شغل ایجاد كرد. عرض من این است كه آن 10میلیون تومان را هزینه كن و شغل ایجاد كن، اگر شغل ایجاد كردی، قشر ضعیف نیاز به یارانه مستقیم ندارد و در شغل خودش بیشتر درآمد خواهد داشت. پس باز به شدت از دولتمان میخواهم كوشش خود را برای ایجاد اشتغال صرف كند و كم هزینهترین راه ایجاد اشتغال صنایع كوچك و متوسط و صنعت ساختمانها است كه 50 صنعت را به گردش در میآورد. اتوبانسازی، سدسازی و غیره اینها نیاز كمتری به ارز خارجی دارد و جوانها را از بیكاری داخل شهرها به شهرهای كوچك سوق میدهد.
همان طور كه اشاره كردید در نتیجه بحران مالی جهانی ما نیز شاهد بیكاریهای وسیعی در سطوح كشور بودیم. از نظر شما دولت چه هدفی را باید برای سال 88 در سرلوحه كار خود قرار دهد.
ما هیچ هدفی را در سال 88 نمیتوانیم بالاترین قرار دهیم كه حداقل یكمیلیون و 500هزار شغل ایجاد كنیم. زیرا یكمیلیون و 500هزار جوان ما در سال 88 وارد 25 سالگی میشوند و در این تردیدی نیست. آنها نیاز به مسكن و شغل دارند.این كه سالانه یكمیلیون و 500هزار شغل ایجاد شود باید فكر تیم اقتصادی دولت باشد نه غیر. این كه ما مرتب مشكلات دیگر كشورها را بزرگ نشان بدهیم گره از كار ما باز نمیكند، زیرا آنها در حال عبور از بحران هستند میترسم ما همچنان گرفتار بحران باشیم و آنهایی كه الان بهشان انتقاد میكنیم كه برای ما بحران ایجاد كردهاند خود از بحران بیرون بروند و بحران را برای ما ارث بگذارند.این تقاضای من از دولت است. فضای ماه آخر امسال فضای امیدوار كنندهای است، زیرا همه منتظر هستند كه ببینند نمایندگان ملت در مجلس برای این چهار لایحه با ارزش تا قبل از شروع سال جدید چه تصمیمی میگیرند. این تصمیم سرنوشتساز است.
در خصوص اجرای سیاستهای كلی اصل 44 در سالی كه گذشت چه تفسیری دارید و چه قدر اجرای آن را دقیق و واقعی دیدید؟
ما به عنوان عامل بخش اقتصادی غیردولتی معتقدیم كه اگر اصل 44 به شكل واقعی اجرا شود، نه به شكل تعارف، مشكلات مرتفع میشود. دولت برای ما معنی مردمیسازی را باز كند تا بفهمیم یعنی چه؟ آنچه كه رهبر فرموده خصوصیسازی است. به معنی واگذاری كار از عاملیت دولتی به عاملیت غیردولتی و خصوصی، اما دولت اخیرا تفسیر میكند كه مردمیسازی بهتر از خصوصیسازی است، من نمیدانم فرق این دو چیست و دولت باید برای ما این را توضیح بدهد.
خشكسالی نیز از مشكلاتی بود كه سال گذشته پشت سر گذاشتم و در نتیجه آن كاهش چشمگیر در صادرات محصولات كشاورزی داشتیم. شما به عنوان فردی كه بخش مهمی از فعالیت اقتصادیاش متمركز بر كشاورزی است سال آینده را چگونه میبینید؟
امیدواریم خداوند كمك كند، بهار آینده حداقل از نظر محصولات كشاورزی و رفع خشكسالی بهتر باشد، سرمازدگی نداشته باشیم و بهارمان پرباران باشد. سالانه 90میلیون تن محصولات كشاورزی داریم كه هر مقدار از این محصول كم شود، اشتغال، درآمد ملی و صادرات را به خطر میاندازد.
در سالی كه گذشت روابط اقتصادی ایران به تبع سیاستهای دولت، دستخوش تاثیرات بسیاری بود. مبادلات تجاری از كشورهای غرب به سمت كشورهای شرق و آفریقایی معطوف گردید و این خود هزینههایی را در بر داشت. به هر تقدیر اینها همه منجر به تشدید تحریمهای اقتصادی شد، اما به نظر میرسد این فشارها رو به كاهش است.
در سال گذشته، تحریمهای زیادی را تحمل كردیم اما بعضی از كشورهای آسیایی تحریمها را كمتر تحمل كردند، كشورهای خاور دور و كشورهای مسلمان رقیقتر این تحریمها را بر ما اعمال كردند، ولی كشورهای غربی چون به اهدافشان نرسیدند و اقتصاد خودشان هم دچار تلاطم شده بود، آمادگی این را دارند كه از آن حالت تند و اخمآلود درباره اقتصاد ما تعدیل شوند به سوی ما برگردند.
ما در سال 88 شدت تحریم گذشته را نخواهیم داشت و در بعضی موارد تحریمها قطع میشود.
استدلالاش هم این است كه بحران در كار آنها است و ما به عنوان یك كشور نفتخیردرآمد ثابت خود را از نفت داریم و این درآمد 70میلیارد دلاری درآمدی است كه كشورهای غربی به آن چشم دارند. زیرا قسمتی از آن را میخواهند با فروش كالا از ما بگیرند.
ایران دارای 70میلیون مصرفكننده وحدود 70میلیارد دلار كالای وارداتی است و این رقم مصرف ما اثر این را دارد كه آنها تامل كنند در تغییر رفتار خود علاوه بر این ایران سر پل كشورهای CIS است و همین باعث تجدیدنظر كشورهای غربی در برخورد با این سرپل میشود.
موضوع مالیات بر ارزش افزوده نیز از موضوعات جنجالبرانگیز سال گذشته بود، موضوعی كه منجر به اعتراضات گسترده مردمی شد و حتی بازار را به تعطیلی كشاند، اما در نهایت در بحث مالیات دولت تصمیم دارد درآمدهای خود را از منابع مالیاتی افزایش دهد. این تصمیم را تا چه حد قابل تحقق میبینید؟
در همه دنیا وقتی كسادی مزمن میشود باید فضای كسب و كار شفاف شود و این به معنی كمك كردن به كارآفرینان است. دولت این كمك را باید از 3 ناحیه انجام دهد. یكی اینكه بیمههای تامین اجتماعی را 2درصد به حقوقبگیران تخفیف دهد. مطالبه مالیات بر ارزش افزوده را 2سال عقب بیاندازد و سوم اینكه مالیاتهای قطعی شده و مالیات بر درآمد را هم تقسیط كند تا فضای كسب و كار جان بگیرد و قدرت خود را حفظ كند.