bato-adv
کد خبر: ۹۲۵۳۹

فریبا کلهر: نويسندگان زن؛ ديد كاملي از جامعه ندارند

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۲۶ مهر ۱۳۹۰


فريبا كلهر كه بعد از رمان «پايان يك مرد»، رمان «شروع يك زن» را توسط نشر ققنوس به بازار كتاب فرستاد، معتقد است؛ اينكه راوي يك داستان زن باشد، گواهي بر اين مدعا نيست كه داستانش يك داستان زنانه است بلكه اين موضوع و سوژ‌ه‌ي داستان است كه مي‌تواند زنانه باشد يا نه!

وي در مورد سطح كيفي آثار نويسندگان زن توضيح داد: نمي‌خواهم بگويم كه كار نويسندگان زن در زمانه‌ي ما خيلي با كيفيت است، اما از اين حيث كه تعدادشان زياد شده و نوشته‌هاشان به سرعت منتشر مي‌شود، وضعيت خوبي‌ست. اتفاقا در سال‌هاي اخير نويسندگان زن جوايز ادبي خوبي نيز به دست آورده‌اند ولي اينكه آيا اين به معناي ايجاد تحول در آثار آنان است يا خير، جاي بحث دارد و من چنين نظري ندارم.

كلهر در پاسخ به اين سوال كه آيا آثار نويسندگان زن، آيينه‌اي تمام نما از دغدغه‌‌هاي زنان جامعه است، گفت: آن چيزي كه انتظارش را داريم، نيست؛ يعني يا در آنچه مي‌نويسند، اثري از دغدغه‌هاي زنانه نيست و يا اينكه اگر هست، در حالتي سخيف و سطح پايين مطرح مي‌شود و نمي‌شود از آن‌ها انتظار ماندگار شدن داشت.

وي كه معتقد است نويسندگان مرد، هميشه از نويسندگان زن موفق‌تر بوده‌اند، درمورد دليل اين موفقیت‌ها اظهار داشت: همين‌كه ما در مقابل نويسندگان مرد بزرگي همچون محمود دولت آبادي، غلامحسين ساعدي و ... تنها يك نويسنده‌ي زن با نام سيمين دانشور را بر تارك ادبيات معاصر مي‌بينيم، نشان مي‌دهد كه نويسندگان زن زياد موفق نبوده‌اند. شايد مهمترين دليل كه باعث موفقيت مردان و ناكامي زنان باشد، تفاوت در ديد آن‌ها به موضوعات است.

اين نويسنده ادامه داد: به نظر من، ‌نويسندگان مرد؛ انساني‌تر مي‌بينند و انساني‌تر فكر مي‌كنند. ولي نويسندگان زن هميشه درگير نوعي فمینيسم در نگاه و تفكر خود بوده‌اند و به همين دليل نمي‌توانند دريافت عادلانه و يكنواختي از جامعه داشته باشند. آن‌ها جامعه و مردم را به دو دسته‌ي مرد و زن تقسيم مي‌كنند اما مرد‌ها نگاهي منصفانه به شخصيت‌هاي مرد و زن دارند.

كلهر افزود: براي نويسندگان زن خيلي مهم است كه در آثارشان، شخصيت‌هاي زن درنهايت وجه‌ي‌ خوبي داشته باشند و اكثرا حق را به زنان مي‌دهند تا مردان داستان. اما نويسندگان مرد، ديدي يكنواخت دارند، براي آن‌ها مهم نيست كه شخصيت زن حق دارد يا شخصيت مرد زيرا به دنبال اثبات كردن چيزي در اين زمينه نيستند.

نويسنده‌ي «پايان يك مرد» گفت: ما نويسندگان زن، فضاها را به روي خودمان بسته‌ايم. شخصيت‌ها را طوري بازي مي‌دهيم كه مبادا به ارج و قرب زنان در جامعه لطمه‌اي بخورد. شايد اين رويكرد بيشتر از همه به خاطر وضعيتي‌ست كه زنان در تاريخ ايران داشته‌اند. به هر حال بسياري از فضاهاي فرهنگي رو به زنان بسته بوده است و نگاه‌ها به هنرمندان و نويسندگان زن،‌ هميشه نگاهي با ترديد و حتي توهين همراه بوده است.

وي ادامه داد: به عنوان مثال، نگاه‌هايي كه به پروين؛ به عنوان يك زن شاعر مي‌شد،‌ نگاه‌هاي جالبي نبود. فروغ فرخزاد كه نمونه‌ي تمام و كمالي‌ست از اين حكايت كه هنوز هم بعد از سال‌ها كه از دنيا رفته، حرف و حديث‌هاي ساختگي زيادي پيرامون نامش را گرفته است. اين حقيقتي‌ست كه نمي‌توان از كنار آن گذشت. در كشورهاي ديگر جهان هم اين اتفاقات در دوره‌هايي رخ داده، مثلا خواهران برونته؛ بار سنگين نگاه‌هاي جامعه را كه متصور بودند، نوشتن يك كار مردانه‌است، را تحمل مي‌كردند.

اين نويسنده ضمن بيان اين مطلب كه همچنان موانعي از اين دست در اقصي‌نقاط جامعه وجود دارد، گفت: هنوز هم زنان از بسياري از فعاليت‌هاي اجتماعي و فرهنگي منع مي‌شوند و خانواده‌ها از اينكه دخترشان يك هنرمند باشد، ابا دارند.
 
خود من در خانواده‌اي بزرگ شدم كه ميان سنت و مدرنيته سرگردان بود و اين بدترين حالتي‌ست كه مي‌تواند وجود داشته باشد؛ آنچنانكه من تا مدت‌ها خانواده‌ام را از كار نويسندگي خود مطلع نمي‌كردم. شايد اشتباه كردم اما به هر حال اين حس در من بود كه مبادا به مذاق آن‌ها خوش نيايد و من را از اين كار منع كنند.

كلهر ادامه داد: هنوز هم محدوديت‌هاي زيادي وجود دارد. به عنوان مثال، من همچنان آرزو دارم كه وارد يك قهوه‌خانه قديمي بشوم و از فضاي ناشناخته كه هميشه برايم سوال بوده، سر دربياورم. دوست دارم بفهمم مردها به هم چه مي‌گويند! مي‌خواهم جهان آن‌ها را درك كنم اما آيا اين امكان براي يك زن وجود دارد؟ آيا عرف حاكم در جامعه اين اجازه را به زنان مي‌دهد؟

وي افزود: البته اين رويكرد‌ها در جامعه‌ي ما رو به تعديل و اصلاح دارد. همين است كه از دهه‌ي هفتاد به بعد، شاهد ازدياد نويسندگان زن بوده‌ايم. اين جسارت‌ها ازسوي نويسندگان زن دارد بيشتر و بيشتر مي‌شود و از اين حيث؛ به اعتقاد من اين جسارت‌ها در آينده به كسب موفقيت‌هاي چشم‌گيري نائل خواهد شد.

نويسنده‌ي رمان «شروع يك زن» در مورد سطح كيفي آثار نويسندگان زن حال حاضر گفت: من از كيفيت‌ها به شدت دلخورم. شايد اين نقل؛ ديگر به يك ژست تبديل شده كه؛«من آثار ايراني را نمي‌خوانم...» اما واقعيت اين است كه گاهي آنقدر از داستان‌هاي خودمان خسته مي‌شوم، كه ترجيح مي‌دهم ديگر آن‌ها را نخوانم. از خودم مي‌پرسم؛ به جز دوستان و نزديکان اين نويسنده‌ها، چه كسي از كارهاشان تعريف مي‌كند؟

وي اضافه كرد: در اين ميان، آثار زنان به مراتب ضعيف‌تر هستند و بيشتر من را از ادبيات داخلي نااميد مي‌كنند. در اكثر آن‌ها، موضوعات و نوع روايت‌ها بيشتر برگرفته از نوعي «خاله زنك بازي» به معناي واقعا سخيف آن است. انگار نويسنده از خانه‌ي خود خارج نمي‌شود، درها و پنجره‌ها را بسته و از اتفاقات روز جهان بي‌خبر است. هنوز درك نكرده‌اند شايد؛ كه جهان خيلي بزرگتر از این حرف و حديث‌هاست.

كلهر با اشاره به سرنوشت ادبيات داستاني زمانه‌ي ما، گفت: احساس مي‌كنم، كار نويسندگان كنوني، بيشتر به نوعي «كل كل» كردن ادبي مي‌ماند. نوعي آزمون و خطاست كه آنقدر بايد نوشت و ديده نشد؛ نوشت و نقد شد و نوشت و نوشت تا مسير اصلي پيدا شود.
 
به نظر من نويسندگان عامه‌پسند در طول اين سال‌ها به خوبي توانسته‌اند، ‌مخاطبان خود را پيدا كنند؛ نويسنده‌هايي كه براي زنان خانه‌دار مي‌نويسند و از روحيات و دغدغه‌هاي روزمره‌ي آن‌ها با خبرند. اما نويسندگان ادبيات جدي و روشنفكرانه، هنوز مخاطبان خود را باز نشناخته‌اند.

اين نويسنده كه دليل پايين بودن تيراژ كتاب‌هاي امروزي را، همين عدم شناخت نويسنده از مخاطبان خود مي‌داند، اظهار داشت: نويسنده‌هاي روشنفكر، يادشان رفته است كه تمام مخاطبان‌شان الزاما اهل ادبيات و نوشتن نيستند. البته منظور من اين نيست كه آن‌ها بايد سطح كارهايشان را پايين بياورند، بلكه آن‌ها بايد تفكرات خود را در فضاهايي ملموس‌تر و اجتماعي‌تر ارائه كنند.
 
يك نويسنده به هر حال بايد خواسته‌هاي جامعه‌ي خود را درنظر داشته باشد و آن‌ها را اغنا كند. بدين ترتيب، نه تنها سطح ادبي آثار پايين نمي‌آيد، بلكه به مرور زمان سطح ذائقه‌ و سليقه‌ي جامعه بالا مي‌رود.

كلهر در پايان، درمورد آخرين داستانش كه به تازگي به اتمام رسيده‌؛ گفت: كار نگارش رمان تازه‌ام با نام «شوهر عزيز من» تقريبا تمام شده و قرار است بعد از اتمام، نسخه‌هايي از آن را به چند كارشناس بدهم تا نظرات خود را درمورد آن بدهند، سپس در آخرين مرحله؛ رمان را براي انتشار آماده خواهم كرد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین