bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۹۶۵۴

روايت رحیم صفوي از نقش رهبری در معادلات منطقه‌ای

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۱۹ خرداد ۱۳۸۹


دستیار و مشاور عالی فرماندهی كل قوا در امور مرتبط با نیروهای مسلح تاكيد كرد: رهبر معظم انقلاب نگاه جامعی در رابطه با سرنوشت مسلمانان و سرنوشت سیاسی ملّت‌های اسلامی دارند و در جهت روشن‌گری نسبت به ملّت‌های اسلامی و نگاه به آینده مسلمان‌ها و وحدت مسلمین جهان، وحدت در مقابل ظالمان جهانی، مانند آمریكایی‌ها، وحدت برای دفاع از بلاد اسلامی و ملّت‌های اسلامی نظیر وحدت برای مقابله با رژیم صهیونیستی حركت می‌كنند. 

سرلشگر رحيم صفوي در گفت‌وگويي با پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به تبيين نقش رهبر معظم انقلاب در معادلات منطقه‌اي پرداخت. 

بخش‌هاي مهم سخنان رحيم صفوي بدين شرح است: 

رهبری ملّت‌های اسلامی، یعنی تمام مسلمین جهان و 57 كشوری كه عضو سازمان كنفرانس اسلامی هستند؛ یعنی جمعیت مسلمانان جهان كه به بیش از یك و نیم میلیارد نفر می‌رسند كاری بسیار دشوار است كه با عنایت خداوند متعال و توجهات حضرت بقیه‌الله‌الاعظم(عج) در طول 20 سال گذشته مواضع حكیمانه و مدبرانه رهبر معظم انقلاب در قضایای حمله آمریكا به عراق و افغانستان و یا مواضع و بیانیه‌های شجاعانه ایشان در دفاع از مردم فلسطین و غزه و دفاع جانانه ایشان از بلاد اسلامی و ملت‌های مسلمان لبنان و عراق و فلسطین به ظهور رسید و اقتدار رهبری و فرماندهی امت اسلامی را در صحنه بین‌المللی و در مقابل جبهه ظالمین جهان به رهبری آمریكا و صهیونیست‌ها نشان داد. 

این موضوع نشان از نگاه جامع ایشان هم از نظر فهم مسائل بین‌المللی، از نظر فهم مسائل سیاسی و از نظر مسائل دفاعی و امنیتی دارد. در حقیقت ایشان نگاه جامعی در رابطه با سرنوشت مسلمانان و سرنوشت سیاسی ملّت‌های اسلامی دارند و در جهت روشن‌گری نسبت به ملّت‌های اسلامی و نگاه به آینده مسلمان‌ها و وحدت مسلمین جهان، وحدت در مقابل ظالمان جهانی، مانند آمریكایی‌ها، وحدت برای دفاع از بلاد اسلامی و ملّت‌های اسلامی نظیر وحدت برای مقابله با رژیم صهیونیستی حركت می‌كنند. 

خاورمیانه، حساس و استراتژیك
منطقه خاورمیانه به دلائل زیر، دارای اهمیت استراتژیك و جزو پیچیده‌ترین و بحرانی‌ترین مناطق دنیا است. اولاً حدود 63 تا 65 درصد نفت خام جهان در این منطقه است. در ثانی اینكه از زمانی كه انگلیسی‌ها و آمریكایی‌ها در سال 1948، رژیم جعلی صهیونیستی را ایجاد كردند، این منطقه تبدیل به كانون بحران شده است. ثالثاً حضور و لشكركشی نظامی آمریكایی‌ها به عراق و وجود 35 پایگاه نظامی در كویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات، عمّان و هم‌چنین بحرانی كه الآن در افغانستان و پاكستان در جریان است. 

در حال حاضر 200 هزار نیروی نظامی آمریكایی در این منطقه حاضر هستند كه این نیروهای نظامی بحرانی را به وجود آوردند. عامل چهارم اینكه تمام ادیان بزرگ الهی از این منطقه برخاسته‌اند؛ یعنی مسیحیت، یهودیت و اسلام از این منطقه برخاسته است. از عربستان سعودی تا مصر و بیت‌المقدس خاستگاه سه دین بزرگ الهی است. بنابراین این منطقه یك منطقه حیاتی، حساس، استراتژیك است. 

حالا در این منطقه استراتژیك یك انقلاب اسلامی هم در ایرانی كه جزو بزرگ‌ترین پایگاه‌های آمریكا بوده به وقوع پیوسته است كه بزرگ‌ترین قدرت تأثیرگذار در معادلات خاورمیانه است. یك قدرت فرهنگی و ایدئولوژیكی كه با نظام سلطه، آمریكا و رژیم صهیونیستی مخالف است. كشوری كه بیش از 70 میلیون جمعیت دارد، انقلاب آن یك انقلاب اسلامی است و حوزه نفوذش در كشورهای منطقه زیاد است. ضمن اینكه ایران می‌تواند تضمین‌كننده صدور نفت از منطقه خلیج فارس به واسطه تسلط بر تنگه هرمز باشد.
 
ایران 2 هزار كیلومتر ساحل در دریای عمان و خلیج فارس دارد و این یعنی ایران دارای قدرت تضمین‌كننده است. روزانه 15 تا 17 میلیون بشكه نفت از تنگه هرمز رد می‌شود كه ایران قادر به تضمین امنیت این گلوگاه اقتصاد جهانی است. ایران یكی از پنچ تمدن بزرگ جهانی است كه مدنیت جهانی را شكل داده است. تمدن‌های چین، هند، ایران، مصر و یونان، پنج تمدن بزرگ جهانی هستند. پس ایران یك قدرت تمدنی است در حالی كه بسیاری از كشورهای جنوبی خلیج فارس، حتی سابقه صد سال تشكیل دولت و حكومت مستقل را ندارند. اما رهبر انقلاب در بحران‌های پیرامونی ایران و مسائلی كه جهان اسلام را تهدید می‌كند، دوراندیشی و قدرت مدیریتی‌شان را نشان دادند. 

تنها پشتوانه مردم غزه
در جنگ بیست و دو روزه رژیم صهیونیستی علیه منطقه غزه كه یك منطقه محدود - كل منطقه غزه 630 كیلومتر است ولی در این منطقه محدود، یك و نیم میلیون مسلمان جمع شده است- چه جنایاتی مرتكب شد. رژیم صهیونیستی در این 22 روز، از دریا، هوا و زمین با تمام توان به این منطقه حمله نظامی كرد، برای این‌كه نیروهای مبارز فلسطینی و دولت حماس را كه در غزه بودند، كامل منهدم كند و منطقه غزه را تصرف و اشغال كند و دیدیم كه مجامع جهانی آن‌چنان واكنشی نشان ندادند. 

متأسفانه برخی از سران كشورهای عربی و اسلامی نیز آن‌چنان واكنشی نشان ندادند، بلكه بعضی از آن‌ها با سكوت خودشان و حتی با نشان دادن چراغ به آمریكا و رژیم صهیونیستی، در حقیقت موافقت خودشان را با حمله به غزه نشان دادند. 

صدها نفر كودك، زن، پیرمرد و... شهید شدند و در این 22روز، تنها رهبری كه در جهان اسلام موضع‌گیری قاطع داشتند، رهبر معظّم انقلاب بودند كه دو مرتبه هم بیانیه دادند و موضع‌گیری كردند و به دفاع از مسلمین اهل سنّت پرداختند. می‌گویند كه انقلاب اسلامی طرفدار شیعیان جهان است، در صورتی كه در فلسطین تعداد شیعیان بسیار كم است، البته محبّ اهل‌بیت زیاد داریم. برای مثال در غزه «مسجد المهدی» وجود دارد و خیلی از آن‌ها محب اهل‌بیت هستند، ولی شیعه به معنای شیعه دوازده امامی، بسیار كم وجود دارد و رهبری انقلاب اسلامی، به دفاع از مسلمین در منطقه غزه و به دفاع از سرزمین اسلامی فلسطین پرداختند و این بزرگ‌ترین پشتوانه مردم منطقه‌ی غزه بود كه در شكست رژیم صهیونیستی مؤثر بود. شاید تنها امید آنها در این مقاومت جانانه به رهبری و ملّت و دولت اسلامی ایران بود. 

نصرالله و نصر الهی
در جنگ 33روزه رژیم صهیونیستی و حمله نظامی كه صهیونیست‌ها به لبنان كردند، حداقل می‌خواستند تا رودخانه لیطانی پیش‌روی زمینی كنند؛ یعنی حداقل در طرح‌های نظامی‌شان قصد پیش‌روی به سمت بیروت تا رودخانه لیطانی را داشتند. در این جنگ 33روزه، مواضع رهبر معظّم انقلاب اسلامی را مرور كنید، مواضع ملّت ما را در حمایت از مردم لبنان و حزب‌الله لبنان را در مقابل مواضع دولت لبنان ببینید. دولت سنیوره با آمریكایی‌ها و صهیونیست‌ها، كاملاً هماهنگ بود، در حالی كه روی سر لبنانی‌ها بمب می‌ریختند، خانه‌های مردم و پل‌های جاد‌ه‌های مواصلاتی را تخریب می‌كردند. 

خانم رایس وزیر امور خارجه وقت آمریكا، دو مرتبه به سرزمین اشغال‌شده فلسطین سفر كرد. اسرائیلی‌ها می‌خواستند جنگ را متوقف كنند اما كسی كه آنها را ترغیب می‌كرد كه ادامه بدهند، خانم رایس بود. در این جنگ 33روزه، سیدحسن نصرالله، این مجاهد قهرمان كه خودش را سرباز رهبر انقلاب می‌داند - در آن كنفرانس حمایت از فلسطین كه در تهران برگزار شد، دیدید كه وقتی كه آیت‌الله خامنه‌ای سخنرانی‌شان تمام شد، اولین كسی كه به محضر آقا رسید، سیدحسن نصرالله بود- این‌گونه در لبنان مقابل رژیم صهیونیستی می‌ایستد. ملت بزرگ ایران به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در مقابل آمریكایی‌ها و صهیونیست‌ها با اقتدار در طی بیست سال گذشته ایستاده است. 

نه با آمریكا نه با صدام
عراقی‌ها به رهبری صدام، در یازده مرداد سال 69، مطابق با سال 1990 میلادی به كویت حمله كردند. ساعت 7 صبح نیروهای نظامی 12 لشكر عراق از مرز صفّوان به مقصد كویت، كه بیش از صد و ده كیلومتر فاصله بود، حمله كردند كه در پی آن و قبل از ظهر، دولت و ارتش كویت ساقط شدند؛ یعنی كویتی‌ها، 7 ساعت دوام نیاوردند. عراق، كویت را ضمیمه خاك خودش كرده و بر منابع نفتی كویت تسلّط پیدا كرد و می‌خواست كه با تصرّف و تسلّط ذخایر نفت كویت، ذخایر نفت خودش را به 20 درصد ذخایر نفت جهان برساند. آمریكایی‌ها و متحدانش به رهبری آقای بوش و در بیست و نهم اسفند ماه سال 69 ساعت 6 بامداد به كویت حمله كردند تا عراقی‌ها را از كویت بیرون كنند. 

حال مواضع رهبر انقلاب را در مورد این موضوع ببینیم. شورای عالی امنیت ملی ایران، جلسه‌ای قبل از آن حمله گذاشت. یك ماه قبل از این حمله، سپاه پاسداران نامه رسمی خدمت حضرت آقا نوشت - این را برای اولین‌بار می‌گویم- كه تجمع بزرگی از ارتش عراق در جنوب بصره و شهرهای جنوب عراق شكل گرفته است.
 
عراقی‌ها یا می‌خواهند به كویت و یا مجدد می‌خواهند به ایران حمله كنند. ما به عنوان سپاه پاسداران كاملاً ارتش عراق را از نظر اطلاعاتی رصد می‌كردیم. در این یك ماه فرصتی داده شد كه شورای عالی امنیت ملی، سیاست‌گذاری كند كه اگر یك اتفاقی افتاد، وزارت خارجه و صدا و سیما چه موضعی بگیرند. وقتی كه عراقی‌ها كویت را اشغال كردند، در ایران بعضی‌ها می‌گفتند كه ما الآن باید برویم در كنار صدام و علیه آمریكا بجنگیم، حتی در مجلس بعضی‌ها هم این صحبت‌ها را عنوان می‌كردند.
 
اما رهبر معظّم انقلاب اسلامی‌ هم تجاوز عراق به كویت و هم حمله آمریكایی‌ها به عراق را محكوم كردند و آن جنگ را مدیریت كردند. به صورتی كه هم تجاوز صدام به كویت و هم حمله نظامی آمریكا به عراق را محكوم كردند و هم از اینكه خطری متوجه ایران شود، جلوگیری كردند. 

در همان زمان تعداد زیادی از كویتی‌ها فرار كردند و آمدند داخل ایران. به علاوه اینكه وقتی آمریكایی‌ها به عراق حمله كردند، اولین شهر مورد حمله، شهر بصره بود. همین مردم بصره‌ای كه اسرای ما را در سال‌های جنگ، با سنگ می‌زدند یا به اتوبوس‌های آنها سنگ می‌زدند، با دستور رهبر معظم انقلاب در مورد باز كردن مرز، با پای پیاده و گرسنه فرار می‌كردند و وارد مرزهای ایران می‌شدند. ایشان دستور دادند كه مرز را باز كنید كه مسلمان‌های بصره، وقتی كه آمریكایی‌ها حمله كردند، بیایند داخل ایران. در غرب كشور هم همچنین وضعی حاكم بود؛ در قصر شیرین و مهران هم همین اتفاق افتاد. البته آقا هم عراق را محكوم كردند و هم آمریكایی‌ها را. 

بعد از یازده سپتامبر 

حملات بعدی، یعنی دو اتفاق بزرگ دیگر كه هنوز هم درگیر آنها هستیم، حمله آمریكا به افغانستان و اشغال نظامی افغانستان، برای سرنگونی رژیم طالبان و دستگیری بن‌لادن در سال 2001 بعد از حوادث یازده سپتامبر است. این حادثه بزرگی بود و دو سال بعدش، سال 2003، حمله آمریكا به عراق به بهانه داشتن سلاح كشتار جمعی. اخبار و اطلاعاتی كه ما داشتیم این بود كه در آمریكا، صهیونیست‌ها به آمریكایی‌ها توصیه می‌كردند كه اول به ایران حمله كنید كه اگر شما ایران را مورد تهاجم قرار بدهید، اشغال افغانستان و عراق بسیار آسان‌تر خواهد شد و حتی در آن بحثی كه بوش گفت كه محور شرارت ایران، كره شمالی و عراق هستند، صهیونیست‌ها می‌گفتند اول ایران را مورد تهاجم قرار دهید. 

اما آمریكایی‌ها می‌گفتند ما باید از حلقه سست این زنجیر شروع كنیم؛ یعنی حلقه سست اول طالبان است و بعد عراق و بعد از آنها ایران. به همین دلیل به افغانستان و عراق حمله كردند. اما اتفاقاتی تحت مدیریت و تدبیر رهبر معظّم انقلاب رخ داد كه باعث شد تا خطرات متوجه ایران نشود. 

بالاخره آمریكایی‌ها قدرت جهنمی دارند، از قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، تأثیر لابی صهیونیست‌ها هم بر كاخ سفید، پنتاگون، و وزارت خارجه آمریكا. اما چگونگی مدیریت این بحران كه در عراق و افغانستان رخ داد و اینكه دامنه این جنگ به ایران نرسد، به علاوه اینكه ایران بتواند در تغییر معادلات آینده منطقه مؤثر باشد. دشمن قصد داشت یك نظام سیاسی لائیك در عراق به وجود آورد و شخصی را روی عراق حاكم كنند كه دشمن ایران باشد. 

آنها می‌خواستند یك صدام دیگر را جایگزین كنند كه باز عراق تبدیل به یك دشمن برای ایران بشود. اما مدیریت سیاست خارجی ما و تأثیرگذاری سخنان و توصیه‌های رهبر انقلاب بر مردم، گروه‌های سیاسی و علمای عراق، مانع دستیابی آمریكا به این هدف شد. علاوه بر این آمریكایی‌ها علاوه بر اینكه دو دشمن ایران، یعنی صدام و طالبان را از بین بردند، ایران نیز از این جنگ صدمه ندید و قدرت نفوذ ایران و وزن ژئوپلیتیكی ایران در این منطقه بالاتر رفت. آیا در حال حاضر وزن ایران بیشتر شده یا زمانی كه صدام حكومت می‌كرد؟ بنده این موفقیت را تحت‌تأثیر رهبری آیت‌الله خامنه‌ای می‌دانم، چراكه حتی سیاست‌های جمهوری اسلامی در این زمینه باید به تأئید رهبری برسد. 

برچسب ها: صفوی رهبری
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین