bato-adv
کد خبر: ۵۸۴۶۴
روایت علیرضا افتخاری و چرخش‌هایش

درس عبرت برای هنرمندان

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۷ - ۲۱ مهر ۱۳۸۹


فرارو- در یک سال اخیر مرسوم شده است که هنرمندان از این سو و آن سو اظهار نظر سیاسی می‌کنند و بعد با کمی ناملایمت از موضع خود عقب می‌نشینند. مهم نیست موضع سیاسی آن‌ها چه باشد، اما به نظر می‌رسد آن عقب نشستن از موضع قبلی از هر چیزی بدتر باشد. شاید بهتر آن باشد که هنرمندان به حرفه خود مشغول باشند و راه ناهموار سیاست را به اهل آن بسپارند.

به گزارش فرارو؛ علیرضا افتخاری پیش از آن که بتواند با انتشار کتاب «تبهکاران موسیقی» در سال 89 خبرساز شود، با شکل گرفتن مجموعه‌ای از فعل و انفعالات سیاسی در پیرامونش خبرساز شد. اینک قریب به دو ماه است که گاه و بی‌گاه از افتخاری خبر می‌شنویم. همه ماجرا هم از روز خبرنگار شروع شد.

علیرضا افتخاری در مراسم روز خبرنگار پیش از آن که به روی سن برود، به سمت محمود احمدی‌نژاد رفت، او را در آغوش گرفت و در گوشش زمزمه‌هایی کرد. یکی از خبرنگاران حاضر در جلسه این گونه روایت کرده است که افتخاری پس از در آغوش کشیدن احمدی‌نژاد، به روی سن رفت و این بیت را خواند: «هیچ تکلف نپذیرفته ام؛ آنچه دلم گفت بگو گفته ام». البته این خبر در خبرگزاری‌های رسمی منتشر نشد، اما همان تصویر کفایت می‌کرد تا آن‌چه که نباید، برای افتخاری اتفاق بیافتد.

پس از واکنش‌هایی که به افتخاری صورت گرفت، وی با بیان این که هر کس به جای من بود همین کار را می‌کرد، گفت: «هر کس هر نیتی می خواهد داشته باشد، داشته باشد. من وقتی با رییس جمهورمان رو به رو می شوم، باید چه واکنشی نشان دهم، باید احترام بگذارم. ادبم را به جا بیاورم. من که دنبال سیاست نیستم».

این خواننده موسیقی ایرانی، با اذعان به این که برخی دیده‌بوسی وی با احمدی‌نژاد را اشتباه می‌دانند، اظهار داشت: «آن ها نمی فهمند. من این را روی حساب این می گذارم که خیلی ها داغ‌اند و نمی دانند. وقتی من در همایش صدا و سیما دعوت دارم و روز خبرنگار است، باید ادب به جا بیاورم و از شخص اول که آنجا نشسته تا هزارمین نفر باید به همه عرض ادب کرد».

چند روز بعدتر که پخش نشدن ربنای شجریان و مسئله بازخوانی آن داغ شده بود، این شایعه منتشر شد که افتخاری ربنا را بازخوانی خواهد کرد. اما وی با انتشار یادداشتی از ربنای شجریان تجلیل کرد و گفت: «آقای شجریان از آنجا که خود قاری قرآن بوده‌اند، «ربنا» را آنچنان خوب خوانده‌اند و حق مطلب را ادا کرده‌اند که دیکر نیازی به نسخه دوم نیست،با این حال چرا باید دنبال دیگرانی باشیم تا این قطعه دلنشین را بازخوانی کنند؟ چرا از داشته هایمان بهره نمی‌بریم؟» وی البته بر این تاکید کرده بود که به آثار هنری باید فارغ از مسائل سیاسی نگاه کرد.

این اقدام افتخاری باعث شد تا از حرارت انتقادهای مخالفانش به وی کاسته شود، تا چند روز بعد و در آغاز شهریورماه، خود او این بازی را یک گام به جلوتر ببرد: «مهاجرت به فرانسه». افتخاری اعلام کرد به فرانسه خواهد رفت و در آن‌جا مقیم خواهد شد. طبیعتاً این نمی‌توانست بی‌ارتباط به اخبار دو هفته گذشته درباره وی باشد.

خواننده مورد انتقاد زبان گشود و ماجرای روز خبرنگار را متفاوت از آن‌چه در گفتگو با برنا روایت کرده بود، روایت کرد: «رییس‌جمهور به محضی که به نزد من رسید خودش را از طرفداران و علاقمندان پیگیر آثارم معرفی کرد و من به رسم تشکر از این ابراز علاقه، او را در آغوش گرفتم». 

وی افزوده بود: «از رییس‌جمهور می‌پرسم چطور حتی یکی از دوستان شما هم فرصت نکرد حالی از اینجانب، به عنوان کسی که سال‌ها برای موسیقی اصیل این کشور زحمت کشیده، بپرسد؟ حال آنکه من تنها به خاطر سوء‌تفاهم‌های ایجاد شده از دیدار با شما تحت فشار قرار گرفتم».

پس از این تهدید علیرضا افتخاری به مهاجرت خود و خانواده اش، رسانه‌های دولتی به سراغ وی رفتند و مشاور فرهنگی دولت اعلام کرد شخصا به دیدارش خواهد رفت. کمی که گذشت اما باز دوباره آش ماجرای افتخاری داغ شد. این بار خبرنگار پیک سبز در اواخر شهریورماه به سراغ افتخاری رفت تا از او درباره بازخوانی ربنا جویا شود. افتخاری ظاهرا با بیان این که این قدر این آقا را گنده نکنید، اظهار داشته بود: «الان دعواست. وسط دعوا هم نمی شود نرخ تعیین کرد. با گذشت از این ایام این کار را انجام خواهم داد».

این نخستین باری نبود که افتخاری در مواضع خود ایجاد چرخش می‌کرد. وی چند روز بعد یادداشتی در اختیار سایت تابناک قرار داده و با ادبیاتی ویژه از روزگار و ناهمواری راه نالیده بود. اما دیری نپایید که افتخاری این یادداشت را تکذیب کرد و این کارها را از سر حسادت برخی دانست. وی گفته بود «آن قدر به غزلیات شعرای قدیم اشراف دارم که غزل بسیار زیبای صائب تبریزی را خراب و بدون قافیه و پرت و پلا ننویسم».

افتخاری از خبرنگاران خواسته بود تا سکوت او را نشکنند. اما این بار خبرنگاران بودند که سکوت خود را شکستند و سایت تابناک به رغم میل باطنی در خبری پرده از ماجرای واقعی یادداشت افتخاری برداشت: «بعدازظهر پنجم مهر ماه بود که جناب علیرضا افتخاری در تماس با خبرنگار ما، با ابراز برخی گلایه‌ها و درددل‌ها و ذکر این نکته که دلش از برخی کم‌لطفی‌ها گرفته، تقاضا داشت که مطلبی را که برای ما می فرستند، در سایت «تابناک» منتشر کنیم».

افتخاری یک بار دیگر هم چرخش کرد و از موضع خویش بازگشت. حالا افتخاری با مصاحبه با 20:30 خبرساز شده است. مصاحبه‌ای تلفنی که در آن بغض کرده و گفته است: «اهانت‌هایی که به خودم شد را می بخشم اما اهانت‌هایی که به دخترم در دانشگاه صورت گرفت را به هیچ عنوان نمی بخشم. در دانشگاه موهای دختر مرا کشیده اند و به وی توهین کرده اند در حالی که او یک استاد دانشگاه است». هنوز معلوم نیست آیا افتخاری با کمی ناملایمت از این موضع خود نیز باز خواهد گشت؟

درس عبرت برای هنرمندان
در یک سال اخیر مرسوم شده است که هنرمندان از این سو و آن سو اظهار نظر سیاسی می‌کنند و بعد با کمی ناملایمت از موضع خود عقب می‌نشینند. مهم نیست موضع سیاسی آن‌ها چه باشد، اما به نظر می‌رسد آن عقب نشستن از موضع قبلی از هر چیزی بدتر باشد.

رضا رشیدپور، مجری نام‌آشنای تلویزیون پس از پیش آمدن این ماجراها پیرامون افتخاری، با روایت خاطره خود از افتخاری نوشت: «باور کنیم که این بازی خطرناک است . هنر پلکان سیاست نیست . شاید تکیه گاه سیاست باشد که البته آن هم هزار دقت و تیزهوشی می خواهد . اندکی بی تدبیری هم اعتبار سیاست را کم می کند و هم شرافت هنر را. بهتر است که جامعه ی هنری راهنمای سیاسی باشد و نه پاسبان سیاسی . سیاست مداران تدبیر کنند و هنرمندان تلطیف. دولتی ها کشور اداره کنند و هنری ها اندیشه بپرورانند».

شاید بهتر آن باشد که هنرمندان به حرفه خود مشغول باشند و راه ناهموار سیاست را به اهل آن بسپارند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین