کیهان نوشت:
توپخانه رسانهای جریان تشکیلاتی و ستادی حامی روحانی که گویی مترصد چنین بهانهای بود، شعار عدهای اندک علیه رئیسجمهور را چنان در بوغ و کرنا کرده و تصاویر آن را به صورت انبوه در شبکههای اجتماعی فضای مجازی توزیع کردند که مسئله اصلی و حضور حماسی و يكپارچه ملت عليه صهيونيستها و حاميان آنان، به حاشیه رفت و حاشیهای بیاهمیت به متنی پررنگ بدل شد.
به گونهای که این حجم از مظلومنمایی برای رئیسجمهور و آمادگی همه جانبه این جریان خاص برای سنگ اندازی و تخریب موضع یکپارچه ضداسرائیلی مردم این شائبه را ایجاد کرد که این حرکت هم در اجرا و هم اقدامات تکمیلی و بهم پیوسته پس از آن، پروژهای واحد و از قبل سازماندهی و طراحی شده باشد که البته افشای تقلبی بودن هشتگ«حامی روحانی ام» با رباتهای از قبل آماده شده در توئیتر پس از ترند شدن آن در این شبکه اجتماعی این شائبه را قوت بخشید.
از سوی دیگر تبدیل اعتراض یا اقدام اشتباه عدهای اندک به یک رخداد قابل پیگیری ، حضور تمام قد نمایندگان مجلس در حمایت از رئیسجمهور و دستور وزیر کشور برای برخورد و معرفی شعار دهندگان به مراجع قضائی آن هم توسط دولتی که رئیسآن در هر سخنرانی و از هر تریبونی شعار زنده باد مخالف من و لزوم صبر و تحمل در برابر اندیشه مخالف سر میدهد ، به خوبی نشان میدهد که مدعیان «زنده باد مخالف من» بدنبال ایجاد فضای باز سیاسی در کشورند یا ایجاد خفقان در فضای عمومی. نکته دیگر آنکه چنین دولتی که با تعداد بیشمار صفتهای توهینآمیز که برای منتقدین یا رقبای خود مطرح کرد و با پمپاژ رسانهای سطح وسیعی از بیاخلاقی در فضای سیاسی کشور را نشان داده باید بداند که چنین رفتاری یک مرتبه در جامعه ایجاد نشده است و با این رفتار و حملات رسانهای هم از بین نمیرود.
به هر ترتیب بحرانها و یا حواشی ایجاد شده طی چند روز اخیر که باعث ایجاد التهاب در افکار عمومی و فضای مجازی شده است نشان میدهد از آنجا که دولت برنامهای جامع و مدون برای وضعیت نامطلوب اقتصادی، تصویب شدیدترین تحریمهای تاریخ از سوی سنای آمریکا و تحولات منطقهای در کوتاه مدت ارائه نکرده است، لذا برای مدیریت فضای سیاسی و سرپوش گذاشتن بر مسائل و مشکلات واقعی کشور ترجیح میدهد با سخنرانیهای جنجالی و فرافکنی در افکار عمومی از واقعیتها فاصله بگیرد و در این میان اقداماتی نا بجا همچون شعار دادن علیه رئیسجمهور، این روند را تقویت میکند.
در این وضعیت بسیار ضروری است که از بروز چنین رفتارهایی غافل نشویم که خواسته یا ناخواسته بخشی از جامعه را به سمت تقابل با دولت در حوزههای کاذب میبرد و یا به اصطلاح به بازی در زمینی دعوت میکند که قاعده آن را یا دولت مشخص کرده است و یا سرویسهای بیگانه و نکته پایانی اینکه بر دلسوزان نظام، از هر طیف و جریانی، لازم است که اجازه ندهند انرژی و توان کشور در مسیری هزینه شود که به جز فرصت سوزی هیچ دستاورد دیگری ندارد.