فرارو- چند روز پیش از آغاز مناظره جنجالی تلویزیونی بین دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، طرفداران دولت محمود احمدی نژاد اقدام به انتشار آمار و ارقامی از میزان توهین های مستقیم و غیرمستقیم به دولت نمودند، و با ایجاد و طرح سؤال در ذهن مردم قضاوت در مورد مظلوم بودن دولت نهم را به خود مردم واگذار کردند.
در مناظره چهارشنبه شب نیز احمدی نژاد، با بیان اینكه در طول دولت نهم 320 هزار تیتر توهینآمیز نسبت به دولت منتشر شده است، خطاب به میرحسین موسوی گفت: شما دولت را به بیقانونی و دیكتاتوری متهم كردید.
بدون تردید تیترهایی که رئیس دولت نهم از آنان سخن گفت، کم یا زیاد مطرح شده و تندروی های کلامی بسیاری علیه دولت اتفاق افتاده است.
مردم ایران همواره به اخلاق گرایی و فرهنگی که ادب و احترام را در بطن خود دارد، بالیده و شناخته شده اند، بنابراین با فرض موجود که میزان توهین هایی که به دولت نهم شده، بسیار بیشتر از موارد مشابه در دولت های پیشین است، آنچه که پراهمیت می نماید نه خود این توهین ها، بلکه علت این روند نزولی اخلاق در سطح اجتماع و متأسفانه جامعه سیاسی و دیپلماتیک ایران است.
آیا دولت نهم در جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور، برای محو چنین بدعت غیراسلامی تدابیری اندیشید و رفتار آموزنده خود را سرمشقی برای کل جامعه قرار دارد، یا تنها و گاهیً علی الظاهر سکوت پیشه ساخت تا از چهره مظلومانه خود، در بزنگاه ها بهره جوید.
جنجالی به نام فاطمه رجبی
فاطمه رجبی نام آشنای چند سال اخیر است که تندترین و بی سابقه ترین سخنان را در مورد تمام مقامات کشور در هر پست و جایگاهی بر زبان رانده و تنها آنان که طرفداران سرسخت دولت بوده اند، از این جریان مستثنی واقع شده اند.
فاطمه رجبی دبیر دبیرستان و نویسندهٔ نشریاتی تندرو، و همسر غلامحسین الهام، سخنگوی دولت است.
رجبی اندکی پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، بعنوان مدرّس در دانشکده خبر فعالیت خود را آغاز کرد.
او از زمان آغاز کار دولت نهم، با نگارش کتاب احمدی نژاد معجزه هزاره سوم و همچنین انتشار مقالاتی که علیه بسیاری از رجال سیاسی کشور بود، به چهره ای خبرساز تبدیل شد.
"مسایل اقتصادی و سیاسی هاشمی و فرزندانش پرونده شده است"
فاطمه رجبی -همسر سخنگوی دولت - در یادداشتی، مطالبی توهین آمیز را به آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان رهبری نسبت داد.
فاطمه رجبی به دنبال اظهارات رییس مجلس خبرگان در خطبه های نماز جمعه و انتقاد از توهین به یادگار امام (ره) نوشت: بسیار طبیعی و بدیهی بود كه هاشمی رفسنجانی مثل همیشه، تریبون نماز جمعه را به سوء استفاده شخصی، تحریفگری و تفسیر به رأی تبدیل كند. مسألهای كه در یك بحرانسازی كاذب و هدفمند با كارسازی بسیار ضرغامی در سیمایش، حول نام سیدحسن خمینی مطرح شد، بهانه جدید هاشمی بود. هاشمی كه خانوادهسالاری، قبیلهگرایی و مسایل بسیارِ اقتصادی و سیاسی فرزندانش برای تكتك مردم این كشور از سؤال گذشته و به یك پرونده تبدیل گشته، از این مسأله یا بهانه سوء استفاده نمود، تا همهی آنچه را در مورد خود و خانواده و خویشاوندانش مطرح است پاك و حذف كند. این یعنی عین سیاستمداری و عقلانیت!
"رنگ سبز حامیان موسوی، رنگ لجن است"
فاطمه رجبی در سایت تندروی انصارنیوز با انتقاد از طرفداران موسوی در انتخاب رنگ سبز نوشت: «رنگ كردن مردم» توسط نامزدهای انتخاباتی شگردی نوین است كه هم با اسلام در ستیز است و هم انسانیت مردم را لگدمال میكند ولی این واقعه رخ داده است. فرقی هم نمی كند كه نامزد «راست ناراست» باشد یا «چپ منحرف».
البته یكی بدون نشان «رنگ» میكند، یعنی به دنبال اقتصاد شكوفای «رضاخانی» و به قول او «رضاشاهی» است و توسعه «هاشمی رفسنجانی» و دو تن دیگر آشكار و با نشان به رنگ كردن ملت پرداختهاند. وای به حال ملتی كه یكی به رنگ «كفن» و دیگری به «رنگ لجن» و سومی به «رنگ عدم»، او را رنگ كردهاند.
این سخنان زمانی گفته شده بود که هواداران محمود احمدی نژاد سه رنگ پرچم ایران را هنوز به عنوان نماد انتخاباتی خود برنگزیده بودند و از آغاز موج سبز حامیان موسوی بسیار ناراضی بودند.
"قالیباف، درد بی درمان فقد هویت دارد!"
فاطمه رجبی در سایت شخصی خود به بهانه لغو امتیاز "روزنامه تهران امروز" حملات جدید و بی سابقه ای را متوجه محمدباقر قالیباف، شهردار تهران کرد: قالیباف علاوه بر شعار انتخاباتی ریاستجمهوری، در عمل در شهرداری تهران، پایبندی به رفتار رضاخانی را نشان داده است. از قلع و قمع گل و گیاه تا بریدن درختان و کندن و شخمزدن آسفالت و جدول تازهساز، که همه و همه با بیتالمال برای اهداف غرضمند سیاسی به انجام رسیده است. "فرهنگ رضاخانی" در شهرداری تهران را نیز باید در تبلیغات عید فطر با دختران بیفرهنگ مأمور قالیباف دید و "پرویز تناولیاش" و موارد متعدد دیگر! هیچ گلایهای از قالییباف نیست. زیرا او مانند دیگر نظامیان مستعفی و بازنشسته یک شبه رجل سیاسی شده و شیفته قدرت، به "فقد هویت" دچار است، و البته دوستدار "مدرننشانداده شدن" و "پسند آمریکا و انگلیس" و ...! مگر برنامه تبلیغاتی فرهنگسوز او در انتخابات که تا 70 میلیارد تومان تخمین زده میشد، الگو گرفته از "بلر" نخستوزیر منحوس و معزول انگلیس نبود! مگر سفرهای پی در پی بدون دلیل و بیسابقه او در شهردار تهران به پاریس و سوئیس و دیگر نقاط اروپا با هزینه ملت، او را در پی کسب قدرت با "حمایت بیگانگان " نشان نمیدهد. "فقد هویت" دردی بیدرمان است. و از این روی علاوه بر "هاشمی" و "خاتمی"، "کروبی" را هم جزء امدادگران و عقبه داخلی قالیباف میکند. به این همه شعور و درک و بینش و خردگرایی باید چه نثار کرد؟ همان ابزار احساسات بیشائبه نفرتانگیز مردمی نسبت به شهرداری قالیباف را.
"ارزش خاتمی کمتر از آن است که ترور شود یا اعدام انقلابی!"
فاطمه رجبی، در وب سایت شخصی اش با پادشاهی نامیدن دوران خاتمی، او را مهره سوخته آمریکا نامیده که به دلیل افشا شدن پشتوانهای چون هاشمی رفسنجانی، سوخته تر شده است: "نمیدانم در سرمقاله کیهان چه نوشته شد تا بهانه دست مغضوبین و مطرودین ملت یعنی اصلاحطلبان برانداز قرار گیرد؟ مثلاً مجمع روحانیون مبارز که محض رضای خدا نه «روحانیت» دارند و نه مبارزهاشان از مبارزه با اسلام و ایران فراتر میرود، اطلاعیه بدهند.
مگر نه آنکه برای عمل حرام خاتمی در «دست دادن با زنان» و «سفر ضد ملی و ننگین او به واشنگتن» همین گروه به «مبارزه با اسلام و انقلاب برخاستند» تا از خاتمی و نه، بلکه از «آمریکا و اسلامستیزی و مذهبسوزی دفاع کنند»؟ حال ممکن است یکی دو نفر در آن گروه مستثنی باشند. این را هم نمیدانم؟!
... اما ارزش خاتمی کمتر از آن است که ترور شود یا اعدام انقلابی! او باید بماند. بار دیگر ماجرای هاشمی با همه غرور تکرار شود. صفوف مسلمانان او را متاسفانه در لباس دین به عنوان دینستیز عقب برانند و طرد کنند، مانند هاشمی!"
"روزنامه جمهوری اسرائیل نه اسلامی"
فاطمه رجبی بار دیگر، دو اقدام اهانتآمیز دیگر انجام داد. نخست آن که دشنامهای حیرتآوری را درباره روزنامه «جمهوری اسلامی» و مسیح مهاجری که از یاران قدیمی انقلاب و مقام رهبری بوده است منتشر کرد. به گونهای که این روزنامه را روزنامه «جمهوری اسرائیل» خواند و سرمقاله انتقادی «جمهوری اسلامی» از احمدینژاد را «ننگین»، «كودتای همهجانبه»، «یك ننگیننامه پر كینه و حسد و فتنه»، «قلم به مزدی»، «مامور اجنبی»، «سرسپرده»، «منافق»، «بیمار روحی» و «دیوانه» نامید!!
دوم آن که در حملات شدیداللحنی علیه هاشمی رفسنجانی او را «رئیس مافیاگران»، «دارای رفتار و گفتار پلید»، «خویشاوندسالاران غارتگر»، «سیاستبازان پنهانكار و ذلتپذیر» و دارای «فساد رسوای خاندانی» خواند! چرا که به اعتقاد فاطمه رجبی روزنامه «جمهوری اسلامی» که سرمقاله خود را به انتقاد از دکتر محمود احمدینژاد اختصاص داده بود، «بنا به دستور ارباب خود، در مصلوب كردن احمدینژاد حتی یك لحظه غفلت نكرده است»!
"خاتمی باید خلع لباس شود"
فاطمه رجبی همسر سخنگوی دولت که به دعوت یک نهاد به قزوین رفته بود در سخنرانی خود با بدترین تعابیر ممکن سیدمحمدخاتمی رییس جمهور پیشین و قدرت الله علیخانی نماینده روحانی استان قزوین را مورد حمله و انتقاد خود قرار داد.
وی که در جمع خانواده های نهاد میزبان سخن گفت با حمله شدید به دولت های گذشته و به کار گیری واژه توهین آمیز {...} نسبت به سید محمد خاتمی ، تاكید كرده است: من قبلاً هم گفته ام كه باید خاتمی را خلع لباس كنند.
همسر سخنگوی دولت همچنین در سخنرانی خود قدرت الله علیخانی و محمد علیخانی نمایندگان استان قزوین را با بدترین واژه ها مورد حمله و انتقاد شدید خود قرار داد و از اینکه مردم این استان به این دو رای داده اند گلایه و ابراز ناخرسندی کرد.
"حجت الاسلام محتشمی پور، یاوه گوی شیاد است"
فاطمه رجبی طی مطلبی که در سایت شخصی وی منتشر شد، اظهارات حجتالاسلام محتشمیپور، عضو مجمع روحانیون مبارز و وزیر اسبق کشور درباره آیتالله مصباح یزدی را به باد حمله گرفت و محتشمیپور را «یاوهگو»، «شیاد»، «عوام فریب»، «حقیر»، «غاصب لباس روحانیت»، «دین ستیز»، «منافق» و… خواند.
وی در ابتدای مقاله خود آورده است: «یاوهگوییهای «محتشمیپور» علیه ساحت مقدس و والای حضرت آیتالله مصباح، حرف و حرکت تازهای نیست. دستور مافیای قدرت و ثروت، ابزارهایی رذل میطلبد تا «عرصه سیمرغ» را مورد تهاجم قرار دهند».
"صدا و سیما، ملک شخصی و محل برآوردن هوس های ضرغامی است"
«فاطمه رجبی» همسر سخنگوی دولت در مقاله ای عزتالله ضرغامی رییس سازمان صداوسیما را موضوع دشنامهای خود قرار داده است. نکته جالب در مطلب رجبی تعریف و تمجیدی است که وی برای خود بهکار برده، مدعی شده «جرأت تعرض به مصونیت آهنین مافیای قدرت و ثروت» را بروز داده و «بهای سنگین تخریب و ترور» را پذیرا شده است و گفته «به همین جهت است كه بار دیگر به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران میپردازم و از ابزار شدن تنها رسانه ملی برای «اژدهای هفتسر مافیا» نشانههایی بازگو میكنم»!
وی سپس دشنامها و اتهامات خود علیه ضرغامی را آغاز کرده و نوشته: «ضرغامی بدترین، زشتترین و خطرناكترین شیوهها را در مدیریت بر صداوسیما پیشه كرده است، این كه تنها رسانه ملی، به عنوان «ملك شخصی ضرغامی» درآمده و برنامهریزی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بر اساس منافع ملی جمهوری اسلامی به «برآوردهسازی هوسهای سیاسی و غیرسیاسی ضرغامی» تبدیل شده، امری است كه موجب انزجار ملی گردیده است.»
"جامعه روحانیت، مایه تأسف و تحسر"
همسر سخنگوی دولت در وبسایت اختصاصی خود، در یادداشتی با عنوان «جامعه روحانیت به مثابه یک حزب تمام عیار»، روایت مصباحیمقدم از ملاقات جامعه روحانیت مبارز با احمدی نژاد را «یک طرفه»، «بیش از حد كافی» و «خوراك سیاسی و تهاجمی برای معاندین»خوانده است.
رجبی در یادداشت خود ضمن تاکید بر این مسئله که «در این مصاحبه (توضیحات مصباحیمقدم در مورد دیدار با احمدینژاد) نكاتی وجود دارد كه جامعه روحانیت را به گونه یك حزب تمامعیار سیاسی مطرح میكند»، این امر را مایه «تاسف و تحسر» خواند.
رجبی ضمن بیان این ادعا که «نفس مصاحبه مصباحی مقدم حركتی سیاسی» و «خلاف دیدار صمیمانه رئیسجمهور میباشد»، مصباحی مقدم را متهم ساخته که از رفتار «خداپسندانه و انسانی و اسلامی» احمدینژاد سوء استفاده کرده تا «گزارشی دلخواه» را از این جلسه به مطبوعات ارائه دهد.
"لاریجانی چالش فکری و ضعف عمل دارد"
در حالیكه به نظر میرسید حامیان دولت در جریان انتخاب رئیس مجلس هشتم با «علی لاریجانی» متحد شده بودند، «فاطمه رجبی» همسر سخنگوی دولت، در اقدامی غیرمترقبه به دفاع از حدادعادل پرداخت و ضمن انتقاد مفصل از لاریجانی؛ به نمایندگان مجلس هشتم توصیه کرد حدادعادل را به عنوان رئیس مجلس انتخاب کنند. وی در استدلالهای خود در رد لاریجانی نوشته: «لاریجانی با قرار گرفتن در كنار نظامیان مستعفی، نوعی چالش فكری - سیاسی و ضعف عمل در میدان سیاست را با جریان فكری اسلام ناب ملت منتخب احمدینژاد، به نمایشگذارد. محسن رضایی و قالیباف دو ضلع مثلثی بودند كه لاریجانی ضلع سوم آن را تشكیل داد. آیا این نظامیهای مستعفی مورد قبول ملت هستند؟ آیا نحوه نگاه، رفتار سیاسی، امكانات مالی و دستهبندیهایی كه «بیهویتی» این یكشبه رجلسیاسی شدهها را مینمایاند، مورد طرد و قهر ملت نیست؟. . . ممكن است سادهاندیشان این امر را تخریب و تضعیف لاریجانی با هدفمندی سیاسی اصلاحطلبان بدانند. اما در تأملی كوتاه میتوان دریافت وقتی ناطقنوری و عسگراولادی سران جناح راست حامی لاریجانی در نامزدی ریاستجمهوری آشكار شدند و امروز با سران حزب مشاركت و سران سازمان نامشروع مجاهدین مراوده صمیمانه و تعامل دارند، و اصولگرایان اصلاحطلبی از خیل نخبگان فرهیخته مانند محسن رضایی و قالیباف، مثلث خود را با لاریجانی تكمیل میكنند، استقبال اصلاحطلبان از ریاست لاریجانی بر مجلس، آشكار هم كه نباشد، در عمل دور از انتظار نیست.»
واکنش حجت الاسلام علی دوانی، پدر فاطمه رجبی
پس از انتشار مقاله توهین آمیز فاطمه رجبی به محمد خاتمی که موج بزرگی از انتقادات فعالان اغلب جناحهای سیاسی کشور را در پی داشت؛ علی دوانی پدر وی نیز در نامه سرگشادهای تاکید کرد « ضمن عذرخواهی از آقایان محترمی كه در مقالات دخترم مورد انتقاد قرار گرفتهاند، به عنوان پدری كه بیش از بسیاری از كسان با بیان و قلم به انقلاب و خط امام خدمت كرده است، به دخترم تذكر میدهم از این گونه موضعگیریها در گفتار و نوشتار خودداری نموده و طوری نشود كه خدای ناكرده رابطه پدری و فرزندی ما قطع شود».
علی دوانی در این مقاله می نویسد: «در غیاب اینجانب كه در سفر مشهد مقدس بودم، مقالهای به قلم دخترم خانم فاطمه رجبی پیرامون سفر جناب آقای خاتمی رئیس جمهوری سابق به آمریكا انتشار یافته است. از آنجا كه این جانب مبتلا به كسالتهای حاد هستم، فرزندانم این گونه اخبار را به ملاحظه حالم به من نمیدهند؛ لذا مقاله مزبور و بازتاب آن را از من كتمان كرده بودند. اخیرا به طور اتفاقی از آن باخبر شدم و به جهت كسالت نتوانستم آن را بخوانم فقط مضمون كلی آن را به من گفتند كه برای چندمین بار ناراحت شدم.»
در این میان پرسشی که اذهان جامعه ایران را مشغول کرده این است که کسانی که با توهین و اهانت مخالفند و آن را در پیش چشمان ملت ایران، محکوم می کنند در طول چهار سال گذشته در مورد اهانت های افراد نزدیک و حامیان سرسپرده خود چه عکس العملی نشان داده اند.