آهو خردمند ميگويد: «نميخواهم نقاش باشم بلكه حرفه اصلي من بازيگري است و به همين دليل هم ترجيح ميدهم نقاشي را به شكل خودآموز ادامه بدهم.»
آهو خردمند از سال 1347 فعاليت حرفهاي خود را در تئاتر با همراهي اسماعيل شنگله در اداره برنامههاي تئاتر آغاز كرد و بعد از آن نيز به گروه نمايشي علي نصيريان پيوست، خردمند در سالهاي 50 و 51 وارد حوزه تلويزيون شد و براي اولين بار در مجموعه "آدم و حوا" حضور پيدا كرد و در ادامه فعاليتهاي تئاترياش را ادامه ميداد و در هنرهاي زيبا، هنرهاي دراماتيك، اداره تئاتر ونمايشهاي تلويزيوني حضور دارد.
سال 53 از ايران به مقصد انگلستان مهاجرت كرد و در دورههاي كوتاهمدت در كلاسهاي فن بيان و بازيگري حاضر شد و در دورهاي در شهر لندن فعاليتهاي خود را ادامه داد، بعد از آن به اسپانيا سفركرد و سال 59 مجددا به ايران بازگشت و اولين كار سينمايي خود را در آن سالها با ساموئل خاكچيان انجام داد كه البته اين فيلم هم هيچ وقت اكران عمومي نشد.
خردمند دربارهي شروع فعاليت نقاشياش ميگويد: «همه ما از بچگي خطخطيهايي انجام ميدهيم يكي علاقه و استعداد دارد و اين هنر را ادامه ميدهد، من هم علاقه داشتم ولي هيچ وقت به نقاشي به شكل جدي نگاه نكردم، شش سال پيش بعد از مرگ خواهرم، افسردگي شديد گرفتم و دكتر پيشنهاد داد براي رهايي از اين وضعيت نقاشي بكشم، اين كار به من آرامش ميداد به همين دليل هم كارهاي اوليهام سياه و سفيد است و روحيه من را در آن سالها نشان ميداد اما كم كم كه بيشتر به نقاشيكردن عادت كردم رنگ هم وارد آثارم شد.»
وي ادامه ميدهد: «از آنجا كه هيچ وقت نقاش نبودم و اين حرفه را به صورت تخصصي فرا نگرفتهام به همين دليل ابزارهاي نقاشي را هم نميشناسم، بلكه با آن چيزي كه راحت بود كار ميكردم، بنابراين كار نقاشي را با گواش آغاز كردم و همچنان ادامه ميدهم، نقاشي كردن براي من هميشه يك امر حسي بوده و ترجيح ميدهم اين حرفه را به همين شكل ادامه دهم.»
آهو خردمند همچنين درباره دلايلاش براي برگزاري اولين نمايشگاه انفرادي آثارش در گالري "شيرين" ميگويد: «شش سال مداوم نقاشي كردم اما كارم را سرسري مي گرفتم و تابلوها را گوشهاي رها ميكردم، گهگاهي كه دوستانم اين آثار را ميديدند اصرار داشتند كه يك نمايشگاه بگذارم اما من از انتقادها و واكنش جامعه نقاشان ميترسيدم، هميشه فكر مي كردم كه آنها به من به عنوان يك بازيگر اعتراض خواهند كرد كه چرا وارد حوزه كاريشان شدم، امروز كه اين نمايشگاه را برپا كردم باز خوردهاي خوبي گرفتم و خيليها مرا تشويق كردند، درواقع به اصرار دوستانم بود كه اصلا اين نمايشگاه را برپا كردم.»
آهو خردمند تابلوهاي اين نمايشگاه را از ميان خيلي از كارهايش انتخاب كرده كه همهي آنها در يك موضوع با هم مشترك بودند، از آنجا كه تابلوها به شكل بسيار ريزي كشيده شدهاند ابتدا تصميم گرفت در كنار هر تابلو يك ذره بين قرار دهد تا تماشاگرانش با جزييات بيشتري اين آثار را ببينند، اما بعد از آن تصميم ميگيرد تا به جاي ذرهبين از هر تابلو عكسي در ابعاد بزرگتر بگيرد و آن را در كنار تابلوي اصلي نشان بدهد.
خردمند بار ديگر تاكيد ميكند كه؛ «من نقاش نيستم، بلكه بازيگري حرفه اصليام محسوب ميشود و نقاشي را تنها به عنوان يك سرگرمي دنبال ميكنم، در كنار آن كار ترجمه هم انجام ميدهم و در حال حاضر نمايشنامههايي همچون "پابرهنه در پارك"، "شايعات" و دو كار ديگر را زير چاپ دارم، نقاشي آنقدر برايم حسي است كه حتي نميتوانم پيشبيني كنم كه در آينده چه اتفاقي برايم خواهد افتاد و تابلوهايم به چه سمتي ميرود، در حال حاضر هر چه كه كار ميكنم شبيه به همين كارهاي فعلي است، شايد هم يك زماني به طور كل نقاشي را رها كنم.»