bato-adv
کد خبر: ۴۱۵۱۱۷
پایگاه خبری آتلانتیک گزارش می‌دهد:

داعش تهدید می‌کند!

داعش تهدید می‌کند!
همزمان با صفر شدن نفوذ آمریکا، شرایط جدیدی در منطقه ایجاد خواهد شد که می‌توان آن را اینگونه توصیف کرد: کرد‌ها با دولت سوریه و سپس با روس‌ها متحد خواهند شد. با درنظر گرفتنِ قیاسِ این شرایط با فیلم شکارچیان روح، سیاست خارجی آمریکا مدت‌ها است که یک کمدی ناب از خطا و اشتباه بوده و در حال تبدیل شدن به فاجعه‌ای تمام عیار است.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۲۵ مهر ۱۳۹۸
فرارو- مجله آتلانتیک نوشت: روز گذشته، گزارش‌های متعددی از فرار زندانیان داعشی که در زندان‌ها و اردوگاه‌های شمال سوریه (مناطق کرد نشین) نگهداری می‌شدند، مطرح شد. کرد‌ها که اکنون شدیدا تحت حمله دولت اردوغان قرار دارند (حمله‌ای که با چراغ سبز ترامپ انجام شد)، منابع خود را از زندان‌ها به سمت بقای خود (هزینه‌ها و نیرو‌های دفاعی) سوق داده اند. اکنون بیش از آنکه داعش و نیرو‌های آن تهدیدی برای کرد‌ها باشند، این دولت ترکیه است که تهدیدی مستقیم بر علیه موجودیت کرد‌ها محسوب می‌شود. کرد‌ها زندان‌ها را رها کرده و زندان‌ها عاری از هرگونه مراقبت و محافظتی هستند.

به گزارش فرارو، اکنون اعضای داعش که در این زندان‌ها نگهداری می‌شده (از جمله اعضای اروپایی و غیراروپایی داعش) و تهدیدات جدی تروریستی محسوب می‌شدند، از زندان‌ها فرار کرده یا ممکن است به زودی بتوانند فرار کنند. شبکه‌های تبلیغاتی داعش بار دیگر جان گرفته و به دنبال انتقام جویی هستند. نیرو‌هایی که داعش را شکست دادند، اکنون تحت حمله قرار دارند و در بیابان‌های شمال سوریه در حال فرار از آتش تهاجم ترکیه هستند. آن‌ها ناامیدانه همچون خرگوش می‌گریزند وبه دنبال جلب حمایتِ نیرویی برای محافظت از خود هستند. آمریکا آن‌ها را رها کرده است.

برخی، آزادسازی دسته جمعیِ اعضای داعش را به اوایل دهه ۲۰۱۰ شبیه دانسته اند که در آن دوره، داعش، بسیاری از سنی‌ها را از زندان‌های عراق آزاد کرد و بسیاری از آن‌ها برای حفاظت از خود، به این گروه پیوستند. با این حال، انجام این مقایسه با توجه به پیامد‌های جدی و کاملا قابل پیش بینی حرکت هفته گذشته (فرار داعشی‌ها از زندان‌های شمال سوریه)، چندان عادلانه نیست. شاید مناسب باشد اگر آنچه را که اتفاق افتاده با صحنه‌ی اوجِ فیلمِ "شکارچیان روح" (ساخته سال ۱۹۸۴) مقایسه کنیم که در جریان آن یک کارمندِ دولتی (ویلیام آترتون)، تمامی توصیه‌های منطقی و تخصصی را رها می‌کند و مستقیما باعث آزادی هزاران روح در خیابان‌های منهتن می‌شود. بر اساس این فیلم، تنها در صورتی امکان داشت از خرابکاری این ارواح جلوگیری کرد که به شکارچیان روح اجازه داده شود وارد عمل شوند و با آن‌ها مبارزه کنند. هیچ انسان عاقلی، دستور به آزادی شیاطین نمی‌دهد. با این حال، هیچ شخص عاقلی (در جریان فیلم)، حاضر به بازگردان اوضاع به شرایط عادی و برقراری نظم نبود.

بهترین تحلیلی که می‌توان در مورد پشت کردن آمریکا به کرد‌ها ارائه کرد این است که آن‌ها باید می‌دانستند در نهایت، روزی، ما آن‌ها را خواهیم فروخت (در این رابطه، "پاتریک کاک برن" یک ضرب المثل خاورمیانه‌ای را ذکر می‌کند: با طناب پوسیده آمریکا نباید داخل چاه رفت!). ترکیه بار‌ها به ما گفته بود که تشکیل یک دولت در مجاورت مرز‌های جنوبی خود را که توسط نیرو‌های حزب کارگران کردستان (پ ک. ک) اداره شود، هرگز نخواهد پذیرفت. این گروه از سال ۱۹۸۴ تاکنون، جسته و گریخته، درگیر جنگ چریکی علیه ترکیه بوده است (پ ک. ک. صرفا به لحاظ نمایشی به نیرو‌های دموکراتیک سوریه تغییر نام داده و در شمال سوریه فعال است). تا حدی، دولت اوباما به دلیل متکی کردنِ جنگ با داعش به اتحاد با کردها، مقصر است. اوباما می‌دانست که پایانِ غیرقابل اجتناب این اتحاد، یا بازنگری کامل در روابط ما با ترکیه و یا خیانت به کرد‌های سوریه خواهد بود. اکنون زمان این انتخاب فرارسیده و ترامپ همه چیز را تسلیم ترکیه کرده (کشوری که میزبان پایگاه‌های نظامی و تسلیحات هسته‌ای ماست و صاحبِ دومین ارتش بزرگ در چهارچوب ناتو نیز هست) و به کرد‌ها خیانت کرده است (آن‌هایی که ما از لحاظ اخلاقی کاملا بدهکارشان هستیم).

نکته مهمی که در مورد یک ابر قدرت همواره باید مورد توجه باشد این است که ما باید حساب و کتاب‌های خود را در زمان انتخاب هایمان انجام دهیم نه در شرایط آشفته‌ای که اتخاذ تصمیم در چهارچوب آن ها، کاملا برای منافع ما نامطلوب است. تصمیم‌هایی که قبل از ترامپ در رابطه با کرد‌ها گرفته شد در شرایطی اتفاق نیفتادند که مثلا یک اقتصاد دان آن‌ها را شرایطی پایدار بداند. ما نیاز داشتیم تا همه چیز را با دقت بنگریم و سپس با سبک و سنگین کردن، به تصمیم برسیم. با این حال، ما می‌توانستیم حتی با درنظر نگرفتن این موارد هم، شرایط را کنترل کنیم. ترکیه تقریبا به صورت قطعی با یک دولت غیر رسمیِ کرد در مجاورت مرز‌های خود مدارا می‌کرد اگر آمریکا این ضمانت را به آنکارا می‌داد که کرد‌ها از قلمرو خود برای حمله به این کشور استفاده نخواهند کرد. ترکیه هیچ وقت منتظر اخذ اجازه از آمریکا برای حمله به کرد‌های شمال سوریه نمی‌ماند هنگامی که می‌بیند واشنگتن از اهرم‌های کافی برای جلوگیری از اقدامات ضد ترکیِ کرد‌ها برخوردار نیست.

وعده یِ یک هفته قبل دونالد ترامپ مبنی بر خارج کردن سربازان آمریکایی از سوریه و هموار کردن راه برای حمله ترکیه به سوریه و سرکوبِ متحدان ما (کردها)، اقدامی شتابزده محسوب می‌شود و شبیه این است که ما قبل از تامین منابع لازم، خود را بدهکار کرده باشیم (اشاره به عدم سبک سنگین کردن‌ها و محاسبه نتیجه اقدامات در عرصه سیاست خارجی از سوی سیاستمداران آمریکایی دارد). گویا برای شکارچیان روح (ترکیه)، ایده آل و مناسب نبوده که اجازه زندانی شدن ارواح در زندانی را بدهند (کرد‌ها در شمال سوریه) که مناسب برای نگهداری از آن‌ها نیست.

اکنون که زندان‌ها در حال تخلیه شدن هستند و داعش با آزاد شدن نیروهایش بار دیگر از نظر قوای انسانی تقویت شده، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بر اساس گزارش ها، بسیاری از نیرو‌های خارجی عضو داعش سعی کرده اند تا به کشور‌های خود بازگردند. آن‌ها به سوریه آمدند تا در چهارچوب و قلمرو یک خلافت زندگی کنند. اکنون که داعش به یک گروه چریکی تقلیل یافته است، آن‌ها نیز ترجیح می‌دهند تا در کشور‌های خود صبر کنند و منتظر این باشند تا داعش بار دیگر، به اصطلاح بهشتِ خود را بر روی زمین بسازد و سپس به آن ملحق شوند. سایرین نیز احتمالا در سوریه خواهند ماند و در جستجوی گروه‌های جهادی بر می‌آیند که حاضر باشند آن‌ها را به عضویت بپذیرند. آن‌ها بویژه در منطقه شمال شرق سوریه که شورشیانِ طرفدار ترکیه و همچنین گروه‌های افراط گرا در حال رشد هستند، انتخاب‌های زیادی دارند. جشنِ اخیر تشکیلات تبلیغاتی داعش (در مورد آزاد شدن عناصر این گروه از زندان‌های شمال سوریه) به صورت خودکار به این معنا نیست که گروه داعش بار دیگر قدرت گرفته و احیا شده است (بمب گذاری‌های پراکنده داعش در اینجا و آنجا، یک خلافت برای آن ایجاد نخواهد کرد). با این حال، نباید فراموش کرد که داعش شبیه یک عفونتِ فرصت طلب است. هرج و مرج ها، شرایط جذاب و خوبی را برای رشد و گسترش آن فراهم می‌کنند.

البته که قربانیان مستقیمِ حمله ترکیه به سوریه، کرد‌ها خواهند بود. گزارش‌های معتبری از وقوع جنایات جنگی در جریان تهاجم ترکیه به سوریه مخابره شده است. گزارش‌های بیشتری نیز انتظار می‌رود در آینده‌ای نزدیک منتشر شوند. اضافه بر این، هدف اعلامیِ ترکیه از حمله به سوریه، اگر بخواهیم سخاوتمندانه با موضوع برخورد کنیم، در نهایت منجر به بازآرایی قومی، منزوی کردن کرد‌ها و جایگزین کردن آن‌ها با گروه‌هایی خواهد شد که هیچ گونه حس همدردی (سمپاتی) با کرد‌ها ندارند.

نزدیکترین چیزی که حاکی از وجود شرایط هرج و مرج گونه در منطقه است، توئیت اخیر دونالد ترامپ بود که از "جنگ‌های بی پایان" سخن گفته بود. ترامپ گفته است: "سایرین شاید بخواهند که در جبهه ترکیه و یا پ. ک. ک. بجنگند". اما در این میان، ایالات متحده برای نخستین بار به متحدانش اجازه می‌دهد تا یکدیگر را در جریان نبرد سلاخی کنند. این رویکرد، واقعا کم عمق و به شدت خوش بینانه است. ایالات متحده آمریکا در منطقه حضور ندارد تا تنش و جنگ میان دو متحد خود را خاتمه دهد و یا میان آن‌ها میانجی گری کند، اما روسیه و دولت بشار اسد حضور دارند و آماده اند، جای پا و نفوذی را که آمریکا در منطقه به حراج گذاشته است، پر کنند. همزمان با صفر شدن نفوذ آمریکا، شرایط جدیدی در منطقه ایجاد خواهد شد که می‌توان آن را اینگونه توصیف کرد: کرد‌ها با دولت سوریه و سپس با روس‌ها متحد خواهند شد. با درنظر گرفتنِ قیاسِ این شرایط با فیلم شکارچیان روح، سیاست خارجی آمریکا مدت‌ها است که یک کمدی ناب از خطا و اشتباه بوده و در حال تبدیل شدن به فاجعه‌ای تمام عیار است.
 
مجله خواندنی ها
مجله فرارو