bato-adv
داستان جاودان بخشندگی؛ سرود کریسمس

شما هم مثل اسکروج از کریسمس متنفرید؟

شما هم مثل اسکروج از کریسمس متنفرید؟
ابنزر اسکروج پیرمردی کج‌خلق، تنها و خسیس است که حتا خساستش را در روز کریسمس، که همه سعی دارند به نوعی بخشندگی و مهربانی از خود نشان دهند، نیز کنار نمی‌گذارد. او حتا در روز کریسمس نیز کار می‌کند و دعوت به شام همکارش را نیز به تندی رد کرده و به خانه تاریک و تنهایش باز می‌گردد و در تمام راه دانه به دانه سکه‌هایی که بدست آورده را چندین و چند بار می‌شمارد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۴ - ۰۵ دی ۱۴۰۲

کتاب سرود کریسمس (A Christmas Carol) نوشته چارلز دیکنز (Charles Dickens) یکی از مشهورترین داستان‌های دنیا محسوب می‌شود که نه فقط مخصوص کودکان بلکه مخصوص بزرگسالان و حتا کسانی است که عید کریسمس را جشن نمی‌گیرند.

این داستان کوتاه که در سال ۱۸۴۳، در لندن، قدرتمند‌ترین، صنعتی‌ترین و پیشرفته‌ترین شهر دنیا که در قرن نوزدهم از فقر شدید رنج می‌برد نوشته شده است.

داستان جاودان بخشندگی؛ سرود کریسمس

سرود کریسمس – چارلز دیکنز (1843)

به گزارش ویجیاتو، چارلز دیکنز که خود در زمان کودکی در اثر فقر بسیار وادار می‌شود مدرسه را رها کرده و در کارخانه تولید واکس چکمه مشغول به کار شود، تمامی داستان‌هایش به موضوع فقر آن هم از دید کودکان اختصاص دارند، اما قهرمان سرود کریسمس کودکی پاک و بی‌گناه نیست بلکه پیرمردی خسیس و بی‌رحم به نام اِبِنزر اسکروج (Ebenezer Scrooge) است.

خلاصه داستان سرود کریسمس

ابنزر اسکروج پیرمردی کج‌خلق، تنها و خسیس است که حتا خساستش را در روز کریسمس، که همه سعی دارند به نوعی بخشندگی و مهربانی از خود نشان دهند، نیز کنار نمی‌گذارد. او حتا در روز کریسمس نیز کار می‌کند و دعوت به شام همکارش را نیز به تندی رد کرده و به خانه تاریک و تنهایش باز می‌گردد و در تمام راه دانه به دانه سکه‌هایی که بدست آورده را چندین و چند بار می‌شمارد.

شب وقتی اسکروج برای خوابیدن آماده می‌شود در کمال وحشت روح شریک سابقش را می‌بیند که هفت سال گذشته فوت کرده بود. شریکش که در خساست و طمع چیزی از اسکروج کم نداشت به او می‌گوید که در تمام این هفت سال به دلیل طمع، خساست و بدخلقی روحش گرفتار عذاب شده و سرگردان بوده است. او به اسکروج می‌گوید که بهتر است پیش از آنکه بمیرد فورا روشش را عوض کرده و مهربانی و بخشندگی را به زندگی خود برگرداند شاید موفق شود از سرنوش شومی که در انتظارش است خلاص شود. او به اسکروج می‌گوید تا زمان کریسمس سه روح به ملاقاتش خواهند آمد و ناپدید می‌شود.

داستان جاودان بخشندگی؛ سرود کریسمس

طمع شریک اسکروج به شکل قل و زنجیر روحش

روح شماره ۱: روح کریسمس گذشته

با به خواب رفتن اسکروج با دیدن شبحی کوچک، لاغر و پیر در برابرش از خواب پریده و می‌بیند که روح روز کریسمس سال‌های گذشته را به او نشان می‌دهد. در زمان کودکی اسکروج می‌توانست به شادی و مهربانی خود ادامه دهد، اما هر چه بزرگ‌تر می‌شود رفته‌رفته طمع سراسر وجودش را فراگرفته و او را از همه دور می‌کند.

داستان جاودان بخشندگی؛ سرود کریسمس

روح شماره ۲: روح کریسمس حال

وقتی اسکروج دوباره با چشمانی گریان به خواب می‌رود بار دیگر از خواب بیدار شده و شبحی غول‌پیکر در برابرش می‌بیند که به او نشان می‌دهد اگر همین امروز کار‌ها و انتخاب‌های دیگری داشت شب کریسمس خود را ممکن بود چطور بگذراند، اگر به مهمانی رفته بود، اگر به کارمندش پاداش داده بود، اگر به خیریه‌ها کمک کرده بود و…

داستان جاودان بخشندگی؛ سرود کریسمس

روح شماره ۳: روح کریسمس آینده

اسکروج که با دیدن اتفاقاتی که می‌توانستند با تنها اندکی محبت کردن برایش در این شب رخ دهند به جای آنکه در شب عید تنها در تختش بماند غمگین شده بود و حسرت می‌خورد باز به خواب می‌رود تا اینکه این بار روحی با ردای سیاه فرشته مرگ در برابرش ظاهر می‌شود. روح اسکروج را به کریسمس سال آینده می‌برد که اقوام، دوستان و آشنایانش درباره مرگ او صحبت می‌کنند و کارمند او نیز به دلیل فقر یکی از فزرندانش را از دست داده است. هیچ‌کس از او به خوبی یاد نمی‌کند و این باعث وحشت اسکروج می‌شود تا تصمیم بگیرد و از فرصتی که دارد برای فرار از این سرنوشت شوم استفاده کند.

داستان جاودان بخشندگی؛ سرود کریسمس

چرا داستان سرود کریسمس مهم است؟

قصه پیرمرد عنق و خسیس قصه‌ای جاودان است که از فقر و اختلاف طبقاتی شدید لندن در عصر ویکتوریایی بیرون آمده و اشاره به موضوعات مهمی هم‌چون مرگ در اثر فقر و بیماری شمار بسیار زیادی از مردم، رواج و عادی‌سازی کار کردن کودکان و طمع و خساست طبقه اشرافی دارد. این داستان به ویژه به از گروه مهم یعنی خانواده اشرافی اسکروج که حاضر نبودند به هیچ‌کس کمک کرده و ثروت خود را با آن‌ها شریک شوند و خانواده کارمند اسکروج که در اثر فقر قادر به درمان فرزندش نیست صحبت می‌کند که در واقعیت هم مرگ کودکان در میان فقرا در اثر بیماری، سرما و گرسنگی امری رایج بود.

نویسنده این داستان، که خود از چنین فقری رنج برده بود موفق شد با نوشتن یک داستان کوتاه روح بخشندگی و مهربانی، به ویژه در زمان جشن کریسمس را در میان طبقات اشرافی انگلستان زنده کند.

داستان جاودان بخشندگی؛ سرود کریسمس

جیم کری در نقش اسکروج در فیلم سرود کریسمس 2009

از این داستان کوتاه، اما شگفت‌انگیز فیلم‌ها و انیمیشن‌های مختلفی ساخته شده است و از آن نمایشنامه‌های مختلفی نیز اقتباس شده است. لازم به ذکر است که عبارت کریسمس مبارک (Merry Christmas) عبارتی است که با چارلز دیکنز با استفاده مکرر از آن در این داستان آن به رایج‌ترین روش تبریک عید کریسمس تبدیل کرده است.

داستان سرود کریسمس به صد‌ها زبان، از جمله فارسی ترجمه شده و مورد توجه و علاقه کشور‌ها و فرهنگ‌هایی قرار گرفته است که عید کریسمس را جشن نمی‌گیرند. از طرفی نام اسکروج و شهرت این داستان به قدری زیاد است که گا‌ها به جای استفاده از صفاتی مثل عبوس و خسیس، صفت اسکروج بودن را به چنین افرادی می‌دهند.

برچسب ها: سرود کریسمس کتاب
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین