bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۲۱۸۷

رابطه ایران و امریکا به نفع ما است

سفیر فرانسه
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۱ - ۱۶ فروردين ۱۳۸۸


فرانسه یکی از شش کشوری است که از ابتدای دهه 80 خورشیدی و همزمان با اوج چالش هسته یی ایران به یکی از طرف های اصلی مذاکره با جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.

نیکلا سارکوزی رئیس جمهور این کشور که بعد از ژاک شیراک قدرت را به دست گرفت، برعکس شیراک سیاست نزدیکی به ایالات متحده را پیش گرفت و یکی از موضوعات مورد توجه دو طرف هم چالش هسته یی با جمهوری اسلامی ایران بود. برنار پولتی سفیر فرانسه در تهران درباره نگاه کشورش به جمهوری اسلامی ایران و چالش های بین ایران و غرب به پرسش های خبرنگار اعتماد پاسخ گفت با این توضیح که این گفت وگو پیش از پایان سال گذشته انجام شده است. مشروح این گفت وگو را با هم می خوانیم.

---

-پیش از هر پرسشی مایلم موضع دولت فرانسه و نگاهی که دولت فرانسه به جمهوری اسلامی دارد را بدانم. ایران در نگاه فرانسوی ها چگونه کشوری است؟
هم سوال خوب و هم سوال گسترده یی است. ایران و فرانسه به عنوان دو کشور و دو ملت روابط قدیمی دارند. ما دو کشور قدیمی و دارای فرهنگ غنی هستیم. زمان زیادی است که یکدیگر را می شناسیم و با هم تبادل نظر می کنیم. بنابراین رابطه یی هست که در جایگاهی متعالی تر از زیر و بم های تاریخ قرار می گیرد و همین نقطه آغاز این روابط است. امروز فرانسه و ایران هر دو جمهوری هستند. فرانسه بیش از دو قرن است که جمهوری شده و ایران هم امسال سی امین سالگرد انقلاب خود را جشن می گیرد.نگاه جمهوری فرانسه به جمهوری اسلامی ایران چیست؟ از نگاه ما، ایران کشوری است که با آن روابط دوستانه و دیپلماتیک داریم. 

گفت وگوی منظم و دائمی سیاسی در تمام سطوح داریم، هم در سطح سفارتخانه ها (همکارم آقای میرزا ابوطالبی در پاریس و من در تهران)، هم در سطح وزارتخانه های امور خارجه و هم گاهی در سطحی بالاتر. حدود یک سال پیش، رئیس جمهور ما فرستاده رهبر جمهوری اسلامی ایران را به حضور پذیرفت.برای ما، ایران کشوری بزرگ با فرهنگی کهن است؛ کشوری است که تمدن های بزرگی در آن پدید آمده اند و میراث خود را برای جهان باقی گذاشته اند. امروز هم ایران همچنان به دلایل جغرافیایی و جمعیتی، نقش در منطقه، اقتصاد، منابع گاز و نفت، صنعت و کشاورزی، کشور بزرگی است. ضمناً ما با ایران روابط قدیمی و غنی و متنوع بازرگانی داریم. همچنین ایران دارای منابع انسانی با کیفیت بالا است که این کیفیت مورد تایید جهانیان است. 

ایران ضمناً دانشگاه های متعددی دارد که شمار زیادی از آنها در سطح بسیار عالی قرار دارند. ایران از نظر تربیت و آموزش نیروی انسانی چه در دبستان و چه در دبیرستان و دانشگاه نتایج خیلی خوبی می گیرد ضمن آنکه دانشگاه های دو کشور هم با هم رابطه دارند. ایران کشوری است که نخبگان آن در سطح بسیار بالایی قرار دارند و ما چه در عرصه فرهنگی و چه در عرصه علمی و چه همکاری های دانشگاهی، همکاری های بسیار گسترده و متنوع و قدیمی با ایران داریم. ضمناً با نگاهی به جامعه مدنی ایران متوجه می شویم ایران جامعه یی بانشاط و سرزنده است و خواسته ها و آرزوهای جوانان ایران با آرزوها و خواسته های جوانان سایر کشورها همسو است. 

نسبت به فرآیند جهانی شدن باید بگویم ایران جایگاه خود را داراست. خلاصه بگویم ایران کشور بزرگی است با منابع طبیعی و انسانی بسیار.بالطبع مواردی وجود دارد که درباره آنها اختلاف روشن داریم ولی این موارد مانع همکاری دو کشور نمی شود. در واقع هنگامی که اختلاف نظر وجود دارد، همین اختلاف نظر دلیلی برای گفت وگو و پیدا کردن راه حل برای اختلاف نظرها می شود چون ما از اینکه همه مسائل را یک کاسه کنیم، پرهیز داریم و با هر جنبه از روابط با ایران همان طور که شایسته آن است، برخورد می کنیم.در پاسخ به پرسش شما باید بگویم ایران و مردم ایران اساساً کشور و ملتی هستند که ما نسبت به آنها احساس ارج و احترام داریم.

-پاسخ جناب سفیر بسیاری از نکات را روشن کرد، طبیعی است که منافع ملی هر کشوری ایجاب می کند اختلافاتی وجود داشته باشد که پایان ناپذیر هستند اما چنانچه خود سفیر هم بیان کردند، ایرانی ها خصوصاً بعد از انقلاب مایل هستند نقش ممتازی در عرصه منطقه و جهان داشته باشند. انقلابی که بنیانگذار جمهوری اسلامی از فرانسه رهبری می کرد، یک شعار اساسی داشت و آن استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. اما نوع مواجهه نه فقط فرانسه، بلکه به طور کل غرب با جمهوری اسلامی به گونه یی بود که این برداشت را به یک ناظر بی طرف نشان می دهد که با مساله استقلال و آزادی در ایران خوب برخورد نکرده اند. می خواهم بگویم جهت گیری سیاست ها در غرب به گونه یی بوده که نمی خواستند استقلال را به آن معنا که ایران می خواسته متکی به خود تصمیم بگیرد و عمل بکند، در صحنه جهانی بپذیرند. دولت و مردم ایران معتقد هستند می توان با جهان رابطه بهتری داشت و خواهان آن هستند، اما جهت گیری ها و سیاستگذاری های غرب در این راستا نیست. شواهد فراوانی برای اینکه این جهت گیری در غرب وجود ندارد، در دست دارند از جمله حضور گروهک رجوی (سازمان مجاهدین خلق) یکی دو سال بعد از انقلاب در فرانسه که از آنجا بخش نظامی و سیاسی خود را در عراق علیه ایران حمایت می کردند. حال بدون اینکه گذشته ها مطرح شود آیا این تصور ایرانی ها تصور درستی است؟
اگر قرار باشد من چیزهایی را که بیان کردید، روایت کنم به گونه دیگری بیان می کنم. در مورد گرایش ایران به اینکه نقش ممتازی در منطقه داشته باشد، از نظر ما اینکه ایران چنین نقشی را ایفا کند نه تنها طبیعی که مشروع است و وقتی می گویم ما، منظورم فرانسه و اتحادیه اروپا و شش کشوری است که در پرونده هسته یی در سه نوبت پیشنهادهایی را به ایران ارائه کردند که سه بخش داشتند و یک بخش شان اتفاقاً به مسائل سیاسی، استراتژیک و امنیتی مربوط می شد.
 
در مورد اینکه ایران نقشی را که به طور مشروع می خواهد ایفا کند، انجام دهد آخرین پیشنهاد ژوئن گذشته به ایران ارائه شد. اما در مورد آزادی و استقلال که در مورد آن صحبت کردید، ما به خوبی آن را درک می کنیم. شعار انقلاب ایران سه بخش داشت و شعار انقلاب ما هم دارای سه بخش بود؛ آزادی، برابری، برادری. مفهوم آزادی هم از دو مفهوم برابری و برادری جدانشدنی است. فکر می کنم حداقل تاریخ معاصر گواه تلاش فرانسه بر داشتن سیاستی مستقل باشد. بنابراین طبیعی است کشوری که به این میزان به استقلال خودش وابسته است، درک کند کشورهای دیگر هم به استقلال خودشان دلبسته باشند و بخواهند مستقل تصمیم گیری کنند.
 
بنابراین من می توانم، به عنوان نماینده فرانسه، این را در مورد سیاست مستقل ایران بگویم که هیچ گونه مشکلی با این سیاست نداریم و اتفاقاً دقیقاً سیاستی است که هردویمان داریم و اجرا می کنیم. در مورد خواست ها و علایق سیاسی ایران، ما یعنی فرانسه و شرکای ما هیچ گونه مشکلی با خواست های اساسی ایران نداریم. البته ممکن است در موارد مختلف بر سر موضوعات مشخص اختلاف نظرهایی با یکدیگر داشته باشیم که امری طبیعی است ولی اساساً در این مورد اختلافی نداریم و اینکه ایران از نظر ما قدرت منطقه یی است و باید نقش خود را در منطقه آن گونه که می خواهد ایفا کند، کاملاً بدیهی است. به قول فرانسوی ها، «راه افتادیم تا نشان دهیم حرکت وجود دارد». 

ما در مورد لبنان، عراق و افغانستان بحث ها و گفت وگوهای فراوانی داشتیم و داریم و باعث تاسف ما بود در اجلاس آخری که در پاریس درباره افغانستان انجام شد، ایران به دلایلی نتوانست شرکت داشته باشد. کنفرانس البته تشکیل شد، اما وقتی کنفرانس بین المللی پیرامون افغانستان تشکیل می شود و ایران در آن حضور ندارد، این کنفرانس چیزی کم دارد. ولی در سفر اخیری که دو تا از نمایندگان مجلس ملی فرانسه به ایران داشتند، گفت وگوهای مفصلی در مورد افغانستان با وزارت خارجه و مجلس شورای اسلامی ایران صورت گرفت. بنابراین موضع و نظر ایران در مورد مسائل منطقه یی برای ما اهمیت دارد و ما جویای نظر و موضع ایران هستیم. 

آنچه شما به عنوان عزم ایران به استقلال تعریف می کنید، از نظر من اراده ایران است به اینکه متعهد نباشد و غیرمتعهد باقی بماند و این دقیقاً سمت گیری سیاسی ما هم هست یعنی ما متعهد به هیچ کس نیستیم. البته درست است که متحد داریم ولی متعهد به کسی نیستیم مانند ایران که متحدانی دارد ولی غیرمتعهد است. این سیاست یکی از سمت گیری های اساسی هم ایران و هم فرانسه است.

اما درباره مجاهدین خلق این درست است که عده یی از مجاهدین(منافقین) به کشور فرانسه آمدند و ساکن شدند ولی ما هم علیه آنها اقداماتی را انجام دادیم از جمله اینکه نیروهای پلیس ما به مرکز آنها در نزدیکی پاریس حمله کردند و دادگاهی علیه آنها در کشور ما تشکیل شد و اتفاقاً فرانسه کشوری است که نگاهش به این سازمان دقیقاً مطابق با نگاه ایران است یعنی آنها را سازمان تروریستی می داند ولی فرانسه کشور قانون است و برای روزنامه یی مثل روزنامه اعتماد لازم نیست توضیح بدهیم کشور قانون به چه معناست. هر کاری باید از رهگذر محاکم قانونی و دادگاه ها انجام شود به همین دلیل محاکم ما این کار را دنبال می کنند. 

فرانسه در زمان خودش در این مورد بیشترین اقدامات را انجام داد برای اینکه نام این سازمان در فهرست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا ثبت شود. متاسفانه در پی تصمیم یک دادگاه بدوی اروپایی نام این سازمان از فهرست خارج شد و الان هم فرانسه طرح بازگرداندن نام آنها به سازمان تروریستی را دارد و نسبت به رای آن دادگاه فرجام خواسته و اتفاقاً ما هیچ گاه نفهمیدیم به چه علت جلوی سفارت ما تظاهرات کردند و مرگ بر رئیس جمهور ما و مرگ بر خود من گفتند در حالی که ما بیشترین تلاش را کردیم که در لوکزامبورگ این اتفاق نیفتد و از ابتدا قاطع ترین موضع را نسبت به این سازمان داشتیم.

-اما باید در نظر داشت در دوران جنگ سیاست های فرانسه در مقابل ایران چگونه بوده یا در دوران ریاست آقای رفسنجانی چگونه بوده، البته در دوران آقای خاتمی ما شاهد نزدیکی بسیار خوب فرانسه و ایران بودیم و ملت ایران هم تکریم جناب آقای ژاک شیراک را از آقای خاتمی هیچ گاه فراموش نمی کنند، اما در همین دوره کوتاهی که فرانسه ریاست اتحادیه اروپا را داشت، شاید یکی از بدترین دورانی که ایران در مقابل اتحادیه اروپا تجربه کرد، همین دوران بود چون بیش از 50 بیانیه در موضوعات مختلف علیه ایران صادر شد که حتی شرکت نکردن ایران در کنفرانس با موضوع افغانستان پاسخی به این اقدامات بود و نمی شود تنها آن را در ذیل اختلاف سلیقه دسته بندی و عنوان کرد. درست می گویم عالیجناب؟
نباید فراموش کرد ریاست اتحادیه اروپا دوره یی و موقت به مدت شش ماه است و در حقیقت ریاست اتحادیه اروپا دیدگاهی را منعکس می کند که دیدگاه مشترک اعضا و جمعی است. در دوران فرانسه و قبل از ریاست فرانسه و اخیراً هم که ریاست جدید شروع شده، بیانیه هایی صادر شده است اما احساس ما این نیست که این بیانیه ها علیه ایران است و فکر می کنم اکثر بیانیه هایی که در این مدت صادر شد، حول یک موضوع بسیار مشخص و آن حقوق بشر بود. اتحادیه اروپا نه فقط در مورد ایران بلکه در مورد همه کشورها فکر می کند که می تواند نظر و موضعش را و در صورت ضرورت نگرانی خود را از مسائلی که در این حوزه ها به وجود می آید، ابراز کند و این کار را در مورد همه کشورها انجام می دهد و من بدون هیچ گونه ملاحظه یی دیپلماتیک و تشریفاتی می توانم به شما بگویم این بیانیه ها هیچ کدام علیه ایران و مردم ایران نبود و انعکاس نگرانی ها و مواضع ما بود. 

موضوع حقوق بشر برای اتحادیه اروپا یک موضوع بسیار حساس است و واقعیت این است که وضع حقوق بشر از نظر ما اروپایی ها در ایران رضایت بخش نیست. البته در فرانسه هم خوب نیست که ما سعی می کنیم وضع را بهتر کنیم. در هیچ کجای دیگر جهان هم خوب نیست، اما این موضوع ایران را از مسوولیت هایش در این مساله مبرا نمی کند. اتحادیه اروپا دغدغه ها و نگرانی ها و خواسته هایش را در این مورد هر بار که لازم بداند، بدون نشانه رفتن به کشوری خاص اعلام می کند و می شود گفت اتحادیه اروپا این بیانیه ها را در مورد تمام کره خاکی صادر می کند. بیانیه در حقیقت یکی از راه های ابراز نگرانی و موضع است و راه های دیگری هم وجود دارد مثل دمارش. متاسفانه باید بگویم از کانال های دیگر نمی توانستیم استفاده کنیم. در حقیقت راهی نبود که ما انتخاب کرده باشیم بلکه راهی بود که باقی ماند. در گذشته از راه های دیگر هم مواضع و نگرانی های خود را منعکس می کردیم ولی متاسفانه این راه ها توسط مقامات ایرانی بسته شده و دیگر وجود ندارد بنابراین به ناچار ما از طریق بیانیه مباحث خود را اعلام کردیم و مجدداً تاکید می کنم هیچ کدام از این بیانیه ها به قصد دشمنی با ایران و مردم ایران نبوده است.

-همان گونه که جناب سفیر در ابتدا گفتند، سطح روابط دو کشور به صورت سیاسی و دیپلماتیک و فرهنگی وجود دارد. کدام راه بسته بود که ناچار به صدور بیانیه شده اند؟
کانال، کانال ارتباطی؛ ما قبلاً دمارش داشتیم و راه ملاقات بسته شد بنابراین بیانیه تنها راهی بود که باقی ماند. از کانال هایی که برای این کار باید وجود داشته باشد، نتوانستیم استفاده کنیم و وقتی خواستیم صحبت کنیم، جواب منفی شنیدیم. البته ما نخواستیم کانال ها بسته شود بلکه به تقاضای ما جواب منفی داده شد. وقتی ایران گفت وگو با اتحادیه اروپا درباره حقوق بشر را به حال تعلیق درآورد، کانال های چندجانبه اروپایی ارتباط هم بسته شد.

-اگر بخواهیم از سطح اتحادیه اروپا فراتر رویم و در مورد شورای امنیت صحبت کنیم، موضوع انرژی هسته یی ایران از سال های 80 و 81 به بعد به یکی از چالش های اساسی تبدیل شد. در ابتدا کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس تعامل خیلی خوبی را برقرار کردند اما به مجرد نه تغییر سیاست های کلان بلکه سلیقه یی که بر سر کار آمد، تمام آنچه در گذشته بنا شده بود، از بین رفت و در شورای امنیت با حضور دولت فرانسه چهار قطعنامه علیه ایران صادر شد. آیا به غیر از صدور قطعنامه راه دیگری برای حل چالش ها وجود نداشت؟
رفتن به شورای امنیت انتخابی نبود که ما با دلشادی و قلبی خوش انجام داده باشیم. در حقیقت می توان گفت ما تمام تلاش خود را کردیم که قضیه به شورای امنیت نکشد. از لحظه یی که افشا شد ایران یک برنامه مخفی هسته یی دارد، در چنین حالتی باید بررسی آن به شورای امنیت سپرده می شد و همان طور که شما اشاره کردید تروئیکای اروپایی به ایران آمد و تمام تلاش خود را انجام داد تا توانست کاری کند که سه چهار سال رفتن پرونده به شورای امنیت به تعویق بیفتد.
 
گفت وگوهای بسیار فشرده و سختی که آن زمان صورت گرفت، باعث به وجود آمدن توافقنامه پاریس شد که چارچوب مذاکرات را بنا کرد. این چارچوب بسیار ساده و مشخص بود و ایران به طور داوطلبانه فعالیت های مشکوک و نگران کننده اش را به حالت تعلیق درمی آورد و در آن طرف هم روندی را که نتیجه اش به شورای امنیت منجر می شود، به تعلیق درمی آورد تا زمانی که مذاکراتی شروع شود که حاصل آن تضمین های عینی از جانب ایران بر ماهیت صلح آمیز برنامه هسته یی ایران باشد و تضمین های قاطع از جانب طرف مقابل برای ارائه پیشنهادهایی برای همکاری در همه زمینه ها به بار آورد که این همکاری ها در سه بخش 1- انرژی هسته یی
2- سیاسی، راهبردی و امنیتی 3- فناوری و تجارت تعریف می شود. که در نهایت مذاکرات شروع شد و تا زمانی که مذاکرات ادامه داشت، هیچ اتفاقی در شورای امنیت رخ نداد، به این دلیل که اقدام در شورای امنیت به حالت تعلیق درآمده بود. پیشنهادهایی هم در آگوست 2005 به ایران داده شد که ایران بی درنگ تمامی آنها را رد کرد و متاسفانه فعالیت های نگران کننده را از سر گرفت و به این ترتیب از دو ستون آن توافق که یکی از آنها قطع فعالیت ها بود، یک ستون آن وجود نداشت بنابراین روندی که پرونده را به شورای امنیت می برد، از سر گرفته شد.
 
در شورای امنیت هم پنج قطعنامه تصویب شد (1696 ، 1737، 1747 ، 1803 ، 1835) که همه آنها یا به اتفاق آرا بود یا تقریباً به اتفاق آرای 15 عضو شورای امنیت بود چون هیچ گاه به این پنج قطعنامه هیچ رای مخالفی داده نشد. فقط یک بار یک رای ممتنع داده شد. بنابراین نه تنها فرانسه و اتحادیه اروپا بلکه کل جامعه جهانی از ایران می خواست این کار را انجام دهد. چنانچه در آژانس هم قطعنامه های متعددی تصویب شد که از ایران خواستند فعالیت های نگران کننده اش را به حالت تعلیق دربیاورد. دو نکته وجود دارد که روی آنها تاکید می کنم؛ نکته اول این است که اگر تصمیم بر اتخاذ این قطعنامه ها گرفته شد، با این ذهنیت نبود که به ایران ضرر و آسیب برسانند و مانع از توسعه ایران شوند، و حداقل می توانم بگویم ما فرانسوی ها و تصور می کنم شرکای اروپایی مان خیلی مایل بودیم کار به اینجا نکشد و کسانی که به این قطعنامه ها رای دادند، هیچ کدام انگیزه بی احترامی و تهاجم و توهین نداشتند.
 
ذهنیت این بود که احترامی که درخور ایران است، باید محفوظ بماند و نکته دوم این است که هیچ کدام از این قطعنامه ها نشان دهنده این نیست که ما حق ایران برای داشتن انرژی هسته یی مسالمت آمیز را نادیده گرفته ایم. هیچ کدام از این قطعنامه ها در تناقض با حق ایران نیست و ایران مانند هر کشور دیگری حق دارد یک برنامه برقی- هسته یی صلح آمیز را توسعه و انجام دهد. موضعی که الان راجع به آن صحبت می کنم، موضع تمام کشورها نیست بلکه موضع فرانسه است. ما سال ها است که در فرانسه انرژی برقی- هسته یی را گسترش و توسعه داده ایم و از نظر ما انرژی هسته یی انرژی فردا است و نه تنها می گوییم ایران حق داشتن انرژی هسته یی را دارد بلکه ایران به این انرژی نیازمند است. 

دغدغه ما این نیست که ایران می خواهد انرژی هسته یی مسالمت آمیز داشته باشد و اگر خواست ایران چنین چیزی بود، ما هیچ دغدغه یی نداشتیم. موضوع از اینجا ناشی می شود که ما (فرانسه) در نگرانی های جامعه جهانی نسبت به فعالیت هایی که در ایران در این زمینه انجام می شود، شریک هستیم. ما نسبت به فعالیت هایی که در زمینه چرخه سوخت صورت می گیرد، نتوانستیم دلایل قانع کننده یی بیابیم که مصرفی که از این فعالیت ها می شود، منحصراً مسالمت آمیز است. هیچ گاه دلایلی که ما را نسبت به مسالمت آمیز، صنعتی یا تجاری بودن نتیجه این فعالیت ها مطمئن سازد، ارائه نشد. طبعاً نتیجه گیری ما براساس گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی و مدیرکل است و ایشان در گذشته به طور منظم و در حال حاضر به طور مکرر بیان می کند نمی تواند نسبت به ماهیت صرفاً مسالمت آمیز برنامه هسته یی ایران تضمین بدهد و خواستار همکاری های بیشتر ایران با آژانس است.
 
نسبت به یک سال پیش نگرانی ما بیشتر شده خصوصاً از زمانی که دکتر البرادعی مدیرکل آژانس بحث مطالعات احتمالی راجع به نظامی کردن برنامه را مطرح کرد و اینکه نگرانی های جدی در این مورد وجود دارد. ما شتاب ایران برای غنی سازی را درک نمی کنیم در حالی که در کشور ایران نیروگاه های هسته یی متعددی وجود ندارد و سوخت تنها نیروگاه در حال ساخت ایران قرار است توسط روسیه تامین شود بنابراین چیزی که جامعه جهانی از ایران می خواهد، متوقف کردن برنامه هسته یی نیست. چیزی که جامعه جهانی از رهگذر قطعنامه شورای امنیت و شورای حکام آژانس از ایران می خواهد این است که فعالیت هایش را به حالت تعلیق دربیاورد که هیچ گونه مصرف احتمالی آن در وضعیت فعلی ایران متصور نیست. اکنون در وضعیتی قرار داریم که قطعنامه هایی که صادر شده قانونیت بین المللی دارد و تنها فرانسه یا کشور خاصی نیست بلکه این جامعه جهانی است که می خواهد این قطعنامه ها به اجرا دربیاید و مجدداً تکرار می کنم این قطعنامه ها با ذهنیت آسیب رساندن به ایران و در جهت انکار حق ایران به داشتن انرژی مسالمت آمیز نیست.

-اگر این مشکلی که بعد از انقلاب میان ایران و امریکا به وجود آمد، به وجود نیامده بود آیا باز هم کشورهای اروپایی هنگامی که متوجه فعالیت های هسته یی ایران شدند، لزومی داشت پرونده را به سوی شورای امنیت ببرند؟
بدون هیچ تردیدی می گویم بله زیرا ما هم با ایران رابطه داریم و اگر امریکایی ها هم با ایران رابطه داشتند همان واکنشی را نشان می دادند که ما نشان دادیم و همان طور که بیان کردم، در ابتدا هنگامی که ما خواستیم وارد پرونده شویم به این دلیل که پرونده به شورای امنیت برده نشود و از طریق مذاکرات قضیه حل شود، امریکایی ها خود را کنار کشیدند چون با تردید به قضیه نگاه می کردند. من تصور می کنم موضع امریکایی ها در آغاز کار این بود که تلاش ما نمی توانست به نتیجه برسد ولی در نهایت موضع امریکایی ها تغییر کرد. البته نه به خاطر فشارهای ما (چون ما فشاری وارد نمی کردیم) ولی بعد از اینکه ما به آنها توضیح دادیم، توانستیم آنها را متقاعد کنیم که به مواضع ما نزدیک شوند. در درجه اول یک معنی آن این است که مسوولیت های خودشان را در پیشنهادهایی که به ایران می شود، بپذیرند یعنی آنها هم به این پیشنهادها متعهد شوند.
 
اولین باری که ما پیشنهاد خود را ارائه دادیم، امریکایی ها با ما نبودند ولی از بهار 2006 که به ما ملحق شدند، آنها هم حاضر شدند در ارائه پیشنهاد با ما همراه باشند، بنابراین نوبت دومی که پیشنهاد صورت گرفت، موافقت امریکایی ها هم پشت سر این پیشنهاد ها بود و سومین نسخه از پیشنهادها که اصلاح شده و بهبود یافته بود، توسط آقای سولانا در ژوئن گذشته ارائه شد که همراه با امضای وزیر امور خارجه امریکا بود. به این ترتیب ما امریکایی ها را برای ملحق شدن به سیاست مان متقاعد کردیم که دو جنبه دارد و یک جنبه آن متاسفانه برخلاف میل ما جنبه مجازات است که اصلاً خوشایند ما نیست و نباید سیاست ما را تنها در مجازات ها خلاصه کرد زیرا جنبه دومی هم وجود دارد که تشویق هایی است که در پیشنهاد هایی که ارائه دادیم متبلور شده و وقتی پیشنهادها را بخوانید، متوجه جالب و جذاب بودن آنها در سه زمینه یی که یاد کردم، می شوید؛ سه زمینه یی که شامل انرژی هسته یی مسالمت آمیز و همکاری در زمینه های استراتژیک، سیاسی و امنیتی، همکاری بازرگانی و همکاری تکنولوژیک است. مثلاً ما در زمینه هسته یی پیشنهادی که به ایران دادیم، دسترسی به پیشرفته ترین تکنولوژی ها در زمینه تولید برق هسته یی است. این پیشنهاد به ایران امکان می دهد در این زمینه خیلی سریع تر برنامه خودش را پیش ببرد.
 
در بخش استراتژیک و سیاسی چیزی که به ایران پیشنهاد شده، در حقیقت این امکان را به ایران می دهد که نقش خودش را در منطقه که نقش یک کشور مقتدر و پرنفوذ است، ایفا کند. پیشنهاد یک گفت وگوی ساختارمند به ایران شده است که امکان بازی کردن کامل نقش را به ایران می دهد. در بخش سوم که شامل همکاری بازرگانی و فناوری است، پیشنهادی که صورت گرفته شامل انتقال عالی ترین دانش فنی است و در بخش بازرگانی امکان به سادگی وارد شدن در سازمان تجارت جهانی را می دهد که حتی توافقنامه های همکاری اقتصادی- بازرگانی با اتحادیه اروپا مانند خیلی از کشورهای دیگر امضا کند و نتیجه آن ادامه توسعه بیشتر ایران با سرعت بالاتر است. جامعه مدنی و جوانان ایرانی که خواهان رفاه بیشتر هستند و می خواهند ایران بتواند نقش خود را به عنوان کشور پرنفوذ منطقه ایفا کند، اولین کسانی خواهند بود که از این قضیه نفع خواهند برد.

-اخیراً روزنامه واشنگتن پست خبری را منتشر کرده است مبنی بر اینکه امریکا و ایران مذاکرات محرمانه یی را آغاز کرده اند و اکثر صاحبنظران معتقدند امریکا در برخورد با مسائل جهانی نوع واکنش اش به گونه یی است که مساله را چندجانبه می کند و معمولاً از کشورهای دیگر و اتحادیه اروپا دعوت می کند با یک موضوع برخورد کنند ولی زمانی که می خواهد خودش مساله را حل و فصل کند، یکجانبه وارد گفت وگو می شود و از دیگران خبری نیست. آیا این احتمال وجود دارد که امریکا و ایران بر سر موضوع انرژی هسته یی و دیگر موضوع های اتحادیه اروپا دیگر کشورها را تنها بگذارند و خودشان مذاکرات را انجام دهند؟
ما فکر می کنیم امریکایی ها باید با ایرانی ها گفت وگو کنند و اگر این حرف زدن شروع شده باشد، خیلی خوب است و وضعیتی که تا حالا حاکم بوده یعنی با یکدیگر حرف نمی زدند یا علامت هایی می فرستادند که طرف مقابل نمی فهمید، وضعیت خوبی نبود که هم برای امریکایی ها، هم برای ایرانی ها و هم برای ما وضعیت خطرناکی است. من هم این خبر را خواندم و از صحت آن اطلاعی ندارم، تنها می دانم هر دو طرف ایرانی و امریکایی تکذیب کردند ولی مهم تر از این خبر این بود که دولت جدید امریکا به صحبت با ایران ابراز علاقه کرده است. بنابراین اگر امریکا و ایران در مورد پرونده هسته یی و موضوعاتی که میان شان وجود دارد، شروع به صحبت کردن بکنند به این معنی است که امریکا بالاخره تصمیم گرفته است رفتاری را که رفتار ما است، در پیش بگیرد چون ما در مورد این موضوع ها با ایران حرف می زنیم. عجالتاً و تا این لحظه امریکایی ها تنها پیشنهادهایی را که ما داده ایم، پشت نویسی کرده اند و امضایشان را پشت پیشنهادهای ما گذاشته اند بنابراین اگر شروع به حرف زدن با ایران بکنند، این دقیقاً رفتاری است که ما از سالیان پیش در پیش گرفته ایم و نمی تواند مورد ناخوشایندی ما باشد. 

اگر ایران و امریکا با یکدیگر حرف بزنند و در مورد پرونده هسته یی، خاورمیانه، افغانستان، عراق و در هر مورد به توافق برسند، خیلی خوب است برای اینکه حتی یک لحظه هم تصور نکنید توافقی که میان آنها مثلاً در مورد پرونده هسته یی صورت بگیرد با چیزی که جامعه جهانی در این زمینه می خواهد، تفاوتی داشته باشد. بنابراین اگر ایران و امریکا در این زمینه یا در زمینه خاورمیانه یا هر زمینه یی بتوانند به توافق برسند، خوشحال کننده است زیرا چیزی نیست که خلاف خواست جامعه جهانی در زمینه غنی سازی باشد.
 
بنابراین هر توافقی میان ایالات متحده و ایران، مطلوب جامعه جهانی است. ولی من منظور سوال شما را هم می فهمم که آیا این خطر وجود ندارد که ما کنار گذاشته شویم. واقعیت این است که نه، برای اینکه ما دیگر در یک دنیای تک قطبی که یک کشور بتواند همه چیز را تعیین کند، زندگی نمی کنیم. این مساله را دولت جدید امریکا هم می داند. دنیایی که در آن هستیم، دنیای وابستگی های متقابل است و هیچ کشوری نمی تواند تنها یک شریک داشته باشد و بس. بنابراین من فکر نمی کنم کنار گذاشته شویم. خود امریکایی ها هم این تجربه را دارند که مساله عراق را به تنهایی نمی توانند حل کنند بلکه به کمک بقیه و از جمله ایران قادر خواهند بود آن را حل کنند. روزی که روابط ایران و امریکا عادی شود که من آرزوی چنین روزی را دارم، به این معنی است که همه چیز به حالت عادی برگشته و مجازات ها تمام شده است. و این مساله به نفع تمام شرکای ایران است چرا که می توانند کارشان با ایران را ارتقا بخشند. مثلاً در زمینه اقتصادی درست است که شرکت های امریکایی، شرکت های بزرگی هستند ولی ما هم از آنها چیزی کم نمی آوریم مثلاً در زمینه هسته یی درست است که امریکایی ها خیلی کارها را انجام می دهند ولی ما از امریکا نمی ترسیم و در چین شرکت های اروپایی از جمله فرانسوی ها بودند که موفق شدند بازار را به دست آورند. رقابت سخت است و درست است که اقتصاد امریکا قوی ترین است ولی تنها اقتصاد نیست و در این جهان برای همه جا هست.
 
همچنین در سپهر سیاست همه کشورها به یکدیگر احتیاج دارند و من تصور نمی کنم هیچ بحران بین المللی وجود داشته باشد که یک کشور بتواند آن را به تنهایی حل کند. همه ما باید مساعدت کنیم. بنابراین ما هیچ نگران این نیستیم که اگر میان امریکا و ایران روابط خوبی برقرار شود، کنار گذاشته شویم بلکه برعکس، آرزو داریم چنین اتفاقی رخ بدهد ولی چیزی که قطعی است، این است که حداقل خطوط قرمز امریکا، خطوط قرمز ما خواهد بود در حالی که خطوط قرمزشان امروز خیلی بالاتر از خطوط قرمز ماست و وقتی این حرف را می زنیم، به این معناست که ایران با ما هم توافق کرده و آن زمان است که می شود گفت بازی برد- برد بوده است.

-در خیابان های تهران و ایران چیزی که بیش از همه به چشم می آید، خودرو پژو فرانسوی است و مردم و جوانان ایرانی از این خودرو خیلی راضی هستند و علاوه بر این چیزی که در خیابان های ایران وجود دارد، صنایع نفتی که در جنوب ایران وجود دارد، می تواند نشانه یی از حضور فرانسوی ها در ایران باشد. شرکت توتال و پژو دو شرکت بزرگی بودند که خیلی خوب می توانستند در ایران سرمایه گذاری کنند اما به خاطر همین اتفاقاتی که روی داد عملاً این دو شرکت یکی کمتر، یکی بیشتر از ایران کنار گذاشته شدند. آیا دولت فرانسه خودش را از وضعیتی که به وجود آمده، متضرر می داند؟
قطعاً آرزوی ما این بود که تداخل های اجتناب ناپذیر سیاست کمتر بود و شرکت های ما می توانستند با موانع کمتری در ایران کار کنند ولی شما اصطلاح خوبی به کار بردید و گفتید یکی کمتر، یکی بیشتر و وقتی می گویید یکی کمتر، یکی بیشتر به این معناست که هیچ کدام از آنها کاملاً کنار نرفته اند. در مورد همکاری در زمینه خودروسازی تصورم این است که همچنان اوضاع خوب پیش می رود البته با در نظر داشتن تاثیرات بحران جهانی که تنها در ایران تاثیرگذار نیست بلکه در همه جا هست و در زمینه پژو و رنو همکاری خوب ادامه پیدا می کند. البته بهتر است این سوال را از خود شرکت ها بپرسید که اگر از شرکت توتال هم بپرسید به شما خواهند گفت از ایران نرفته اند. ولی این موضوع درست است که بحران سیاسی خصوصاً در زمینه سرمایه گذاری تاثیر خودش را گذاشته است. 

طبعاً خواست ما این است که مسائل سیاسی حل شود. برای اینکه توسعه روابط اقتصادی به نفع ما و ایران و شرکت هاست و دولت فرانسه قطعاً از این وضع راضی نیست ولی یک بار دیگر هم تکرار می کنم که ما احساس نمی کنیم چنین وضعیتی تقصیر ما باشد و برعکس ما دل مان می خواهد مسائل سیاسی حل شود تا روابط مان توسعه پیدا کند و این حق ایران است که از نفت و گازش حداکثر بهره برداری را بکند و شرکت های خارجی حداکثر سرمایه گذاری را در ایران داشته باشند. و این به نفع ایران و ماست که بازار ایران رو به توسعه و رونق باشد و این مساله ما را به موضوع اول بازمی گرداند که باید این مشکلات سیاسی را که بین ما وجود دارد، از طریق گفت وگو و صحبت کردن حل کنیم. و این خواستی است که ما داریم. به طور خلاصه چهار نکته برای ما خیلی اهمیت دارد؛ گفت وگو، احترام، ارج و احترام به قانونیت بین المللی. ما دو کشور بزرگ و کهن هستیم و فرانسه و ایران پیش از پرونده هسته یی با یکدیگر رابطه داشتند و در زمان پرونده هسته یی هم رابطه دارند و بعد از پرونده هسته یی هم رابطه خواهند داشت.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین