فرارو- پایگاه خبری-تحلیلی "نشنال اینترست" در گزارشی، ضمن پرداختن به تحولات جاری ترکیه و طرح گمانهزنیهای مختلف در مورد ابقا یا خروج "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور این کشور از قدرت، به طور خاص سعی کرده تا آینده سیاسی ترکیه را تحلیل کرده و به این سوال جواب دهد که آیا رجب طیب اردوغان به عنوان رئیس جمهور و یکی از مهمترین سیاستمداران تاریخ این کشور، به آخر خط رسیده است؟
نشنال اینترست در این رابطه مینویسد: «در شرایط کنونی، "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه قریب به دو دهه است که بر کشورش حکومت میکند. اردوغان عملا پس از "مصطفی کمال آتاتورک" بنیانگذارِ ترکیه مدرن، به مهمترین رهبر سیاسی این کشور تبدیل شده است. با این حال در شرایط کنونی بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که مجموعهای از عوامل و چالشهای داخلی و بین المللی، عملا موجب شده اند تا تدوام حضور اردوغان در عرصه قدرت ترکیه، با، اما و اگرهای زیادی رو به رو شود.
اردوغان محبوب نیست. خوب در ادامه چه میشود؟
آن دسته از مردم ترکیه که قربانی سیاستهای اردوغان بوده اند، آنهایی که به سمت غرب متمایل هستند، و بسیاری از مهاجرانی که وارد خاک ترکیه شده اند، همه و همه به این نکته اشاره دارند که اردوغان، به معنای کلِ ترکیه نیست و اساسا نباید وی را معادل با ترکیه دانست. کاهشِ قابل توجه ارزش لیر ترکیه (لیر ترکیه ظرف یک دهه، حدودا ۸۰ درصد از ارزش خود را از دست داده است)، نمودی عینی از سوعملکرد و ومدیریت رجب طیب اردوغان است. برخی تحلیلگران بر این باورند که اصرارهای اردوغان بر اجرایی شدن پروژههای زیرساختی بزرگ در ترکیه، همه و همه ابزارهایی هستند که وی از طریق آنها به نورچشمیهای نزدیک به خود قراردادهای چند میلیارد دلاری را پیشکش میکند.
حتی آن دسته از افرادی که به اردوغان وفادار هستند هم به برخی آثار و تبعاتِ مخرب حکومت وی بر ترکیه اشاره دارند. در این چهارچوب به طور خاص بسیاری از شهروندان ترکیهای این مساله را مطرح میکنند که استانبول دیگر آن شهری نیست که در گذشته بود. در شرایط کنونی، بسیاری از مردمِ ترکیه از نگرشها و دیدگاههای محدود کننده و بعضا اقتدارگرایانه اردوغان احساس خفگی میکنند. در این میان آن دسته از شهروندان ترکیه که تحصیل کرده تَر هستند، به طور خاص از رویههای استبدادی و همچنین تئوریهای توطئهای که مدام در ذهن اردوغان وجود دارند، ابراز نارضایتی میکنند.
مجموع این عوامل دو سوال اساسی را در ذهن متبادر میکند: اول، آیا کاهش قابل توجه میزان محبوبیت اردوغان، در نهایت به سقوط سیاسی او منجر خواهد شد؟ و دوم، آیا ترکیه میتواند بار دیگر به رویههای معتدل و میانروتَر و همچنین سیاستهای سکولاریستی که قبل از سال ۲۰۰۲ بر این کشور حاکم بود، بازگردد؟
پاسخی که به هر دو پرسش بالا میتوان داد، منفی است. اینکه تصور کنیم اردوغان خود را متعهد در چهارچوبهای انتخاباتی خواهد دید، تا حد زیادی مسالهای دور از انتظار به نظر میرسد. درست است که سال ۲۰۱۹ یک کاندیدای مخالف با اردوغان، توانست در استانبول پیروز انتخابات شهرداریهای این کشور شود و جوسازیهای اردوغان و دستورات وی مبنی بر انجام رای گیری مجدد هم راه به جایی نبردند، با این حال، امیدورایهایی ایجاد شده که شاید فردی دیگر در همین چهارچوب بتواند اردوغان را در قالب انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، از قدرت برکنار کند. البته این سناریو در صورتی امکان مطرح شدن دارد که اردوغان از آنچه در سال ۲۰۱۹ در مورد انتخابات استانبول اتفاق افتاد، این درس را گرفته باشد که باید به رای مردم احترام بگذارد. با این حال، سابقه اردوغان نشان میدهد که وی از تکرار اشتباهات خود در گذشته دوری خواهد کرد و سعی میکند قبل از برگزاری انتخابات، تا جای ممکن، عرصه سیاسی ترکیه را متشنج کرده و مخالفان را سرکوب نماید و در نهایت زمینه را برای پیروزی مجدد خود نیز فراهم کند.
جدای از اینها باید توجه داشت که تاریخ ترکیه از ترورهای سیاسی نیز خالی نیست. در این راستا، برخی از تحلیلگران به این نکته اشار دارند که اگر اردوغان با یک مخالف و رقیب جدی برای خود رو به رو شود، امکان دارد که گروههای نزدیک به وی، دست به ترور آن فرد بزنند و از این طریق، هم یک رقیب را از میدان به دَر کنند و هم این ترور را به گردن گروههای سیاسی دیگر بیندازند. تاکتیکی که تحلیلگران ترکیه بر این باورند که قبلا هم توسط اردوغان در پرونده "فتح الله گولن" عملیاتی شده است. در این چهارچوب، برخی هشدار میدهند که با نزدیک شدن به فصل انتخاباتِ ترکیه، امکان دارد "اکرم امام اوغلو" شهردار استانبول که توانست علی رغم مخالفت اردوغان، پیروز انتخبات این شهر شود، هدف عملیات ترور قرار گیرد (به عنوان رقیب اصلی اردوغان).
با این همه، برخی ناظران و تحلیلگران نیز بر این باورند که کهولت سن و عدم سلامت جسمانی اردوغان میتواند موجب شود که وی به نفع یک کاندیدای مطلوبِ خود نظیر "حلوصی آکار" زویر دفاع دولتش، از قدرت کنار رود. در این چهارچوب، اگر آکار در انتخابات شکست بخورد، اردوغان میتواند مسوولیت شکست را به گردن وی بیندازد و در عین حال خودش را از این شکست دور نگه دارد. البته که این مساله نیز تا حد زیادی از واقعیت به دور است. اولا، این ایده که حلوصی آکار یک کاندیدای لیبرالِ مخفی در انتخابات ترکیه خواهد بود، تا حد زیادی مضحک است. در بهترین حالت میتوانیم حلوصی آکار را فردی فرصت طلب بدانیم که از بلیطِ اردوغان استفاده خواهد کرد، اما بر سر مواضع و اصولش (اصولی که اعلام میکند) باقی نخواهد ماند.
در شرایط کنونی بسیاری از روزنامه نگاران و روشنفکران ترکیهای که خارج از کشورشان در تبعید هستند، بر این باورند که ترکیه امروز، از اصول اصلی خود دور شده و تغییرات مثبتی به زودی اتفاق خواهند افتاد. با این حال، واقعیت این است که اردوغان تاثیرات عمیق و قابل توجهی را در جامعه ترکیه از خود برجا گذاشته است. او نَه فقط ساختارهای سیاسی و نظامی ترکیه را متاثر از حضور خود در قدرت کرده، بلکه حتی مواردی نظیر سیستم آموزش و پرورش ترکیه نیز شدیدا تحت تاثیر اردوغان بوده است. بیش از ۳۰ میلییون نفر از جمعیت ترکیه، دوران تحصیلی خود را در دوره حضور اردوغان در قدرت طی کرده اند. کنترل اردوغان بر رسانهها نیز تا حد زیادی جایگاه و مواضع او را تقویت میکند. حتی اگر همین فردا اردوغان از قدرت خارج شود، سالها زمان لازم است تا ساختار و چهارجوبهایی را که وی در جامعه ترکیه ایجاد کرده، تغییر کنند و در مسیری قرار گیرند که ردپای "اردوغانیسم" در آنها دیده نشود.
بسیاری از افرادی که از حاکمیت اردوغان بر ترکیه خسته هستند، دوران قبل از سال ۲۰۰۱ در ترکیه را عصر طلایی این کشور میدانند. با این همه، همانطور که پیشتر گفته شد، نَه سال ها، بلکه دههها طول خواهد کشید تا پس از خروج اردوغان از قدرت در ترکیه، نظم و روالی ایجاد شود که این کشور بار دیگر به وضعیت عادی خود برگردد و از سیاستهای اردوغان و همراهان وی، دور شود».