bato-adv
کد خبر: ۲۹۸۰۸۴

مقصر شناخته شد!

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۳ - ۱۵ آذر ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ وقتی جناب آقای دکتر ترکان اعلام فرمودند که مقصر حادثه تبریز مشهد شناخته شد ناخود آگاه یاد خاطره یکی از دوستان برایم زنده گردید:

حال و حوصله انجام ماموریت اداری را نداشتم و به همین مناسبت بهتر دیدم تمامی مدت ماموریت را به گشت و گذار و تفریح و مشاهده دیدنی های شهر محل ماموریت اختصاص داده و در پایان با گزارشی ساختگی روانه پایتخت گردم.

متاسفانه در محل کار اوضاع به گونه مورد انتظار پیش نرفت و مقام ریاست که از آن کارکشته ها بود به فوریت متوجه ساختگی بودن گزارش شده و مرا جهت ادای پاره ای توضیحات به دفتر کار خویش فرا خواند.

شروع سخنان به روال معمول پرس و جو و احوال گیری از حال و احوال من و خانواده محترم بود و از اینکه هوا چقدر سرد شده و با این آلودگی هوا تهران جای زندگی نیست حرف به میان آمد.

بعد که سر حرف باز شد، موضوع درآمد و همکاران و شرایط شغلی پیش آمد و اینکه از میان این چیزها کدامشان بیش از بقیه اذیتم می کند مطرح گردید.

گفتمانمان که گل انداخت سراغ ماموریت هم رفتیم(یعنی در واقع رفتند!) و در باب اینکه حق ماموریت پرداختی کافی است یا باید افزایش یابد به مذاکره نشستیم.

آن گاه بود که مقام ریاست از هتل محل اقامت و وسیله ایاب و ذهاب و خوردنی ها و نوشیدنی ها پرسید و چون بخوبی آگاه گردید که مشکل عدم انجام ماموریت به هیچکدام این ها بر نمی گردد "پس چه مرگت بوده که در انجام کار کوتاهی کرده ای؟!" را به سمع و نظر من رسانید.

همه ما بخوبی اطلاع داریم که این روزها اوضاع و احوال مالی کارگر و کارمند جماعت اصلا و ابدا خوب نیست و بسیاری از ایشان ماه های زیادی است که در بی حقوقی کامل به سر می برند.

به علاوه بیشتری ها مستحضر هستند که شرایط روحی روانی خیلی از غیر محتضرها گفتن ندارد و ایشان تنها به علت اینکه در سرزمینی که مراجعه به روان درمانگر تابو به حساب می آید به سر می برند گام در راه مطب هایی که در عوض اجسام، آلام و ناراحتی های ارواح را معاینه و معالجه می نمایند نمی گذارند.

علاوه بر همه این ها ریشه بسیاری از مشکلات کاری در اختلافات خانوادگی و دعواهای زن و شوهری و طلاق های عاطفی است که میزان فت و فراوان آن ها موجب گشته واکنش مناسب و درخور بسیاری از مسئولین و دست اندرکاران امور جز به شیوه های "ندیدن شتر" و "در نیاوردن صدایش" نباشد.

عدم قرار گیری آدم ها در پست ها و سمت ها و جاهای بایسته و بی خیال "اینکاره نیست" شدن انسان ها معضلی دیگر است که موجب می گردد بسیاری از کارها به گونه درست و حسابی و آنچنان که باید پیش نرود.

حال سوال این است که وزیر محترم راه با پیگیری همه این موارد مقصر را شناخته یا چون حادثه که بی مقصر نمی شود عامل انسانی معرفی شده تا با بیان "مقصر شناخته شد" هم بر داغ دل بازماندگان مرهم نهاده شود و هم خیال مردم عادی تخت اینکه مشابه حادثه یاد شده هرگز تکرار نخواهد شد  گردد؟!

بگذریم از اینکه رسانه های دیداری و شنیداری و خواندنی علیرغم پوشش کامل ماجرا نخواستند یا نتوانستند سراغ مقصر حادثه رفته و ماجرا را از چشم او به تصویر بکشند زیرا این امر گرچه موجب می شد اتفاقاتی از این دست کمتر روی دهد باعث می گردید رسانه در دید مردم بد جلوه کرده و در عوض طرفداری از مظلوم، هواخواه ظالم به نظر برسد!!!؟

مجله خواندنی ها
مجله فرارو