bato-adv
کد خبر: ۲۳۷۴۸۲

توسعه استانی

تاریخ انتشار: ۱۴:۵۴ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۴
مقاله دریافتی- عبدالرضا نواصری؛ مطالعه‌ای که توسط محمدحسین شریف زادگان استاد اقتصاد و برنامه‌ریزی دانشگاه شهید بهشتی صورت پذیرفته نشانگران است که با بررسی شاخص‌های اصلی پنج‌گانه اجتماعی-اقتصادی-زیر ساختی-اقلیمی-سلامتی و زیر شاخص‌های آن که شامل ده‌ها شاخص می‌شود در سال 1390 استان‌های تهران – خراسان رضوی – اصفهان – فارس و خوزستان استان‌های توسعه یافته تلقی می‌گردند.

جداول زیر رتبه‌بندی توسعه‌یافتگی و در صد جمعیت زیر خط فقر استان‌های فوق‌الذکر را بر اساس مطالعه مذکور نشان می‌دهد:

= رتبه‌بندی توسعه یافتگی استان خوزستان از بین 31 استان کشور (در سال‌های 65 – 75 -85 -90)

                       65     75     85    90        
تهران                 1      1       1     1
خراسان رضوی     4      4       4     2
اصفهان             2       2      3      3
فارس               6      3       2     4
خوزستان           3     11      5     5

= در صد جمعیت زیر خط فقر مطلق استان خوزستان در مقایسه با سایر استان‌ها در سال 91
                     شهری         روستایی
کل کشور         33.4            40.1
تهران                20            21.05
خراسان رضوی   41.4           56.93
اصفهان            27.9           27.56
فارس              29.6           27.16
خوزستان          36.7           32.68

همچنین در صورتی که تولید ناخالص داخلی سرانه را بدون در نظر گرفتن نفت و گاز جهت رتبه‌بندی استان خوزستان ملاک قرار دهیم استان خوزستان با رده دهم پس از تهران –بوشهر – سمنان – یزد – مرکزی –اصفهان –مازندران –قزوین و هرمزگان با میانگین سرانه 72.4 میلیون ریال (میانگین کشور به قیمت جاری سال 89 معادل 53.1 میلیون ریال بود) جزء استان‌های پیشرفته کشور دسته‌بندی می‌گردد.

با توجه به داده‌های آماری فوق سؤالی که خود را مطرح می‌کند این است که چرا مردم خوزستان و حتی مسئولین آن این اعتقاد و باور را دارند که استان آن‌ها در مسیر توسعه نبوده و از سایر استان‌ها به لحاظ رشد اقتصادی عقب می‌باشد.

به‌طور مثال استاندار خوزستان در 20 خرداد 94 در جلسه شورای اشتغال می‌گوید. "استان خوزستان در توسعه و خدمات در رتبه 31 کشوری قرار دارد. خوزستان استانی است که 17 شهرستان آن مشکل‌دار بوده و 30 درصد حاشیه‌نشین و 75 درصد بزهکاری‌ها به دلیل شکم سیر کردن و یا انتقام از جامعه است. "

و یا آقای حاجتی معاون برنامه‌ریزی استانداری در دهمین شورای اداری استان اظهار می‌نماید. "وقتی جایگاه خوزستان را در مقایسه با متوسط شاخص‌ها در سطح کشور بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم که خوزستان از متوسط کشوری به قیمت امسال به اندازه 23 سال تنها در شاخص‌های عمومی توسعه عقب است. "

پس با معیار قرار دادن تشخیص – قضاوت و احساس مردم خوزستان باید گفت علیرغم داده‌های اقتصادی شرایط زندگی و اجتماعی مردم بهترین ملاک تشخیص اثرات برنامه‌های توسعه‌ای در مناطق آن‌ها می‌باشد.

وقتی مردم مشاهده می‌کنند که با وجود چند دهه برنامه‌ریزی مرکز محور توسعه عملاً با مشکلاتی از قبیل پدیده ریز گردها و گردوغبار –آلودگی هوا از طریق فعالیت‌های صنعتی –بحران آب و انتقال آب کارون –آلودگی محیط زیست –خشک شدن تالاب‌ها –شوری آب رودخانه‌ها –بیکاری و ... مواجه‌اند و شرایط زندگی برای آن‌ها و نسل‌های اینده این سرزمین مشکل می‌گردد، آن‌گاه به این نتیجه می‌رسیم که روند توسعه در کشور بطور نامتوازن و با عدم تعادل مناطق صورت پذیرفته است.

در یک طرف مملکت نقطه‌ای به نام تهران قراردارد که 25 درصد هر چیز در ان شکل گرفته است. (16% جمعیت – 19% کارگاههای صنعتی – 21% کارخانه‌ها – 28% تولید صنعتی – 58% تسهیلات بانکی و ...) و یا در طرف دیگر مملکت که مشکل آب و انرژی دارد انقدر طرح‌های فولادی و صنایع ذوب فلزات اجرا و احداث می‌گردد که خود مردم و نخبگان آن دیار از طریق مرکز هم اندیشی توسعه استان یک صدا با طرح شعار " آهن بس "1 خواستار توقف طرح‌های صنایع متالورژی و ذوب فلزات در اصفهان می‌شوند.

و یا در استان خوزستان با " افراط در سد سازی "2 از جمله سد گتوند و خشک شدن تالاب‌ها فاجعه زیست محیطی ایجاد می‌گردد.

واقعیتی که اکنون وجود دارد این است که یک توسعه نا توازن همه زندگی اجتماعی و اقتصادی ما را فرا گرفته است. در صورتی که اصل 48 قانون اساسی در خصوص توسعه متعادل منطقه‌ای می‌گوید. "در بهره برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان‌ها و توزیع فعالیت‌های اقتصادی میان استان‌ها و مناطق مختلف کشور باید تبعیض در کار نباشد به طوری که هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود سرمایه و امکانات لازم در دسترس داشته باشد."

اما مشاهده می‌کنیم که خلاف روح اصل 48 قانون اساسی روند توسعه کنونی به ناپایداری و نابرابری بین مناطق منجر گردیده است و به دلیل عدم انسجام برنامه ریزی توسعه‌ای منطقه‌ای در مناطق و استان‌های کشور استان‌هایی که نیرو‌های سیاسی – اقتصادی و اجتماعی آن در ساخت قدرت حضور و نفوذ بیشتری دارند توانستهآاند امکانات توسعهآای را به سمت مناطق خود جذب کنند.

به طور مثال استان اصفهان با فقر منابع به دلیل حضور نیروهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن در ساخت قدرت و حضور کلیدی آن‌ها در کلیه جناح‌ها و ترکیب دولت‌های پس از انقلاب و وحدت نظر آن‌ها بر روی توسعه و رشد اقتصادی استان خود علیرغم دیدگاه‌های مختلف توانسته‌اند با پمپاژ منابع – امکانات و بودجه به سوی استان خود رشد اقتصادی اصفهان را بطور مستمر افزایش دهند.

به عنوان نمونه در "دولت اقای‌هاشمی‌تصمیم گرفته شده بود که از هر کیلو فروش آهن و فولاد درصدی به عنوان عوارض به استان اصفهان اختصاص یابد یعنی اصفهان که برخوردارترین استان‌های کشور محسوب می‌شد، تحت این عنوان که ما با صنایع فولاد و ذوب آهن زمینه رشد کشور رافراهم می‌کنیم پورسانت هم می‌گرفت. یعنی خریداران فولاد در سراسر کشور باید برای توسعه اصفهان هزینه می‌کردند. "3

و این در حالی است که استان خوزستان با دارا بودن همان صنایع فولاد و ذوب آهن و منابع نفت و گاز و پتروشیمی‌ علیرغم آلودگی محیط زیست استان از داشتن چنین امتیازی محروم بود.

یا در استانی که مردم آب شرب خود را در ظروف پلاستیکی 20 لیتری خریداری می‌کنند سهم آب همین مردم از طریق انحراف سرچشمه‌های آب کارون به سمت مصرف آب مورد نیاز طرح‌های فولادی استان اصفهان هدایت می‌شود و باعث عدم تعادل زیستی استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری می‌شوند.

با توجه به قابلیت‌ها و پتانسیل‌های استان خوزستان از قبیل صنایع نفت و گاز –25 مجتمع پتروشیمی‌– 8 بندر تجاری – صنایع فولاد و متالورژی – کشت و صنعت – دامپروری و شیلات – نیروگاه‌ها – کشاورزی – مناطق آزاد و ... باید به مردم و مسئولین خوزستان حق داد که خواستار رشد اقتصادی بیشتر و توسعه پایدار و متوازن جهت استان خود باشند.

با توجه به پایین بودن دانش مرکز نسبت به مناطق و ناموفق بودن برنامه‌ریزی مرکز محور جهت توسعه متوازن مناطق و آسیب رساندن این نوع توسعه به زیست بوم مردم و محیط زیست و ناهماهنگی در نظام برنامه ریزی به دلیل انحلال سازمان مدیریت و کم رنگ شدن نقش دولت در هدایت توسعه به دلیل کاهش منابع ارزی حاصل از فروش نفت حداقل تا پنج سال اینده شرایطی را برای استان‌ها بوجود اورده است که خود مسئولین استان به همراه نخبگان – دانشگاهیان – فعالان اجتماعی – نهادهای مدنی و بخش خصوصی باید با مشارکت –تصمیم سازی و گفتگو سند پایه توسعه استان را تدوین و راهبری توسعه استان را به دست گیرند.

در مسیر توسعه استان و روند رشد اقتصادی توجه به موارد زیر می‌تواند راهگشا باشد:

1-با توجه به اینکه هنوز در ایران انسجام برنامه ریزی توسعه‌ای منطقه‌ای در مناطق و استان‌های کشور وجود ندارد نزدیکی مسئولان یا متنفذان منطقه به نهاد قدرت و توسعه یافتگی مناطق همواره دلایل زیادی بوده است که این مناطق مورد توجه قرار گرفته و امکانات بیشتری را بخود جلب کنند.

همان طور که ذکر گردید حضور نیروهای سیاسی- اقتصادی و اجتماعی استان اصفهان در ساخت قدرت به نفع رشد اقتصادی و توسعه استان مذکور تمام شده است. این نیروها علیرغم رقابت سیاسی و اختلاف دیدگاه برسرمسائل و منافع توسعه‌ای استان خود وحدت نظر دارند.

غلامعباس زارع میرک ابادی استاندار پیشین اصفهان در دهه 60 چنین می‌گوید. "یک ویژگی خوبی که در اصفهان وجود دارد این است که زمانی بحث منافع استان اصفهان مطرح باشد نماینده‌ها از هر خطی که باشند با هم متحد می‌شوند و در این زمینه تمام تلاشمان را می‌کردیم که بیشترین امتیازات و تخصیص بودجه را بگیریم من هم چون ارتباطم با نیروهای وزارتخانه قوی بود سعی می‌کردم از هر وزارتخانه یا سازمان ذی ربط بیشترین بودجه را بگیریم."

همچنین سید محمد کاظم موسوی بجنوردی اولین استاندار اصفهان پس از انقلاب چنین میگوید.: "زمانی که اقای سحابی رئیس سازمان برنامه و بودجه شدند ازشان پرسیدم بیشترین کار در کجا انجام شده است؟ گفتند: اصفهان بیشترین بودجه را هم آن‌ها به خود جذب می‌کردند و واقعا برای توسعه استان تلاش میکردند. "4

در صورتی که در استان خوزستان متأسفانه رقابت‌های سیاسی و اختلاف دیدگاه‌های سیاسی باعث گردیده که تمرکز بر روی توسعه استان صورت نپذیرفته و علیرغم حضور نیروهای سیاسی – نظامی‌و اجتماعی استان خوزستان در سطوح بالای حاکمیت این حضور نتوانسته به طور موثر در جهت منافع توسعه‌ای و رشد اقتصادی استان مورد استفاده قرار گیرد.

لذا عوامل افتراق و اختلاف سیاسی و جناحی را در استان باید به نفع توسعه استان مدیریت نمود. و از پتانسیل تاثیرگذار تمام نیرو‌های مومن به انقلاب و توسعه استان که در مرکز حضور دارند در راه پیشبرد اهداف توسعه ای استان باید استفاده نمود.

2- می‌گویند سرمایه از موش هم ترسوتر است و بجایی می‌رود که در آن امنیت – ارامش و ثبات باشد. متأسفانه بعضی از افراد در استان ناآگاهانه و یا به دلایل رقابت سیاسی و از میدان بدر کردن رقبا و نخبگان و فرهیختگان بومی ‌و یا با هدف امتیازگیری با اظهارات نسنجیده خود القاکننده ناامنی در استان هستند و متوجه نیستند که با بزرگ‌نمایی کاذب در نشان دادن ناامنی و ناهنجاری‌های اجتماعی استان عملی ضد توسعه و رشد است و باعث می‌گردد که امکانات توسعه‌ای و سرمایه‌گذاری به سایر نقاط منتقل گردد. و از این طریق هزینه‌های وافری به مردم و استان تحمیل می‌کنند.

آقای مقتدایی استاندار خوزستان در سخنان مورخ 6/3/94 خود در خصوص وضعیت امنیت استان چنین می‌گوید.: "خوزستان استانی است که بسیاری فکر می‌کنند استانی حساس است اما من به عنوان مسئول اجرایی در این استان چنین احساسی نداشته و تا به حال موردی مشاهده نکرده ام."

همچنین بر اساس گزارش رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه در مورخ 26/3/94 استان‌های ایلام – یزد و تهران به ترتیب جرم خیزترین استان‌های کشور هستند.

لذا مسئولین استان در مسیر رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی تمهیدات جدی‌ای برای حذف عوامل القاکننده ناامنی در استان باید اتخاذ کنند.

نگاه به استان باید نگاه توسعه‌ای باشد زیرا از طریق توسعه است که امنیت حاصل می‌گردد و همچنان که در پرتو " امنیت استعدادها شکوفا می‌شود –نواوری –نوپردازی – ابتکارها وخلاقیت‌ها جوانه می‌زند و کشور در مسیر رشد و بالندگی حرکت – اعتلا و ارتقاء در تمام عرصه‌ها قدم برمی‌دارد. "5

3- لزوم تدوین یک نظریه توسعه بومی ‌ویژه استان زیرا "هر استان و هر منطقه برای خودش الگو و خطوط کلی توسعه ویژه‌ای باید داشته باشد که همه سیاست‌ها و برنامه‌های استان حول آن اصول کلی شکل بگیرد.

اکر در هر استان یک نظریه توسعه بومی‌بسط یافته و جا افتاده برای توسعه همان استان وجود داشته باشد آن‌گاه کسی که در استان استاندار می‌شود یا مسئولیت دیگری را می‌پذیرد حق ندارد و عملاً هم نمی‌تواند از اصول توسعه استان تخطی کند و از خودش تئوری بسازد و سیاست‌گذاری کند بلکه باید از اصول توسعه مورد اجماع کارشناسان استان تبعیت کند. "6

بنابر این استان اگر که بخواهد توسعه پایدار داشته باشد باید یک تئوری توسعه بومی‌داشته باشد.

4- فقدان تعریف روشن و دقیق از توسعه مشکل عمومی‌سیاست گذاران منطقه‌ای است به همین علت ممکن است صادقانه تلاش فراوانی هم برای جلب اعتبارات دولتی وجذب سرمایه‌گذار به استان کنند اما نهایتًا تلاش آن‌ها بیش از آن که به توسعه بینجامد به درهم ریزی محیط و فضا و زندگی اجتماعی و ساختار اقتصاد و شکل زندگی می‌انجامد.


 "بسیلری از استانداران اندیشه پروژه محور دارند یعنی چند پروژه سرمایه گذاری دهن پرکن را انتخاب می‌کنند و سعی می‌کنند تا پایان دوره خود این پروژه‌ها به بهره برداری برسد تا یادگاری از خود به جای گذاشته باشند اما همین پروژه‌ها به تدریج بلای توسعه استان می‌شوند. "7

5- یکی از مشکلات توسعه مناطق در ایران پایین بودن دانش مرکز و متولیان تدوین برنامه‌های توسعه در تهران نسبت به واقعیت‌های استان است متاسفانه این کارشناسان نسبت به مسائل اجتماعی – اقتصادی – فرهنگی – امنیتی و قومی ‌استان خوزستان آگاهی کافی ندارند. به همین دلیل در اکثر موارد برنامه‌های توسعه‌ای آن‌ها با امکانات – توانایی‌ها و شرایط منطقه تناسبی ندارد.

با توجه به تدوین برنامه توسعه ششم در دولت جناب اقای روحانی ضروریست که مسئولین استان اقتضائات توسعه و شرایط رشد اقتصادی استان را برای کارشناسان مرکز نشین تبین و روشن کنند.

6- استقرار یک سیستم مدیریت استانی کارامد با ویژگی‌های به کارگیری نیروهای متخصص وبا توجه به توسعه پایدار منطقه داشتن برنامه – هدف و چشم انداز و بکارگیری مدیران استانی کارامد با ویژگی‌های قدرت رهبری – تخصص و ارتباطات – هوشمندی – خلاقیت – ریسک پذیری – قدرت مذاکره و کار افرینی می‌تواند فرایند دستیابی به توسعه پایدار منطقه ای را میسر و تسهیل کند.

7- با توجه به این که دولت یازدهم نگاه متفاوتی به اقوام دارد و از طریق ایجاد سمت مشاورت اقوام ریاست جمهوری درصدد مشارکت آن‌ها در امر توسعه و رشد اقتصادی مناطق خود می‌باشد ضروریست که مسئولین استان این نگاه مثبت دولت یازدهم در خصوص اقوام را از طریق مشارکت آن‌ها در امر توسعه و مدیریت استان تقویت کنند.

"کافی است نگاهمان را به اقوام عوض کنیم و محدودیت‌ها را رفع کنیم و اجازه دهیم جوانان و نخبگان منطقه نیز مانند بقیه به مدارج عالی اداری و اجتماعی برسند در این صورت مهاجرت نخبگان اقوام کاهش میابد و ماندن نخبگان به منزله جذب رسوب و انباشت سرمایه اقتصادی و انسانی در استان است.

توجه کنیم که با مهاجرت نخبگان سطح مدیریت عمومی‌نیز سقوط می‌کند و ماندن نخبگان در استان موجب می‌شود سطح مدیریت عمومی‌استان ارتقاء پیدا کند و توسعه بدون ارتقاء مدیریت عمومی‌محقق نمی‌شود در واقع با سیاست تنگ نظرانه بخش عمده نخبگان یک استان را از فرایند‌های مدیریتی استان کنار می‌گذاریم گویی کل جمعیت را از فرایند توسعه حذف کرده ایم و مگر می‌شود بخش بزرگ جمعیت یک منطقه را از فرایند مدیریت وتوسعه حذف کنیم و بعد انتظار داشته باشیم ان استان در مسیر توسعه قرار گیرد. "8

8- ضرورت ایجاد مرکز و نهادی منطقه‌ای و بومی ‌اندیشه‌ورز در امر توسعه که به عنوان "دیده‌بان" توسعه استان فعالیت نماید و پایشگر و اندیشه ورز توسعه در استان باشد.

این نهاد مدنی مستقل می‌تواند با حضور صاحب نظران و کارشناسان به طور مستمر در خصوص توسعه استان بیندیشند و فرایند‌های جاری توسعه استان را پایش و نظارت کند. و در باره سیاست‌ها و پروژه‌هایی که برای توسعه استان مخاطره انگیزند هشدار دهد و اطلاع رسانی کند و از طریق تشکیل اتاق‌های فکر و هم اندیشی برای حل معظلات جاری توسعه استان راه حلهای کوتاه و بلند مدت پیشنهاد کند.

9- لزوم رشد بورژوازی تولیدی و نه رانتی از طریق حمایت از بخش خصوصی مولد – صنعتی و خدماتی در استان و تسهیل زمینه‌های سرمایه گذاری با هدف حل مشکل اشتغال و انباشت سرمایه در منطقه.

10- تمرکز بر روی حل مشکلات واحد‌های تولیدی و کارخانجات بحران دار استان که در اجرای سیاست‌های خصوصی سازی (اختصاصی سازی و رها سازی) روند تولید و اشتغال در آن‌ها متوقف و یا کاهش کردیده و به جای اینکه در استان تولید ثروت و اشتغال کنند با بحران‌های تولیدی و کارگری خود باعث ایجاد هزینه‌های امنیتی و اجتماعی در استان گردیده اند.

فعال کردن کامل کارخانجاتی از قبیل کشتی سازی اروندان – لوله سازی خوزستان – نورد و لوله اهواز – پایساز – صابون سازی خرمشهر – راکتور ساز – خرم نوش اهواز و خرمشهر – کاغذ سازی پارس و کارون – قند اهواز و دزفول – طرح توسعه فولاد خوزستان (تواید پنج میلیون فولاد) – فولاد شادگان و ... می‌تواند روند رو به افزایش بیکاری را در استان کاهش دهد.

11- استفاده از پتانسیل‌های استان در صنعت گردشگری به عنوان صنعتی که می‌تواند اشتغال و در امد بالایی ایجاد کند و تلاش برای بهبود فضای کسب وکار مرتبط با گردشگری و حفاظت محیط زیست می‌تواند زمینه استفاده از این قابلیت را مهیا کند.



پی نوشت:
1-محسن رنانی – مقاله از توهم توسعه تا شکست برنامه ریزی – ضمیمه روزنامه شرق
2-عیسی کلانتری " به عنوان مثال رودخانه کرخه در سال 6.6 میلیارد متر مکعب است. سدهایی که تا بحال روی کرخه ساخته سده است 13.6 میلیارد متر مکعب ظرفیت دارند و سدهایی با ظرفیت مجموعا چهار میلیارد متر مکعب هم در حال ساخت بر سر راه این رودخانه هستند! در سد کرخه تونلی ساخته شده که اگر اب به تراز 1.9 متر مکعب برسد ان را به سمت دشت عباس هدایت کند. در طول هفت سال گذشته فقط یک بار با تخلیه 900 میلیون متر مکعب اب سد سیمره این اتفاق افتاد تا 200 میلیون متر مکعب اب به دشت عباس برسد. سدهای ساخته شده ما به مراتب بیشتر از ظرفیت رودخانه‌هاست. به همین دلیل روان ابهای ما هم 42 درصد کم شده اند. با این روند سد سازی محیط ما از چند جهت ضربه خورده است." روزنامه شرق – مقاله اب را به بلای نفت مبتلا کرده ایم.
عیسی کلانتری " درحال حاضر در باره سد گتوند فاجعه رخ داده و اکنون در حال لاپوشانی موضوع هستند اب شیرین سد شهید عباس پور به این سد ریخته میشود که سبب شورتر شدن چهار برابری اب شده است. " روزنامه شرق 94/3/10
 3-عبدالله رمضان زاده در گفتگو با مهر نامه شماره 41 اردیبهشت 94
 4-مصاحبه با ماهنامه چشم انداز ایران شماره 91
 5-وزیر اطلاعات در سخنان پیش از خطبه‌های نماز تهران 94/3/8
 6-محسن رنانی – مقاله از توهم توسعه تا شکست برنامه ریزی – ضمیمه روزنامه شرق
 7-محسن رنانی – مقاه از توهم ..............
 8-محسن رنانی – مقاله از توهم ............

منابع مقاله:
1-مقاله درجست وجوی توسعه منطقه ای درون زا – محمد حسین شریف زادگان دانشگاه شهید بهشتی
2-از توهم توسعه تا شکست برنامه ریزی – محسن رنانی دانشگاه اصفهان
3-ایران فقط تهران نیست میکائیل عظیمی‌– دکترای اقتصاد
4- مقاله جغرافیا و طبیعت یا تدبیر و سیاست – بهروز‌هادی زنوز
5-کتاب نظریه‌های توسعه منطقه ای – بنجامین هیگینز و دونالد ساویه

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین