bato-adv
کد خبر: ۶۰۸۴۶
مهمترین عناوین حوادث روزنامه‌ها:

پایان تلخ همسایگی با پسر تنها برای فاطمه

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ - ۲۰ آبان ۱۳۸۹


فرارو- ماجرای غم انگیز قتل فاطمه در حضور مادر خود، جدایی زن پنجم 20 روز پس از ازدواج،زندگی اشرافی دزدان با پول دزدی و حادثه در خوابگاه دانشجویی مهمترین عناوین حوادث روزنامه های امروز هستند. 

پایان تلخ همسایگی با پسر مجرد برای فاطمه
«وطن امروز» نوشت، اوایل هفته گذشته همسایگان زن جوانی در واحد 48 ساختمان الماس پس از اینکه صدای دعوای آنان خاموش شد پی بردند مادر خانواده در اتاقی زندانی شده و فریاد زنان کمک می‌خواهد. 

آنان با در آوردن لولاهای در، این زن را از زندان خانگی نجات دادند که وی سراسیمه و در حالی که مرتب فاطمه کوچولو را صدا می‌زد خود را به بیمارستان رساند و با جسد بی‌جان دختر 5 ساله‌اش روبه‌رو شد.

این زن بلافاصله در کلانتری کوی پلیس به طرح شکایتی پرداخت و شوهر دوم خود را عامل قتل فاطمه کوچولو دانست. مادر قربانی خردسال در تحقیقات به بازپرس ویژه قتل مشهد گفت: «پس از نخستین ازدواج در طبقه همکف خانه پدرم زندگی‌ام را آغاز کردم، شوهرم اعتیاد شدیدی داشت به خاطر همین اختلاف شدیدی بین ما در گرفت و شوهرم همزمان با اینکه پدرم طبقه بالایی‌مان را به پسری تنها اجاره داده بود ما را ترک کرد و برای همیشه رفت. من و فاطمه تنها مانده بودیم که در دام همان پسر افتادم».

وی ادامه داد: «امیر» از قرارهایمان فیلم تهیه کرده بود و با تهدید خواست با وی ازدواج کنم، چاره‌ای نداشتم و ما با هم عروسی کردیم. هیچ‌گاه زندگی راحتی نداشتم، امیر که از وی دختر 2 ماهه‌ای دارم من و فاطمه کوچولو را مرتب کتک می‌زد». 

مادر فاطمه کوچولو درباره روز جنایت گفت: «آن روز امیر کلی دخترم را کتک زد تا اینکه وی بی‌هوش شد، من داد و بیداد می‌کردم که امیر من را داخل اتاق انداخت و فاطمه را با خود برد. وقتی همسایه‌ها در را باز کردند و خودم را به بیمارستان رساندم دیدم دخترم کشته شده است و الان سردرگم هستم». 

بنا به گزارش خبرنگار «وطن‌امروز»، این مادر و ناپدری فاطمه کوچولو با توجه به ادعاهای متناقض در بازداشت به سر می‌برند و دختر 2ماهه‌شان به نام ارغوان به بهزیستی تحویل داده شد. 

جدایی زن پنجم 20 روز پس از ازدواج
مونا خوش‌خو يك زن ميانسال وقتي براي دومين بار پاي سفره عقد مي‌نشست هيچگاه تصور نمي‌كرد زن پنجم باشد.

به گزارش روزنامه «ایران» این زن با مراجعه به پلیس گفت: «در 17 سالگي با مردي كه 11 سال از خودم بزرگتر بود ازدواج كردم. احمد شاگرد مغازه پدرم بود و از چند سال قبل به خانه ما رفت و آمد داشت. به همين دليل هم بدون مخالفت خانواده‌‌ام با مهريه 75 هزار تومان به عقدش درآمدم. شوهرم مرد خوب و خانواده‌دوستي بود و من در زندگي با او آرامش داشتم. دو سال بعد خدا به ما دختري داد و از پاقدم خيرش و البته با كمك پدرم خانه كوچكي در جنوب شهر خريديم. دو سال بعد هم صاحب پسري شديم». 

این زن ادامه داد: «روزهاي خوشي داشتيم كه متأسفانه شوهرم در اوج جواني تصادف كرد و مرد و اين داغ كمرم را خم كرد چرا كه پشتوانه‌ام را از دست داده بودم و دغدغه‌هاي بزرگ كردن دو بچه قد و نيم قد بشدت آزارم مي‌داد. با اين وجود در پناه خدا و حمايت خانواده‌ام با خود عهد بستم براي خوشبختي فرزندانم با جان و دل تلاش كنم». 

مونا با بیان اینکه پس از آن در يك خياطي مشغول كار می شود ادامه داد: «با تمام سختي‌ها از اينكه روز به روز شاهد پيشرفت و بزرگ شدن بچه‌ها بودم لذت مي‌بردم و به خودم كه برايشان هم پدر بودم و هم مادر افتخار مي‌كردم تا اينكه دخترم در كنكور قبول شد و به دانشگاه رفت و پس از مدتي با يكي از همكلاسي‌هايش ازدواج كرد. پسرم نيز پس از گرفتن ديپلم و پايان سربازي ازدواج كرد و سر خانه و زندگي‌اش رفت. حالا من مانده بودم و يك دنيا تنهايي هرچند بچه‌ها و عروس و دامادم مراقبم بودند اما بشدت احساس دلتنگي و تنهايي داشتم».
 
زن گفت احساس تنهایی باعث شد تا پیشنهاد فرزندانش برای ازدواج با مردی که آنها انتخاب کرده اند را قبول کند. 

زن گفت: «با شنيدن اين پيشنهاد ابتدا بشدت مخالفت كردم اما بالاخره با پافشاري آنها جواب مثبت دادم. «جمال» - 50 ساله – از همكاران دخترم بود كه مي‌گفت هرگز ازدواج نكرده! چرا كه همسر مورد نظرش را نيافته بود. با اين حال پس از ملاقات‌مان به هم علاقه‌مند شده و بدون هيچ تحقيق و بررسي و فقط به واسطه اينكه او همكار دخترم بود پاي سفره عقد نشسته و با مهريه 14 سكه طلا راهي خانه بخت شدم. چند روزي از شروع زندگي مشترك‌مان مي‌گذشت كه به رفتارها و تماس‌هاي همسرم مشكوك شدم. پس از بررسي و پيگيري‌هاي لازم در كمال ناباوري متوجه شدم كه همسرم يك زن ديگر هم دارد كه عقد موقتش است. در حالي كه با اطلاع از اين موضوع بشدت رنجيده بودم موضوع را با «جمال» در ميان گذاشتم. او نه تنها منكر اين ماجرا نشد بلكه از ميان مشاجرات و حرف‌هايش دريافتم حاضر به جدايي از آن زن نيست و حتي ادعا كرد به غير از او سه زن ديگر نيز در عقد موقتش هستند و... به دنبال اطلاع از اين ماجرا نيز تصميم به جدايي گرفتيم». 

قاضي عموزادي پس از شنيدن اظهارات زن ميانسال و با توجه به اينكه وي وكالت نامه محضري طلاق از همسرش را در دست داشت حكم به جدايي آنها داد.

زندگی اشرافی با پول دزدی
به گزارش «جام جم» از ابتداي سال 88 شكايت‌هاي فراوان مردمي در شعبه 6 دادياري دادسراي جنايي تهران نشان مي‌داد چند نفر با معرفي خود به عنوان مامور انتظامي با بي‌سيم و سلاح راه مردم را سد كرده و به بهانه حمل مواد مخدر در بازرسي بدني از آنها اموالشان را سرقت كرده و با خودروهاي گرانقيمت خود متواري مي‌شوند.

با شروع تحقيقات در اين ارتباط، مشخص شد اعضاي اين شبكه به صورت فاميلي و از دوران كودكي آموزش سرقت با روش كف‌زني و تحت پوشش مامور را از سركرده باند به نام حسين ـ كه يك تبهكار سابقه‌دار است ـ فرا گرفته و علاوه بر سرقت از كساني كه از بانك‌ها يا مراكز خريد و فروش خودرو خارج مي‌شوند، با حضور در ساختمان‌هاي نيمه‌كاره از اتباع افاغنه نيز سرقت مي‌كنند. 

پس از بررسي شكايت‌ها و چهره‌نگاري از سارقان ردپاي مجرمان يك طايفه معروف به دست آمد و با جمع‌بندي اطلاعات در اولين مرحله، ماموران موفق به دستگيري 3 نفر از اين سازمان به نام‌هاي حبيب، محسن و فضل‌الله شدند كه هر 3 از بستگان يكديگر محسوب مي‌شوند. محمديان افزود: اين 3 متهم پس از انتقال به پليس آگاهي 3 همدست خود را نيز معرفي كردند كه بلافاصله اين مجرمان نيز در 2 عمليات جداگانه در شهرستان كرج دستگير و به پليس آگاهي تهران منتقل شدند.

با شروع تحقيقات از اين مجرمان مشخص شد سركرده باند و ديگر اعضاي اين شبكه پس از اطلاع از دستگيري همدستان خود به استان‌هاي شرقي و غربي كشور متواري شده و در طول مسير نيز در چند مرحله از رانندگان خودروهاي عبوري سرقت كرده‌اند.

رئيس پليس آگاهي تهران در این باره عنوان كرد: «در حالي كه تحقيقات گسترده براي دستگيري مجرمان فراري ادامه داشت، ماموران چند روز پيش اطلاع يافتند حسين (سركرده باند) كه 63 سال دارد، بار ديگر با تشكيل باند جديد در كرج و تهران، با شناسايي كساني كه از بانك‌ها پول دريافت مي‌كنند، اموالشان را سرقت مي‌كنند». 

سرهنگ محمديان اضافه كرد: «با به دست آمدن اين اطلاعات، در مرحله بعدي تيم هاي اطلاعاتي پليس آگاهي چندين مخفيگاه آنها را در كرج شناسايي و با مجوز قضايي تيم‌هاي عمليات در اقدامي ضربتي، سركرده باند را همراه ديگر مجرمان عضو شبكه دستگير كردند، از مخفيگاه آنها نيز مقادير قابل‌توجهي اموال مسروقه يك قبضه سلاح و انواع ارز كشف و ضبط شد و بررسي‌ها نشان داد آنها با پول‌هاي دزدي مردم براي خود زندگي اشرافي ساخته بودند».

يك دانش‌آموز در خوابگاه سوخت
بر اثر وقوع آتش‌سوزي در يك خوابگاه شبانه‌روزي دانش‌آموزي در سيستان و بلوچستان يك دانش‌آموز جان خود را از دست داد.

ريگي فرد، معاون عمليات سازمان آتش‌نشاني استان سيستان و بلوچستان در گفت و گو با ايسنا درباره جزئيات اين حادثه اظهار كرد: چند روز پيش آتش‌سوزي در يك خوابگاه شبانه‌روزي دانش‌آموزي در منطقه «چاه رحمان» واقع در 185 كيلومتري زاهدان به وقوع پيوست كه اهالي محل پس از اطلاع از اين آتش‌سوزي اقدام به مهار اين حريق كردند. وي افزود: «در زمان وقوع حادثه 67 دانش‌آموز در خوابگاه حضور داشتند كه با كمك اهالي محل و معلمان از محل حادثه خارج شدند اما يك دانش‌آموز 13 ساله در اين آتش‌سوزي جان خود را از دست داد».

معاون عمليات سازمان آتش‌نشاني استان سيستان و بلوچستان با تاكيد بر اينكه وقوع اين حادثه به آتش‌نشاني زاهدان گزارش نشده است افزود: «اين خوابگاه مربوط به امور عشايري استان سيستان و بلوچستان است».

برچسب ها: روزنامه ها
مجله خواندنی ها
مجله فرارو