bato-adv
کد خبر: ۲۴۷۵۰۸
به بهانه حواشی رقابت ژوله و حیایی در خندوانه

استندآپ پلتیک!

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۹ - ۳۱ شهريور ۱۳۹۴
فرارو- یونس یونسیان*؛ شاید همین چند وقت پیش که امین حیایی و امیر مهدی ژوله با فولکس‌های قورباغه‌ای وارد استودیوی برنامه خندوانه شدند و با شروعی نوستالژیک به صحنه استندآپ کمدی یا کمدی برپا وارد شدند، خودشان هم فکرش را نمی‌کردند که حواشی و دامنه‌های چند کلمه شوخی و بداهه بدنی و زبانی معمولی که شاید نمونه‌اش هر روز در بحث‌ها و شوخی‌های دورهمی به وفور یافت شود، تا سیاست و فرهنگ کشیده شود.

یک رقابت ساده در حوزه کمدی به یکباره این پتانسیل را پیدا می‌کند که خوراک و لقمه مناسبی برای یک جامعه گرسنه شود، جامعه‌ای که در آن هرکس به دنبال بهانه و دستاویزی می‌گردد تا وارد گود شود و خودش را نشان دهد.

جامعه‌ای که هر موضوعی را می‌تواند تا ته دیگش پیش رود و چشم و «عین» قضیه را درآورد. جامعه‌ای که به جای کشف حقیقت و تفکر به سراغ ولوله‌های زبانی و لرزه‌های کلامی رفته است، وقتی که میل و نیاز انسان به کسب هویت با جار و جنجال پر می‌شود و در این میان هر کس در یک موضوع مشخص، چیزهایی را می‌بیند و کشف می‌کند که هیچ ارتباطی با اصل قضیه ندارد.

پاریدولیا یک پدیده روان‌شناسی است که در آن فرد علایم و یا صداهایی که ادراک می‌کند را به صورت معنادار می‌شناسد. مثال‌های معمولی که در این باره زده می‌شود را می‌توان به دیدن چهره در ابر‌ها دیدن چهره در ماه و یا شنیدن پیام‌های ناشناخته وقتی نوار و یا صدای ضبط شده برعکس پخش می‌شود.

پاریدولیا از دو واژه یونانی درست شده است، «پارا» که به معنی «کنار» یا «همراه» است و «ایدولون» که به معنی تصویر و شکلک است و در کل، به معنی و مفهوم جانبی یک شکل اشاره دارد. مثل اینکه فرد در پیاله به یکباره عکس رخ یار ببیند یا در ابر‌ها صورت معشوقش را بیابد.

از این منظر می‌توان گفت که پاریدولیا ترکیبی از میل به دیدن و مشاهده چیزهای پنهان در یک تصویر و یا میل به کشف رمز و ایجاد یک کلیت معنادار از یک مجموعه فاقد نظم و معنا می‌باشد.

وقتی در میان ابر‌ها به یک باره تصاویری از حیوانات و پیکره‌های انسانی می‌بینیم یا در میان شلوغی‌ها و بی‌نظمی‌های یک طرح به یکباره نقش‌هایی آشنا می‌بینیم، دچار پاریدولیا شده‌ایم.

پاریدولیا می‌تواند یک خطای ذهنی یا ادراکی باشد و در ‌‌نهایت به توهم و خیال شبیه شود. ما بر اساس پیش فرض‌های ذهنی و تجربیات بصری و دیداری خود به سراغ ابر‌ها، طرح‌ها و نقش‌ها می‌رویم و در میانشان به دنبال چیزهایی آشنا می‌گردیم.

این پدیده ذهنی و دیداری در ساختار ذهنی انسان، گاهی می‌تواند جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی پیدا کند و در عرصه‌های سیاسی و جامعه‌شناسانه ظاهر شود.

با تحقیق و تدقیق در ویژگی‌های پاریدولیا می‌توان گفت که گونه‌ای بروزات و عوارض فرهنگی در جوامع وجود دارد که از آن می‌توان با عنوان پاریدولیای فرهنگی یاد کرد.

افراد و سوژه‌های اجتماعی و سیاسی تمایل دارند تا در میان مجموعه‌ای از کنش‌ها و رخدادهای روزمره به یک نتیجه گیری معنادار و یک سویه دست یابند.

به عبارت دیگر می‌توان گفت که پاریدولیای فرهنگی گونه‌ای خطای دید و ایجاد ارتباط‌های نادرست میان مجموعه‌ای از وقایع است.

در میان ایرانیان نیز تمایلات عجیب و خاصی وجود دارد تا از دل اتفاقات و رخدادهای روزمره به یکباره نتیجه گیری‌ها و اکتشاف معانی‌های چند تکه و گسسته‌ای بیرون بیاید.

حواشی ایجاد شده پیرامون رقابت استندآپ کمدی میان دو نفر از کمدین‌های ایرانی در برنامه خندوانه و درگیر شدن بخش‌های زیادی از جامعه از منظر من به یک پاریدولیای فرهنگی شباهت دارد. هر گوشه و کناری از جامعه به یکباره می‌خواهد با حضور در این رقابت و ارائه نظر همراه شود و هویت اجتماعی و وجودی خودش را از خلال موضع گیری در برابر این رقابت از نو بازتعریف کند.

نظر سنجی و شرکت جامعه برای رای دادن به هنرمند محبوب یا اجرای بهتر یک کمدی برپا در ذات خودش هیچ ایرادی ندارد، ولی انحرافات و جدال‌ها پیرامون این وضعیت به یکباره افشا کننده ساختارهای مریض و کج و کوله در میان جماعت ایرانی است.

در همین نقطه است که جامعه به یکباره به بهانه یک رقابت کمدی، به شکل ناآگاهانه‌ای وارد گود می‌شود و عقده‌های سیاسی و اجتماعی و روانی خودش را با خودش به داخل رقابت می‌آورد.

هر بخش و قسمتی از جامعه به یکباره تلاش می‌کند تا با اتصال خود به یکی از طرفین، برای خودش یک موضع ساختاری ایجاد کرده و هویت اجتماعی و فرهنگی خودش را به صورت نیمه کاری از نو تعریف کند.

اینجاست که همه عقده‌ها آماده گشودن می‌شوند، شمشیر‌ها از رو بسته می‌شود و گذشته‌ها و سوابق و پرونده‌های افراد دوباره مورد بازخوانی قرار می‌گیرد. داستان‌های فراموش شده و موضوعاتی که گمان می‌کردید به کلی فراموش شده است بار دیگر مطرح می‌شود و خلاصه از هر دهانی صدایی و فریادی شنیده می‌شود.

دو کمدین ایرانی وارد یک رقابت کمدی برپا شده‌اند، امین حیایی با پانتومیم و ارائه مبتنی بر اطوار و حرکات بدنی وارد گود شده و مهدی ژوله نیز از شوخی‌های زبانی و بازی‌های کلامی استفاده کرده‌اند، هر دو تا حد امکان تلاش کردند تا بازی‌ها و اجرای خود را سیاست زدایی کنند.

شوخی‌ها به دو مسیر جداگانه و دور از هم کشیده شد، یکی کمدی شفاهی و زبانی را برگزید و دیگری به صورت کامل درگیر ادا و اطوار بدن و فیزیک شد.

موضوع کمدی حیایی شامل اطوارهای راه رفتن و دلایل تغییر شکل راه رفتن انسان‌ها در طول تاریخ بود و ژوله نیز از توصیف و تعریف شرایط اجتماعی پیرامون سختی‌های بچه دار شدن و آروغ بچه گرفتن شروع کرد و تا نقد قلیان کشیدن فوتبالیست‌ها و یک شبه معروف شدن خواننده‌ها و بازیگر‌ها جلو رفت.

حیایی بیشتر روی زمین بود و ژوله خشک و عصا قورت داده ایستاده بود و قصه می‌گفت. پس از پایان اجرا نیز داوری و قضاوت به مردم سپرده شد تا در یک نظر سنجی پیامکی شرکت کنند.

اما قضاوت ایرانیان و درکشان از استندآپ کمدی هنوز آن قدر تکامل نیافته است که دچار حواشی و خطاهای ادراکی نشود و اینجاست که پاریدولیا و تجلیات دروغین آشکار می‌شود.

درک نادرست از موضوع و هر کسی از ظن خود یار شدن‌ها به یکباره حواشی متفاوت ایجاد می‌کند. خواننده‌های زیرزمینی واکنش نشان می‌دهند و به تبعشان طرفدارانشان هم وارد نظر سنجی می‌شوند، یکی ادعا می‌کند که برنامه و کمدین‌ها را نمی‌شناسد و جواب این توهین را به طرفدارانش می‌سپارد و دیگری هم فیگور روشنفکرانه و نمایش بالا بودن جنبه در می‌آورد و از کمدین تشکر می‌کند.

کاریکاتوریست‌های مملکت نیز از گذشته و تاریخ مثال می‌آورند و نظر سنجی را وارد حواشی دیگری می‌کنند. عکس یکی از کمدین‌ها با رییس جمهور اصلاحات بیرون می‌آید و در شبکه‌های اجتماعی چشم به چشم می‌شود (به جای معادل قدیمی دست به دست) و صحنه‌هایی از فیلم قلاده‌های طلا با بازی امین حیایی هم می‌شود بخش دیگری از ماجرای سیاسی شدن داستان.

به هر شکل بخش‌های زیادی از عوامل سینمایی، فرهنگی و هنری و سیاسی وارد ماجرا می‌شوند و قضیه به اصطلاح سیاسی می‌شود. ولی نکته اینجاست که این سیاسی شدن کاملا پوچ و دروغین است و سیاسی شدن حقیقی نیست.

هر چیزی که اسم جناح‌ها و گروه‌های سیاسی را در جامعه مطرح کند که سیاسی نیست. ما به همین قدر از سیاست اکتفا کرده‌ایم و فکر می‌کنیم عطف و ارجاع دادن به یک مشت فیلم و عکس می‌شود سیاسی شدن موضوع.

باید به سمت و سویی رفت که به هر موضوع تخصصی و با دقت نگریسته شود و مردم به جای پیروی از جو و تب‌های هر روزه، خودشان در کمال سکوت و آرامش به تحلیل و تجزیه موضوعات بپردازند.

وقت آن رسیده است که کمی به خودمان فرصت دهیم و این قدر زود در هر عرصه‌ای دخالت نکنیم. پ

اریدولیای فرهنگی و سیاسی ایرانیان از آن پدیده‌هایی است که زنگ خطری جدی برای فرهنگ محسوب می‌شود، جامعه‌ای تب دار و هذیان آلود با گذشته‌هایی تاریک و فاقد شناسنامه، مردمی که از هر چیزی می‌خواهند لقمه‌ای برای دعوا و جدال بسازند، جامعه‌ای که توان فکر و اندیشه را از خود سلب کرده و تنها ابزارش اشتراک گذاری و انتشار تب‌ها و ویروس‌هایی است که تنها ویژگیشان زرد بودن و مخاطب پسند بودن است.

تبدیل کردن کمدی به تراژدی شاید یکی از تخصص‌های جامعه ایرانی است، تکرار بیمارگون جوک‌ها، گیر دادن بیش از حد به داستان‌ها، پرونده سازی و ارجاع به گذشته آدم‌ها و سیاسی کردن افراد، اخلاق نوچه پروری در شبکه‌های اجتماعی و تبدیل شدن آدم‌ها به فالور‌ها، علاقه شدید به فحاشی و توهین به هر کسی، فرو رفتن در عقده‌های شخصی و بالا آوردن عقده‌های درونی در بحث‌های اجتماعی از بنیادی‌ترین شاه کلیدهای درک و فهم شرایط فعلی جامعه ایرانی است.


*محقق و پژوهشگر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
توهین کردن به شعور مخاطب ایرانی هم جزو تخصص های خبرنگاران و نویسندگان رسانه های ایران است.
محمد نعمتی
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
استفاده از معادل ایرانی و فارسی "برپا" به جای واژه غریب و نامانوس "استنداپ" واقعا قابل توجه است. امیدوارم خبرگزاری فرارو این معادلسازی بی نظیر را به گوش فرهنگستان زبان و ادب فارسی برساند و حق مولف را نیز حفظ کند.
سجاد افشاریان
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
پاریدولیای فرهنگی، به نظرم استفاده از این پدیده ذهنی و روانی در ساحت و میدان فرهنگ یکی از نوآورانه ترین شیوه ها برای تبیین و درک ساختارهای اجتماعی و پدیده های روانکاوانه در جامعه ایرانی است. کاش در باره پاریدولیا بیشتر توضیح می دادید
هژیر داریوش
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
واقعا درود بد شیوایی کلام و بیان فصیح و ادیبانه نویسنده عزیز و سرمایه کشور جناب آقای مهندس یونسیان، باز هم از روی تصادف به نام شما در جستجوی اینترنتی برخوردم و مقاله را تا انتها خواندم، نظریه های شما در کتاب معروفتان "درهم تنیدگی کوانتومی" هنوز هم جای بحث و ارائه در نشانه های اجتماعی را دارد.
هژیر داریوش
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
واقعا درود بد شیوایی کلام و بیان فصیح و ادیبانه نویسنده عزیز و سرمایه کشور جناب آقای مهندس یونسیان، باز هم از روی تصادف به نام شما در جستجوی اینترنتی برخوردم و مقاله را تا انتها خواندم، نظریه های شما در کتاب معروفتان "درهم تنیدگی کوانتومی" هنوز هم جای بحث و ارائه در نشانه های اجتماعی را دارد.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴۲
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
از عجایب مملکت این است....فردی که به بهانه وقت حتی یک تکه کهر هم برای مخاطب حاضر نکرد، به یک عذرخواهی ساده اکتفا کرد و بعد برنامه را با برنامه کودک اشتباه گرفت و خیلی کلیشه ایی کودکان را به احترام بزرگترها نصیحت کرد بودن اینکه ذره ایی برای مخاطب مقابل احترام قایل باشد انصراف داد حالا 4 برابر فردی که برای یک برنامه خودرا آماده کرده بود ، لباس و سناریو و داستان تهیه کرده بود و مهمتر از همه وقت گذاشته بود رای آورده شما حتما به ذایقه مخاطب ایرانی و اینکه در این چند سال صدا و سیما چه بر سر وی آورده است شک کنید و بدتر از آن نگران شوید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
رای دادن مردم به رضویان اعتراضی به اجرای بسیار ضعیف خمسه بود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
مردم به رضویان رای ندادن، به اجرای فوق العاده ضعیف آقای خمسه رای منفی دادن
اصلاح طلب نوین
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
متاسفانه این روش جاهلانه توسط برخی دوستان ما در حال تکرار است.اصلاح طلبان نباید هر عرصه ای را به سیاست بچه گانه آلوده کنند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
اگر "تبدیل کردن کمدی به تراژدی شاید یکی از تخصص‌های جامعه ایرانی است" ولی تبدیل کردن تراژدی به کمدی هم یکی از تخصص ها و هنرهای جامعه ایرانی است که ادامه حیات اعضاء جامعه را میسر ساخته است. یادمان نرود در سخت ترین روزهای تاریخ این کشور تبدیل تراژدی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به کمدی هایی در قالب جوک و انتقال آنان از طریق پایگاه های اجتماعی بودند که موجب گردیدند آن روزهای سخت به نحو آسانتری تحمل شوند.
ناشناس
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
همه اینارو رامبد جوان خیلی خوب میدونست ،تنها راهی که برای افزایش مخاطب تو جهان سوم استفاده میشه حاشیه سازیه ،دوبه دو و دوقطبی کردن کمدین ها با فکر قبلی انجام شده بود تا اسپانسر برنامه با مخاطب بیشتر به وجد امده و کیسه را شل کند چیزی که خود صداوسیما هم به شدت استفبال میکند ولی هیچکس از انها به فکر عواقب مخربی که این کار برای جامعه دارد نیست
لپ کلام جدیدا از سریال درحاشیه به اینور تهیه کننده ها خیلی خوب نقطه ضعف رو پیدا کردن که برنامه خندوانه یهویی از چند صدهزار رای به 4 میلیون رای در یک روز برسه یعنی 4 میلیون نفر از سیستم اسپانسر استفاده کردن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
برادر حاشیه رو که بزرگمهر ساخت ...
امیر
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
"دیگری هم فیگور روشنفکرانه و نمایش بالا بودن جنبه در می‌آورد و از کمدین تشکر می‌کند."
رضایا بنده خدا که اینقدر محترمانه و مودابانه حرف زده بود، دیگه چرا بهش حمله می کنی ؟؟؟ حالا یه نفر آدم محترم و مودب پیدا شد باید طوری در موردش حرف بزنین که پشیمون شه از ادبش ؟!
م
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
به نکته ظریفی اشاره کردی این حرف جناب نویسنده مصداق همون چیزی هست که ملت ایران رو بهش متهم کرده بودن این نشون میده خود نویسنده هم مبتلا به این بیماری هستند مثل بقیه ما ایرانی ها
امیر
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
"دیگری هم فیگور روشنفکرانه و نمایش بالا بودن جنبه در می‌آورد و از کمدین تشکر می‌کند."
رضایا بنده خدا که اینقدر محترمانه و مودابانه حرف زده بود، دیگه چرا بهش حمله می کنی ؟؟؟ حالا یه نفر آدم محترم و مودب پیدا شد باید طوری در موردش حرف بزنین که پشیمون شه از ادبش ؟!
مسعود
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
از ژوله شناخت چندانی ندارم ولی از صمیم دل خوشحالم امین حیایی رای نیاورد. بگذارید متوجه باشن مردم حواسشون هست
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
تئوری توهم توطئه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
من اصلا با امین حیایی برای بازی در فیلم قلاده های طلا مشکلی ندارم با آزادی بیان هم به شدت موافق هر کسی میتونه فیلمشو بسازه و هر بازیگری هم میتونه تو اون بازی کنه فقط خواستم با رای دادن به ژوله به طنز فاخر رای داده باشم پس لطفا با سیاسی کاری گند نزنید به همه چی!
ناشناس
Oman
۱۶:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
مردم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شما اصلاً می دونی مردم به چی رای دادن؟!!!!!!!!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
دقیقا به همین دلیل به آقای ژوله رای دادم که به حیایی ها یادآوری کنم که فراموششون نمی کنم!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
همه چی رو سیاسی کردند این اصلاح طلب ها ...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
والا حیایی هم زیاد رای اورد و اختلافشون ناچیز بود . شما در هپروتی جناب که فکر میکنی همه مردم مثل تو فکر می کنند!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
۱۵:۲۸
+++
علی اسلامی
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
جامعه ای که توان فکر و اندیشه را از خود سلب کرده و تنها ابزارش اشتراک گذاری و انتشار تب ها و ویروس هایی است که تنها ویژگی شان زرد بودن و مخاطب پسند بودن است. تبدیل کردن کمدی به تراژدی شاید یکی از تخصص های جامعه ایرانی است، تکرار بیمارگون جوک ها، گیر دادن بیش از حد به داستان ها، پرونده سازی و ارجاع به گذشته ادم ها و سیاسی کردن افراد، اخلاق نوچه پروری در شبکه های اجتماعی و تبدیل شدن ادم ها به فالورها، علاقه شدید به فحاشی و توهین به هر کسی، فرو رفتن در عقده های شخصی و بالا آوردن عقده های درونی در بحث های اجتماعی از بنیادی ترین شاه کلیدهای درک و فهم شرایط فعلی جامعه ایرانی است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
هیچ چیز تاسف بار تر از این نیست که یه عده خنده رو هم سیاسی کردن
بازنده واقعی اینان بنظرم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
ناشناس محترم
هیچ چیز تاسف بارتر از این نیست که سیاسیون تو هر چیزی دخالت می کنند. ورزش -اقتصاد - صداوسیمای مثلا ملی - هنر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
من اگه جای ژوله بودم انصراف میدادم .
چرا که رای هاش از بغض علی به حب معاویه بود و کاملا سیاسی .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
برعکس میفرمایید جناب ناشناس. اون کسی که طنز ضعیف تری اجرا کرد آقای حیایی بود و حق به حقدار رسید که حذف شد
ناشناس
United States of America
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
واقعا به حال این جامعه باید گریه کرد جامعه ای که درش از هیچ کس و هیچ چیز نمیشه حرف زد و شوخی کرد معمولی ترین برنامه سرگرم کننده به جاهای مسخره ای کشیده میشه که کلا ادم و دل زده میکنه اخه حرکات امین حیایی چه ربطی به سیاست داشت یا حرفهای اقای ژوله که شما شوخی و کاملا در بیانش متوجه میشدی کجاش سیاسی بود ؟!!!!!!! چقدر اخه این سیاست تو این مملکت بدبخته اخه ؟!!!!!
ناشناس
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
اقای علی اسلامی بسیار نظر عالی داده اید در چند جمله جامعه فعلی ایرانی را توضیح دادید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
ناشناس جان!
این نظر علی اسلامی نبود این پاراگراف آخر مقاله بود مجید جان!
کاووس
Japan
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
دلبندم ایشون مقاله بالایی رو کپی کردن فقط
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
سرو ته اين مقاله به اصطلاح روشنفكرانه معلوم نيست ، داره ملت رو بخاطر رفتارهاي هيجاني و بي ادبي سرزنش ميكنه و خود نويسنده مياد به يك خواننده كه محترمانه و بدون هيجان و احساس كاذب به كار ژوله واكنش نشون ميده ، اسمش رو ميزاره فيگور روشنفكرانه و نمايش بالا بودن جنبه ،، واقعاً جالبه..
فكر كنم نويسنده دوست داشت رضايا فحش به ژوله بده تا مقالش پر آب و تاب تر ميشد..
همه چيمون به همه چيمون مياد..
وقتي بيان نظرات مخالف در ملأ عام هزينه زيادي داشته باشه ، خوب بيان مخالفت به انحراف كشيده ميشه ..
نبايد مردم رو تحقير كرد.
علی اسلامی
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
شما دوست عزیز بهتر بود یک بار مقاله این نویسنده رو می خوندید و بعد نظر می دادید. دوست خوب این یک مقاله و اثر پژوهشی است و از نوع بحث های خانوادگی و دورهمی نیست باید دانش و معرفت ورود به بحث را داشته باشید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
واسه یک کلمه حرف چقدر اسمون ریسمون بافتی شما
حسین مهدیان
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
رای ها هرگز از اعتبار و روایی برخوردار نیستند همه دستخوش سو نگری و آلوده اسارت در حاشیه ها ی سیاسی هستند. گویی مخاطب فضا را برای عقده گشایی و تسویه حساب فراهم دیده . یکی انصراف می دهد و برنامه اجرا نمی کند و بیشترین رای را صاحب می شود دیگری لودگی و سرفه های دیوانه وار می کند و حوصله مجری را لبریز می کند و برتر می شود و آنکه با برنامه آمده .....-عجیب است یکی پیشتاز است چهره ها به کمک نفر دیگر می آیند تا برنده میدان شود عجب روزگاریست.....
شادمهر
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
بحث اینه که هنرمند هیچوقت نباید انتظار داشته باشه توسط مردم در لحظه قضاوت بشه ...

بره هرکاری میخواد بکنه و بیاد بگه اونا گذشت حالا به کمدی الان من رای بدید !
کمدیش خوب هم که باشه بیننده نمیتونه با شخصیت کسی که محبوبش نیست ارتباط خاصی برقرار کنه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
خخخخ اینا هموناییند که می گفتند هنر برای هنر ها
خوبه همه رامبد و هم ژوله زدند تو پوزشون برید صحبت های اخیرشون رو بخونید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
پاراگراف آخر بسیار درست
کاووس
Japan
۰۷:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
کامنت ها نشون می ده خیلی ها هنوز متوجه مطلب نویسنده نشدند!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
مطلب جالبی بود. مرسی فرارو. هرچند هیچ وقت نظراتم رو انتشار ندادی.
ناشناس
Spain
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۱
در جواب دوستی که گفتن اجرای ژوله سیاسی نبود باید بگم چطور نبود؟ وقتی که گفت اگه من می خواستم سیاستمدار مشهور بشم چیکار می کردم. اگه همون ترتیبی رو که برای هنرمند خواننده و ... گفت می خواست بگه چی می گفت؟ بعد اینکه گفت: "به خدا اگه جرات کنم بگم." این نقد سیاسی نبود. اتفاقا در ابتدای این قسمت دوبار گفت . "بگم بگم". که به خوبی یادآور این بود که در مورد چه تیپ سیاسی می خواد بگه.
مجله فرارو